خطبه باران
روایت است که:
«گروهی از مردم به جهت خشکسالی و کمبود باران به محضر امیرالمؤمنین شکایت کرده و عرض نمودند: «ای ابالحسن! دعایی در طلب باران برای ما بخوان!» امیرالمؤمنین، حسنین علیهما السلام را فراخوانده و خطاب به امام حسن مجتبی فرمودند: «برای ما دعای باران بخوان!»
امام حسن علیهالسلام نیز شروع به خواندن دعای باران نمودند: «پروردگارا! ابرها را به سود ما به هیجان آور تا موجب گشایش و ریزش آبی از ابری سفید (پاکیزه) شود و ریزش این آب یکباره و فراوان باشد.
ای خدایی که بسیار عطا مینمایی! آب باران بسیار زیادی از ابرهای متراکم به ما برسان که ما را بسیار خوشحال و متعجب گرداند!
پروردگارا! گرفتگیهای ابرها را باز نموده، باز شدن بستگیهای آن را آسان کرده و رهاسازی باران محبوس در آن را سهل نما و با فرو ریختن باران، در رساندن آن ابرهای بارطوبت به قلب بیابانها تعجیل نما.
ای خدای فعال! بارانی با قطرات درشت و نزدیک بهم که همه جا را فرا میگیرد و به همه افراد میرسد بر ما فرو فرست! بارانی آرامشبخش، به کمال رساننده، پاک و پاکیزه، مستمر و لذتبخش، بارانی که موجب خسارت نشده و سطح گستردهای را دربر بگیرد تا جایی که حتی بیابانها را نیز سیراب نماید…
پروردگارا! با آن باران دشتها و کوهها، بیابانها و شهرهای ما را سیراب نما تا جایی که (به سبب برکت آن) قیمتها ارزان شده و برکت در کسب و کار ما جریان یابد.
خدایا! وجود روزی و نبود گرانی را به ما نشان ده
آمین یا رب العالمین»»[1]
گروهی از مردم، جهت عرض شکایت از کمبود باران به محضر مولا علی علیهالسلام مشرف شدند؛ زیرا آب مایه حیات است و اگر نباشد زندگی مادی انسان به خطر میافتد. گاه افراد در زندگی با کمبود باران معرفت و آب علم مواجه شده که خطر آن به مراتب بیش از خطر کمبود آب و باران مادی است. کمبود علم و معرفت، حیات ابدی بنده را به خطر انداخته و موجب میشود که از رشد و رویش انواع کمالات محروم بماند.
امام حسن مجتبی علیهالسلام، پیش از دعا برای نزول باران، برای فراهم شدن مقدمات آن یعنی تراکم ابرها و… دعا نمودند. وجود مقدمات یک امر، به اندازه وقوع آن اهمیت دارد. گاه افراد در دعا و طلب امری از خداوند، از درخواست مقدمات غفلت میورزند. همچنین حضرت، خواستار فراهم شدن مقدمات در نهایت سهولت و آسانی بودند.
تفاوت سهل و یسر در آن است که «یسر» وجود آسانی پیش از شروع و وقوع یک امر و سهولت وجود آسانی در حین اجرا و انجام امر میباشد. گاه تأمین مقدمات امری به آسانی اتفاق میافتد لکن در حین اجرا، سختیهای گوناگونی عارض میشود. حضرت خواستار آسانی پیش از شروع امر و حین انجام آن میباشند.
حضرت از خدای سبحان درخواست نمودند که ریزش این باران از ابر سفید (رَباب) باشد. ابر سفید، ابریست که کدورتی در آن دیده نشده و افراد با مشاهده آن مسرور میشوند. علم و معرفت نیز میبایست اینگونه باشد؛ یعنی به دور از کدورت منیت، غرور و… تا افراد با مشاهده آن سرزنده و مسرور گردند.
