در محضر امام رضا (ع) ـ بخش سی‌ام

حکمت قرائت سوره حمد در نماز و تفسیر آیات آن

 

در جلسات قبل روایتی طولانی از امام رضا علیه‌السلام مطرح شد که ادامه آن را بررسی می‌شود:

حضرت فرمودند:

«اگر پرسیده شود چرا در هر نمازی ابتدا سوره حمد قرائت می‌شود نه سوره‌های دیگر؟ پاسخ این است: «هیچ كجاى قرآن آن مقدار كه در سوره حمد از جمیع خیرات و دانش‌ها جمع است، در هیچ یك از سوره‏ها نیست» و قول خداوند این است: «الحمدلله» نمازگزار با بیان این کلمه، شکری که خدا بر او واجب کرده است را ادا می‌کند. الحمدلله سپاسی در مقابل آن خیری‌ست که خداوند بنده را به انجام آن موفق ساخته است.

 

الحمدلله رب العالمین

 

«رب العالمین» بزرگ‌داشت و ستایش و اقرار به ربوبیت خداوند و اینکه تنها او خالق و مالک است نه کسی غیر او»

عبارت «رب العالمین» به این حقیقت اشاره دارد که هیچ موجودی در نظام عالم بی‌صاحب نیست و خدای سبحان خالق و مالك همه‌ موجودات است. خدا هم صاحب بندگان است و هم صاحب همه‌ موجودات؛ پس هیچ كس بدون اذن خداوند سبحان، نه اجازه تصرف در خود را دارد نه اجازه تصرف در دیگری؛ زیرا هر تصرفی بدون اذن مالك تصرف غاصبانه است.

به عنوان مثال؛‌ هیچ مادری اجازه ندارد تا فرزندش را مطابق میل خود تربیت كند بلكه باید ببیند خداوند به عنوان مالك حقیقی فرزند او، برای تربیت او چه تدبیری را اتخاذ كرده است. مالكِ حكیمِ، ملكِ خود را بدون برنامه‌ریزی و هدف رها نمی‌كند، زیرا برنامه‌ریزی لازمه حكمت حكیم است.

 

الرحمن الرحیم

 

«الرحمن الرحیم» نمازگزار با این کلمه عطوفت و پیوست خدا را نسبت به خود طلب می‌کند و یادآوری‌ست برای نعمات پیوسته او بر همه آفریدگانش»

خداوند با دو اسم رحمان و رحیم انواع نعمات خود را به سوی بنده خویش سرازیر می‌کند. با اسم رحمان، نعمت وجود و با اسم رحیم مخلوقات را به کمال می‌رساند.

انسان با ذكر «الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»‌ در پی جلب رضایت محبوب بوده و به یاد می‌آورد که خدای سبحان همه‌ چیز را در اختیار او قرار داده است. اگر مصلی، حقیقت رحمانیت و رحیمیت خدای سبحان را ادراك كند؛ نسبت به میزان نعماتی كه در اختیارش قرار می‌گیرد هیچ اعتراضی نداشته و همیشه شاکر خداوند است. علاوه بر آن احساس بی‌نیازی از غیرخدا خواهد داشت.

خداوند در توصیف رحمت خود فرموده است:

«رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَی‏ء»[1]

«رحمت من همه چیز را دربرگرفته است»

‌ همه‌ موجودات مرحوم هستند یعنی در سایه‌ رحمت خدای سبحان قرار دارند.

 

مالک یوم الدین

 

««مالک یوم الدین» نمازگزار با بیان این عبارت به قیامت و خروج از قبر و محاسبه و مجازات و پاداش اقرار می‌کند و نیز ثابت دانستن مالكیت عالم آخرت تنها براى اوست چنان كه پادشاهى این دنیا نیز از آنِ اوست»

فرد با بیان این عبارت به خود یادآوری می‌کند که کوچک‌ترین اعمال و حرکات و سخنان او از نظر خداوند پنهان نبوده و بابت هر امری مأجور یا معذّب خواهد بود.

