در محضر امام حسین علیه‌السلام ـ بخش چهاردهم

موعظه‌ای درباره مرگ

 

حضرت اباعبدالله علیه‌السلام می‌فرمایند:

«شما را به پرهیز از خدای سبحان توصیه می‌کنم و شما را از روزهای او برحذر می‌دارم و نشانه‌های خدا را برای شما بالا می‌برم (که برای همگان قابل دید باشد) گویا آن چه که ترسناک است (مرگ) با ورودی وحشتناک و فرودی ناشناخته و مزه‌ای ناگوار وارد شده و سویدای دل شما را به خودش چسبانده و بین شما و عمل فاصله انداخته است پس در مدت عمر باقى مانده در سایه تندرستى خود چنان در انجام عمل نیك شتاب كنید كه گویا ناگهان آن‏ بر شما شبیخون خواهد زد (بی‌خبر و ناگهان بر شما فرود می‌آید) مرگ شما را از روی زمین به درون آن و از بالای زمین به زیر آن و از محل انس به محل وحشت و از روشنایی و راحتی آن به تاریکی آن و از گستردگی آن به تنگنایی آن منتقل می‌کند.

آن‌جا جایی است که نه به دیدار خویشاوند و دوست صمیمی روند، نه از بیماری عیادت شود و نه به فریاد کسی پاسخی داده شود. خداوند ما و شما را بر گرفتاری‌های آن روز کمک کند و ما و شما را از عذاب آن روز نجات بخشد و برای ما و شما پاداش فراوانی درنظر بگیرد.

اى بندگان خدا! اگر این لحظات سخت مدت کوتاهی به طول می‌انجامید… باز ارزش آن را داشت كه انسان غم‏‌هاى خود را بزداید و آن را به بوته فراموشى سپارد و تلاش و كوشش خود را در راستاى رهاسازى خویش از دست آن به كار گیرد؛ ولى چگونه چنین باشد در حالى كه پس از این جهان، انسان در گرو اعمال خویش است و براى رسیدگى به حسابش بازداشت خواهد شد (و برای همیشه گرفتار آن شرایط سخت خواهد بود)

(در آن لحظات حسابرسی) نه یاوری دارد که او را بازدارد و نه پشتیبانی که از او حمایت کند و در آن روز ایمان آوردن نفعی ندارد برای کسی که در دنیا بی‌ایمان بوده و یا با ایمان خود خیری کسب نکرده است «بگو منتظر باشید پس ما نیز منتظریم!»[1]

من شما را به تقوای الهی توصیه می‌کنم؛ چرا که خداوند ضمانت کرده است که برای متقی، آن چه که مورد پسند او نیست؛ تغییر دهد (شرایط را مطابق میل او قرار دهد) و «به او از جایی که حساب نمی‌کند روزی دهد»[2]

بپرهیز از کسانی باشی که همیشه از گناهان دیگران نگران است ولی از عقوبت گناه خویش آسوده‌خاطر! زیرا که خدای سبحان درباره بهشت خود فریب نمی‌خورد و دستیابی به آن چه نزد خداست جز با اطاعت او امکان پذیر نیست؛ اگر خدا بخواهد»[3]

 

حضرت قبر را این‌گونه ترسیم می‌کنند: جایی که هیچ دوستی به دیدار دوست خود نمی‌رود و اگر کسی دردمند باشد کسی به عیادت و دلجوئی او نمی‌رود و هیچ فریادرسی نخواهد بود؛ اصلا کسی صدای فریاد میت را نمی‌شنود.

از مرگ گریزی نیست، اگر بنا بود که این جریان اندوه بار تنها چند لحظه در زندگی فرد اتفاق بیفتد؛ تنها چند لحظه آن نگرانی، تنهایی و تاریکی پیش آید؛ او تمام توان و تلاش خود را به کار می‌گرفت تا راه خلاصی از آن لحظات را بیابد. در حالی که اگر فرد بی‌تقوا و بی‌ایمان از دنیا برود؛ میلیاردها سال تاریکی و تنهایی و عذاب انتظار او را خواهد کشید.

شفاعت در برزخ نیست و تنها مربوط به قیامت است.

خداوند، خود ضامن افراد باتقوا شده است که هر امر ناپسندی را از ایشان دور کرده و آنان را به امور مطلوب‌شان برساند و روزی ایشان را از جایی که گمان نمی‌کنند؛ برساند.

در پایان موعظه، حضرت هشدار قابل تأملی به مخاطبان خویش می‌دهند:

«مراقب باش از کسانی نباشی که همیشه نگران خطا و گناهان دیگران هستند لکن خود را ایمن از عقوبت گناه خود می‌دانند»

تنها یک امر، بندگان را به مقام قرب می‌رساند و آن اطاعت و تسلیم محض بودن است. رسیدن به این جایگاه گرچه دشوار است لکن دقت و توجه به زندگی علماء و اولیاءالهی این نکته را بیان می‌کند که با تمرین و تلاش می‌توان به این جایگاه دست پیدا کرد.