حضرت از خدای سبحان درخواست نمودند که این باران، آسیبزا نبوده و موجب خسارت به افراد نشود. علم و معرفت نیز اینگونهاند؛ گاه آموختن علم، نه تنها منفعتی در پی ندارد بلکه موجب خسارت و تخریب دیگران نیز میشود. علم، باید برای خود فرد و دیگران سبب رشد و رویش گردد تا زمینه آرامش را فراهم آورد.
حضرت همچنین خواستار استمرار بارش باران بودند؛ نه آن که گاه باران ببارد و گاه خشکسالی باشد. بارش علم و معرفت نیز زمانی ثمربخش است که علیالدوام صورت گیرد.
ویژگی دیگر باران مطلوب، آن است که به سراسر زمین از جمله بیابانها و سفرههای آب زیرزمینی نیز برسد. علم و معرفت نیز آن گاه مفید است که سراسر وجود انسان را فرا گرفته و تا عمق جان او نفوذ کند نه آن که در قالب الفاظ تنها بر زبان فرد جاری شود. همانگونه که باران در دشتها و شهرها و کوهها جاری میشود؛ علم و معرفت نیز میبایست در ابعاد مختلف زندگی انسان جریان داشته باشد مانند عبادت، روابط اجتماعی، روابط خانوادگی و… .
در پایان دعا، امام حسن مجتبی علیهالسلام به این نکته اشاره نمودند که بارش فراوان باران موجب رونق کسب و کار و معاملات میشود. این امر به دلیل آن است که در فراوانی، افراد به آسانی داد و ستد کرده و در پیمانه کم نمیگذارند. وجود علم و معرفت نیز موجب میشود فرد در ارتباط با دیگران، کریمانه و سخاوتمندانه برخورد نموده و از کوتاهی در انجام وظیفه پرهیز نماید.
تاریخ جلسه: 87/11/21 ـ جلسه شانزدهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالانوار(ط – بیروت)، ج 88، ص 321، « اجْتَمَعَ عِنْدَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَوْمٌ فَشَكَوْا إِلَیهِ قِلَّةَ الْمَطَرِ وَ قَالُوا یا أَبَا الْحَسَنِ ادْعُ لَنَا بِدَعَوَاتٍ فِی الِاسْتِسْقَاءِ قَالَ فَدَعَا عَلِی ع الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ- فَقَالَ لِلْحَسَنِ ع ادْعُ لَنَا بِدَعَوَاتٍ فِی الِاسْتِسْقَاءِ فَقَالَ الْحَسَنُ ع اللَّهُمَّ هَیجْ لَنَا السَّحَابَ تُفَتِّحِ الْأَبْوَابَ بِمَاءٍ عُبَابٍ وَ رَبَابٍ بِانْصِبَابٍ وَ إِسْكَابٍ یا وَهَّابُ اسْقِنَا مُغْدِقَةً مُونِقَةً فَتِّحْ أَغْلَاقَهَا وَ یسِّرْ أَطْبَاقَهَا وَ عَجِّلْ سِیاقَهَا بِالْأَنْدِیةِ فِی بُطُونِ الْأَوْدِیةِ بِصَوْبِ الْمَاءِ یا فَعَّالُ اسْقِنَا مَطَراً قَطْراً طَلًّا مُطِلًّا مُطَبَّقاً طَبَقاً عَامّاً مِعَمّاً دَهْماً بُهْماً رَجْماً رَشّاً مُرِشّاً وَاسِعاً كَافِیاً عَاجِلًا طَیباً مُبَارَكاً سُلَاطِحاً بُلَاطِحاً ینَاطِحُ الْأَبَاطِحَ مُغْدَوْدِقاً مُطْبَوْبِقاً مُغْرَوْرِقاً وَ اسْقِ سَهْلَنَا وَ جَبَلَنَا وَ بَدْوَنَا وَ حَضَرَنَا حَتَّى تُرَخِّصَ بِهِ أَسْعَارَنَا وَ تُبَارِكَ لَنَا فِی صَاعِنَا وَ مُدِّنَا أَرِنَا الرِّزْقَ مَوْجُوداً وَ الْغَلَاءَ مَفْقُوداً آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِین…»