در داستانی آمده است كه عالمی از دنیا رفت. روزی عالم دیگری پسر آن مرحوم را در راهی دید و به او گفت: «‌آیا شما نمی‌خواهید برای پدرتان خیرات و مبّراتی داشته باشید؟» پسر گفت: «پیشنهاد خوبی‌ست! اتفاقا تعدادی حواله‌ كفش دارم؛ به شما می‌دهم تا به فقرا بدهید» نفر سومی كه از این ماجرا كاملاً بی‌اطلاع بود؛ شب عالمِ پیشنهاد دهنده را در خواب دید كه به راحتی از صراط قیامت عبور كرد. علت را از او جویا شده و عالم به او گفته بود: «حواله‌های کفش باعث شد من از صراط راحت عبور کنم!»

ذكر این مطلب حكایت می‌كند كه هیچ خیری ولو در حد یک پیشنهاد صحیح از خداوند پنهان نیست.

از طرفی کوتاه‌ترین جملاتی که باعث خدشه‌دار شدن یا قطع رابطه میان دو نفر شود؛ فرد را به قعر جهنم خواهد برد.

 

ایاک نعبد و ایاک نستعین

 

««ایاک نعبد» نشان‌دهنده رغبت و رسیدن به قرب الهی و اظهار اخلاص به خداست»

اعلام رغبت به جهت آن است که بندگی با زور و اجبار ممکن نیست بلکه باید همراه با اشتیاق باشد. این عبارت نشان می‌دهد که هدف فرد از انجام عبادت، رسیدن به قرب محبوب است نه رسیدن به پاداش بهشت و نه نجات از عذاب جهنم؛ اخلاص یعنی انجام عبادت صرفا برای محبوب شدن نزد پروردگار باشد نه برای به دست آوردن محبوبیت نزد افراد.

««ایاک نستعین» طلب زیاده توفیق و عبادت و تداوم نعمت‌های الهی و یاری اوست»

بنده با گفتن این عبارت، اقرار می‌کند که میزان بندگی و ظرفیت قرب او کم است و طلب زیاده می‌کند. در معنویات باید زیاده‌طلب بود.

درخواست دیگر بنده، دوام نعمات است. در روایتی از امام رضا علیه‌السلام آمده است:

«أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ فَإِنَّهَا وَحْشِیة مَا نَأَتْ عَنْ قَوْمٍ فَعَادَتْ إِلَیهِم‏»[2]

«با نعمت‏ها نیك برخوردى كنید؛ چرا كه گریزپای‌اند. چنین نیست که نعمتی از کسی دور شود و مجدد به او بازگردد»

همه‌ نعمت‌ها فراری هستند فرد باید با استفاده درست از آن‌ها، از آن‌ها نگه‌داری کرده تا وجود آن‌ها دائمی شود.

این تفكر اشتباه در میان مردم جای گرفته كه وجود نعمت همیشگی است در حالی که چنین نیست. ماندگاری نعمت در گرو شکر است و فرد باید توفیق شکرگزاری را از خداوند طلب کند. تمام نعمات از جمله آسایش در خانواده، هدایت، همسر، فرزند، دوستان و… همیشگی نبوده و برای محفوظ ماندن نیازمند شکر و اقدام عملی است.

بنده با بیان «ایاک نستعین» عجز خود را از نگه‌داری نعمات اعلام کرده و برای این امر استمداد می‌طلبد.

 

اهدنا الصراط المستقیم

 

««إهدنا الصراط المستقیم» طلب ارشاد و راهنمایى به راه حق و صواب و آئین حق و درست و چنگ زدن به ریسمان او و نیز درخواست افزونى شناخت خداوند به وسیله تربیت او و بزرگی‌اش و کبریائی او»

نمازگزار با این عبارت از خداوند راهنمایی می‌خواهد تا ادب حضور در محضر او را رعایت کند. بندگی آدابی دارد که به آسانی حاصل نمی‌شود بلکه فرد برای به دست آوردنش باید خود را به زحمت بیندازد.

امام رضا علیه‌السلام در حدیثی خطاب به ابوهاشم جعفری فرمودند:

«الْعَقْلُ حِبَاءٌ مِنَ اللَّهِ وَ الْأَدَبُ‏ كُلْفَةٌ فَمَنْ تَكَلَّفَ الْأَدَبَ قَدَرَ عَلَیهِ وَ مَنْ تَكَلَّفَ الْعَقْلَ لَمْ یزْدَدْ بِذَلِكَ إِلَّا جَهْلًا»[3]

«عقل عطیه‌ای است كه خداوند به آدم عطا می‌كند و ادب همراه با رنج است. پس هر کسی رنج به دست آوردن آن را متحمل شود به آن دست یابد ولی هر که برای عقل رنج برد چیزی جز جهل به دست نیاورد»

تفاوت عقل با ادب آن است که ادب، به دست آوردنی است ولی عقل قابل کسب نیست.

درخواست دیگری که بنده در ضمن این عبارت از خداوند دارد؛ چنگ زدن به ریسمان الهی است. حضرات معصومین حلقه اتصال بنده و خدا یعنی واسطه میان خالق و مخلوق هستند. امام رضا علیه‌السلام در حدیثی فرمودند:

«نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ …‏ وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى‏…»[4]

«ما حجت‌های خدا میان مخلوقاتش و … عروة‌الوثقی او هستیم»

به علاوه در بسیاری از روایات آمده است که ولایت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام حقیقت صراط مستقیم است:

امام باقر علیه‌السلام فرمودند:

«…عَلِيٌّ هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ»[5]

«علی علیه‌السلام همان حقیقت صراط مستقیم است»

در حقیقت با بیان این عبارت، بنده از خداوند می‌خواهد که بیش از پیش به ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام پناهنده شود.

امر دیگری که بنده با بیان این جمله از خدا میخواهد؛ افزونی معرفت نسبت به خداست؛ گویا می‌گوید:

«رَبِّ زِدْنی‏ عِلْماً»[6]

«پروردگارا! علم مرا افزون کن!»

این شناخت به وسیله درک عظمت خداوند حاصل می‌شود. برای درک عظمت حضرت حق كافی است دقتی در آسمان کنیم تا متوجه عظمت و بزرگی او شویم:

«یا مَنْ‏ فِی‏ السَّمَاءِ عَظَمَتُه‏»[7]

«ای خدایی که عظمتش در آسمان است»

و نیز به وسیله درک کبریائی خداوند که خدا بزرگ‌تر از آن است كه توصیف شود.

«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم» دعای کاملی است كه مسلمانان هر روز چندین بار، باید بر زبان بیاورند. هر خیری را كه انسان طلب می‌كند در حقیقت صراط المستقیم نهفته است. به گفته‌ امام رضا علیه‌السلام «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم» یعنی طلب زیاده‌ معرفت و ادراك عظمت خداوند سبحان، طلب زیاده معرفت به ربوبیت او و اعتصام به ریسمان الهی که همه‌ اینها سبب رشد انسان شده و او را به کمال می‌رساند.

 

صراط الذین أنعمت علیهم

 

امام رضا علیه‌السلام در تفسیر آخرین آیه سوره حمد فرمودند:

««صراط الذین أنعمت علیهم» تأکید درخواست و رغبت قبل است و نیز یادآوری نعمت‌ها و تفضلاتی‌ست که که خداوند بر دوستانش عطا نموده است و اعلام اشتیاقی‌ست برای (دریافت) مانند این نعمت‌ها»

حضرت برای علت تكرار كلمه صراط از كلمه «رغبة» استفاده می‌كنند به این معنا كه بنده مایل به رسیدن به صراط مستقیم است نه آنكه زور و اجباری او را به صراط ‌بكشاند. تنها میل و رغبت باطنی است كه بندگان را در صراط به حركت وا می‌دارد.

بنده با همین دعا از خداوند سبحان می‌خواهد تا او نیز مانند اولیاء حق از نعمات فراوان برخوردار شود. نعمت‌های خداوند سبحان برای اولیاءالله، تنها نعمت‌های ظاهری و صوری نیست بلكه آنان از نعمت‌های معنوی بیش از نعمت‌های مادی برخوردارند.

 

نعمت زیبابینی در مشکلات

 

یکی از نعماتی که در اختیار اولیاءالهی قرار گرفته است؛ نعمت زیبابینی در اوج مشکلات دنیوی است. در زیارت عاشورا آمده است:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ‏»[8]

«خدایا! زندگی مرا، زندگی محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و آل او و مرگ مرا، مرگ محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و آل او قرار بده!»