 

خیر دنیا و آخرت

 

امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

«كَتب رجلٌ إلى الحُسین بن علی علیه‌السلام: یا سَیدی! أخبِرنی بِخَیرِ الدّنیا و الآخرَة. فَكَتبَ إلیه:‏ بسم الله الرّحمن الرّحیم‏ أما بعد فإنه مَن طَلَبَ رِضا الله بِسَخَط النّاس كَفاهُ اللهُ أمورَ الناس و مَن طَلَبَ رِضا الناسِ بِسَخَطِ الله وَكَلَه الله إلى الناسِ و السَّلام.»[4]

«مردى به حسین بن على علیه‌السلام نامه نوشت و گفت: آقای من! مرا از خیر دنیا و آخرت آگاه گردان! امام براى او نوشتند: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ هر كس خوشنودى خدا را در برابر خشم مردم طلب كند خداوند امور او را كفایت می‌كند ولى هر كس خوشنودى مردم را بر رضاى خدا اختیار كند، خدا او را به مردم وامگذارد.»

 

خیر دنیا و آخرت رضایت خالق است؛ هرکس طالب رضایت خدا باشد هرچند منجر به نارضایتی مردم شود خداوند امور او را کفایت می‌کند و اگر کسی طالب رضایت مردم باشد؛ خدا نیز او را به مردم واگذار می‌کند؛ زیرا بسیاری از اوقات، رضایت مردم در ارتکاب معصیت فرد است؛ مانند دروغ گفتن، غیبت کردن و … .

کسی که کارش به مردم واگذار شود؛ شرایط بسیار سختی پیش رو خواهد داشت؛ زیرا افراد در رفع گرفتاری و انجام کار تسامح کرده و بعد از خیررسانی منت گذاشته و مطالبه‌ای از فرد خواهند داشت.

برای رسیدن به رضای خدا، باید اموری که موردپسند اوست بشناسیم چرا که گاهی افراد گمان می‌کنند کاری الهی انجام می‌دهند در حالی که آن کار مطلوب نفس خودشان است نه مطلوب خدا!

 

معرفتِ بی‌فایده!

 

«حضرت اباعبدالله الحسین در روز عاشورا در مقابل سپاهیان دشمن قرار گرفته و با صدای بلند فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم من را می‌شناسید؟ همه گفتند: بله پسر پیامبر و نوه او هستی!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید جد من پیامبر است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید مادر من فاطمه، دختر پیامبر است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید پدر من علی بن أبی طالب است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید خدیجه دختر خویلد، اولین بانوی مسلمان، مادربزرگ من است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید حمزه سیدالشهداء عموی پدر من است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید جعفر طیار که در بهشت است، عموی من است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید این شمشیر که در دست من است شمشیر رسول خدا است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید این عمامه که بر سر گذاشتم عمامه رسول خدا است؟ همه گفتند: بله!

حضرت فرمودند: شما را به خدا قسم می‌دهم آیا می‌دانید که علی اولین مسلمان و عالم‌ترین و حلیم‌ترین فرد بود و او یاور هر مرد و زن مؤمنی است؟ همه گفتند: بله!

پس حضرت فرمودند: پس چرا ریختن خون مرا حلال می‌دانید در حالی که فردای قیامت پدر من است که نگهبان حوض(کوثر) است و گروهی را محروم از نوشیدن از آب می‌کند…؟

پاسخ دادند: ما همه اینها را مى‏دانیم لکن تو را رها نخواهیم کرد تا مرگ را با تشنگى بچشى!»[5]

گاهی اوقات معرفت و شناخت حضرات معصومین و اولیاءالهی برای افراد سودمند نیست چرا که دنیا برای آن‌ها ارزش بیشتری داشته و نزد آنان محبوب‌تر است.

حضرت اباعبدالله الحسین را قسم می‌دهیم که عنایتی کرده و دعا کنند ما از آن افرادی نباشیم که دانسته‌ها و معارف برایمان نفعی نداشته باشد.

کلاس در محضر سبطین به پایان رسید لکن ما زندگی همیشگی در محضر شما را خواستاریم و خداوند درخواست می‌کنیم که به گونه‌ای زندگی کنیم که در قیامت از اصحاب خاص امام حسین علیه‌السلام باشیم.

 

«السَّلامُ عَلی الحُسَین و عَلی عَلی ابن الحُسَین و عَلی أولادِ الحُسَین و عَلی أصحابِ الحُسَین علیهم‌السلام»

 

تاریخ جلسه: 88/2/28 ـ جلسه 26

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مبارکه انعام، آیه158

[2] سوره مبارکه طلاق، آیه3

[3] تحف العقول، النص، ص239

[4] بحارالانوار(ط – بیروت)، ج68، ص208

[5] اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص87

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *