توصیههای پدرانه
ظالمِ مظلوم!
امیرالمؤمنین به فرزند خویش، امام حسن مجتبی علیهالسلام فرمودند:
«مَا رَأَيْتُ ظَالِماً أَشْبَهَ بِمَظْلُومٍ مِنْ حَاسِد»[1]
«هیچ ظالمی را شبیهتر به مظلوم از حسود ندیدم»
شبیهترین افراد به مظلومین، فرد حسود است. او در ظاهر ظالم بوده لکن در حقیقت مظلوم است؛ یعنی مورد ظلم قرار گرفته است.
مگر چه کسی او را آزار داده است؟! –خودش! حسود با حسادت، تنها به خویش ستم کرده و خود را آزار میدهد. همیشه در سختی و رنج بوده و لذتی از دارائیهای خویش نمیبرد.
اگر ظلم را به معنای نقصان در نظر بگیریم؛ حسادت موجب میشود که انسان موجودی خود را نادیده گرفته و آن را اندک بپندارد.
البته گاه حسادت موجب آسیب محسود و صدمه به نعمات او میشود لکن این میزان خسارت در برابر خسارتی که حاسد به وسیله حسادتش به خود وارد میکند؛ ناچیز است.
علامت جوانمردی
در ادامه حضرت به ایشان توصیه نمودند:
«وَ اعْلَمْ أَنَّ مُرُوَّةَ الْقَنَاعَةِ وَ الرِّضَا أَكْثَرُ مِنْ مُرُوَّةِ الْإِعْطَاء»[2]
«و بدان که مروت قناعت و رضایت بیشتر از مروت عطا کردن است»
به فرموده حضرت، جوانمردتر از فردی که بذل و بخشش دارد؛ فردی است که قناعت داشته و از وضع موجود خشنود است. مفهوم قناعت، منحصر در قناعت مالی نیست بلکه به معنای قناعت به الطاف دریافت شده از جانب دیگران نیز میباشد. فردی که توقعی از اطرافیان خویش نداشته باشد؛ در صورت آنان به او لطفی نمایند بسیار خرسند گشته و احساس رضایت خواهد داشت.
کار را که کرد؟ آن که تمام کرد!
همچنین امیرالمؤمنین فرمودند:
«تَمَامُ الصَّنِيعَةِ خَيْرٌ مِنِ ابْتِدَائِهَا»[3]
«به پایان رساندن کار خیر، از شروع کردن آن بهتر است»
در محضر معصوم میآموزیم که به پایان رساندن کار مثبت، از آغاز آن بهتر و مؤثرتر است. تحصیل علم، تزکیه نفس، نشر معارف اسلام و اهلبیت علیهمالسلام و… اعمال خیری است که شایسته است که افراد اقدام به انجام آن نموده و در صدد به پایان رساندن آن باشند.
وصیت به برادر
امام حسن مجتبی علیهالسلام در لحظات پایانی عمر خویش به امام حسین علیهالسلام وصیت نمودند:
«مرا در کنار رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دفن کنید زیرا من سزاوارتر به این امر و در خانه ایشان بودن سزاوارترم نسبت به آن کسی که بدون اجازه وارد خانه ایشان شده… خداوند در قرآن کریم فرموده است:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ»[4]
«ای کسانی که ایمان آوردید! وارد خانه پیامبر نشوید مگر آن که به شما اجازه داده شود»»
به خدا قسم که نه در زمان حیات پیامبر صلیاللهعلیهوآله و نه بعد از وفات ایشان، به آنان (افرادی که در حریم نبوی دفن شدند) اجازه داده نشده بود که در خانه حضرت وارد شوند.
…
اگر آن زن، مانع (دفن من در حریم نبوی) شد؛ تو را قسم به قرابتی که بین من و توست… خونی ریخته نشود (با آنها درگیر نشوید) تا اینکه من رسول خدا را ملاقات کرده و به او خبر خواهم داد که مردم پس از او چه کردند!»[5]
پس از به شهادت رسیدن امام حسن مجتبی علیهالسلام، تشییع باشکوهی برگزار شده و پیکر مطهر ایشان به سوی قبر پیامبر صلیاللهعلیهوآله برده شد لکن عایشه مانع از دفن ایشان گشت و پیکر ایشان با پرتاب تیر مورد جسارت قرار گرفت.
تاریخ جلسه: 87/12/5 ـ جلسه هفدهم
برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی
[1] كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط – القديمة)، ج 1، ص 572
[2] كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط – القديمة)، ج 1، ص 572
[3] كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط – القديمة)، ج 1، ص 572
[4] سوره مبارکه احزاب، آیه 33
[5] «أَنْ تَدْفِنَنِي مَعَ جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَإِنِّي أَحَقُ بِهِ وَ بِبَيْتِهِ مِمَّنْ أُدْخِلَ بَيْتَهُ بِغَيْرِ إِذْنِهِ وَ لَا كِتَابٍ جَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِهِ، قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى) فِيمَا أَنْزَلَهُ عَلَى نَبِيِّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي كِتَابِهِ: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ» فَوَ اللَّهِ مَا أُذِنَ لَهُمْ فِي الدُّخُولِ عَلَيْهِ فِي حَيَاتِهِ بِغَيْرِ إِذْنِهِ، وَ لَا جَاءَهُمُ الْإِذْنُ فِي ذَلِكَ مِنْ بَعْدِ وَفَاتِهِ، وَ نَحْنُ مَأْذُونٌ لَنَا فِي التَّصَرُّفِ فِيمَا وَرِثْنَاهُ مِنْ بَعْدِهِ، فَإِنْ أَبَتْ عَلَيْكَ الِامْرَأَةُ فَأَنْشُدُكَ بِالْقَرَابَةِ الَّتِي قَرَّبَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) مِنْكَ، وَ الرَّحِمِ الْمَاسَّةِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنْ لَا تُهَرِيقَ فِيَّ مِحْجَمَةً مِنْ دَمٍ حَتَّى نَلْقَى رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَنَخْتَصِمَ إِلَيْهِ، وَ نُخْبِرَهُ بِمَا كَانَ مِنَ النَّاسِ إِلَيْنَا بَعْدَه»، الأمالی (للطوسی)، ص 160