اگر كسی سؤال كند:

«زندگی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و آل ایشان كه ظاهراً پر از مشكلات دنیوی بود چگونه فرد خواهان چنین زندگی است؟»

در جواب گفته می‌شود:

«آنكس كه در دنیا هدف خود را یافته است و معشوق را می‌شناسد و از الطاف او آگاه است خود را برای رساندن به او به هر سختی می‌اندازد»

البته این نوع سختی با مفهوم سختی در معنای عام متفاوت است ظاهراً زندگی چنین فردی در نظر مردم سخت است اما باطن آن برای عاشق خوشی و رضایت است؛ معرفت است و تسلیم، شكر است و سپاس. همه‌ سختی‌ها در نظر عاشقِ بالله زیبا جلوه می‌كند همچنان كه بعد از جریان عاشورا حضرت زینب سلام‌الله‌علیها ‌گفتند:

« مَا رَأَیتُ‏ إِلَّا جَمِیلاً»[9]

«من چیزی جز زیبایی نمی‌بینم!»

آیا در كل تاریخ بشریت، مصیبتی بالاتر از مصیبت حسین علیه‌السلام و اصحاب او هست؟ آیا مصیبت وارده بر حضرت زینب سلام‌الله‌علیها با مصیبت كل عالم قابل قیاس است؟ به یقین چنین نیست و مصیبت حسین علیه‌السلام و اصحاب او بالاترین و عظیم‌ترین مصیبت است؛ اما حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در اوج این مصیبت زیبابین بودند. این نگاه عمیق به مشكلات روزگار از آن روست كه اولیاءالله به دنبال هر یك از گرفتاری‌های دنیا پله‌ای برای صعود به سوی خدای سبحان یافته‌اند و می‌دانند برای رسیدن به معشوق باید مشکلات فراوانی را طی کرد.

با تأمل در زندگی‌نامه هر یك از اولیاءالله یا علما متوجه می‌شویم آنان برای وصال به معشوق از تعلقات دنیایی فراوانی جدا شده‌ و سختی‌های ظاهری زیادی را پشت سر گذاشته‌اند.

حال با آیه «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ» مصلی از خداوند سبحان طلب می‌كند که او را در جایگاه دوستان خویش قرار دهد یعنی در راه وصال به معشوق؛ زیرا تمام آرامش‌های دنیا از این صراط نشأت می‌گیرد. این صراط صراطی است كه شاید ظاهراً طی كردن آن آسان نیست اما چون هدف مشخص است و معبود در طول راه همراه مسافر است؛ پیمودن راه گوارا خواهد شد.

 

نعمت پایبندی به احکام شرعی

 

یكی دیگر از نعماتی که در اختیار اولیاءالله قرار گرفته؛ پایبندی آنان به انجام واجبات و ترك محرمات است. ایشان باور دارند كه خداوند سبحان، در نظام خلقت جایگاهی فراتر از سایر موجودات برای انسان قائل است و به همین دلیل، باید‌ها و نباید‌هایی برایش تعیین كرده است تا در این دنیا بدون هدف و بدون برنامه‌ مشخص، سرگردان و حیران نباشد. انجام هر یك از این واجبات و محرمات هم خدا را نزد بنده محبوب‌تر و هم بنده را نزد خداوند سبحان عزیز‌تر می‌سازد. مصلی در این آیه‌ از خداوند می‌‌خواهد تا مانند دوستان حق از نعمت پایبندی به واجبات و ترك محرمات برخوردار شود.

گاه سخن از این فراتر می‌رود و اولیاءالله چندان خود را به مستحبات پایبند می‌بیند كه گویا انجام مستحبات بر آنان واجب است؛ مانند نوافل و نمازشب و گاه چندان از مكروهات دوری می‌كنند كه گویا بر آنان حرام است.

در شرح حال اصحاب اباعبدالله علیه‌السلام آمده است كه در میان آنان فردی بود كه 40 سال با وضویی كه برای نماز مغرب می‌گرفت نماز صبح خود را می‌خوانده یعنی شب تا به صبح مشغول عبادت بوده است! این میزان بندگی تنها برای كسی ممكن است كه عاشق باشد.

مصلی در عبارت «أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ» تقاضای چنین جایگاهی را می‌كند. او می‌خواهد مانند دوستان حق تا این اندازه به انجام واجبات و مستحبات پایبند باشد و از ترك محرمات و مكروهات دوری كند.

 

غیر المغضوب علیهم

 

«این عبارت پناه جستن‏ به خداست از اینكه مبادا از نافرمانان و کافران و كوچك شمارندگان دستورات او باشد»

با بیان دیگر، مصلی در این عبارت چنین می‌گوید: «خدایا! من نمی‌خواهم در طول زندگی، وجود تو را سبك شمرده و دستورات تو را كوچك بدانم ؛چون باور دارم تنها كافران و نافرمانان از حق، دستورات الهی را کوچک می‌دانند و همین امر سبب می‌شود كه آنان گرفتار ترك طاعت و انجام معصیت شوند»

بنده با بیان این عبارت، برائت خود را از مغضوبین اعلام می‌دارد.

 

و لا الضالین

 

«بیان «وَ لَا الضَّالِّینَ» متمسک شدن به خداست از اینکه مبادا از کسانی باشد که بدون معرفت، از مسیر الهی گم شدند در حالی‌که گمان می‌کردند کار نیکویی انجام می‌دهند»[10]

در عالم ظاهر، اگر فرد در راهی گم شود به هر کس می‌رسد آدرس درست را می‌پرسد اما گمشدگان مسیرالهی، چون گمان می‌کنند که خود بهتر از دیگران مسیر را بلد هستند هرگز از کسی درباره مسیر صحیح بندگی نمی‌پرسند. در حقیقت آن‌ها در گمان غلط خویش گم شد‌ه‌اند.

مصلی در این عبارت، به خداوند اعلام می‌کند که نمی‌خواهد در شمار كسانی باشد كه گرفتار چنین خطایی هستند؛ زیرا اینان نسبت به حق بی‌معرفت‌‌اند و در پی همین بی‌معرفتی گمراه شده‌اند؛ آنان تصور می‌كنند كه در جاده صحیح شریعت حركت می‌كنند درحالی‌كه فرسنگ‌ها از این جاده فاصله دارند؛ آنان متوجه نیستند كه بیراهه را به جای راه انتخاب كرده‌اند.

در توضیح ضالین مطلب دیگری هست كه در ابتدای بحث حمد به آن اشاره شد حضرت در آنجا فرمودند:

«علت آنكه ما سوره حمد را در نمازهایمان قرائت می‌كنیم آن است كه از جوامع خیر و حكمت در امور دنیا و آخرت به اندازه‌ای كه در سوره حمد قرار داده شده در هیچ چیز به این اندازه قرار داده نشده است»

در حقیقت خیر دنیا و آخرت افراد منوط به قرائتِ با معرفت سوره حمد است؛ به همین جهت در طول روز مصلی چندین بار این سوره را قرائت می‌كند. اگر كسی با حقیقت این سوره آشنا باشد دنیا و آخرتش ختم به خیر می‌شود و اگر كسی آن را از روی بی‌توجهی قرائت كند در شمار ضالین قرار می‌گیرد؛ زیراچنین فردی گمان می‌كند كه از بركات سوره حمد بی‌نصیب نمی‌ماند در حالی كه حقیقتاً‌ او از درك سوره حمد غافل بوده است و به تبع همین غفلت، از اثر سوره بی‌نصیب می‌ماند و سرمایه‌ای كه می‌توانست دنیا و آخرت او را حفظ كند به دست نمی‌آورد.

 

تاریخ جلسه: 86/11/15 ـ جلسه 17

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه اعراف، آیه156

[2] تحف العقول، النص، ص448

[3] اصول کافی(ط – الاسلامیه)، ج1، ص24

[4] کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص202

[5] اصول کافی( ط – الاسلامیه)، ج1، ص417

[6] سوره مبارکه طه، آیه114

[7] مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر

[8] مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا

[9] بحارالانوار، ج45، ص116

[10] عیون اخبارالرضا، ج2، ص107

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *