در محضر امام رضا (ع) ـ بخش پنجاه و سوم

واکنش امام رضا علیه‌السلام در برابر فخرفروشی بستگان

 

حسن بن موسی الوشاء بغدادی نقل می‌کند:

«در خراسان، روزی در مجلسی همراه علی بن موسی الرضا بودم. زید بن موسی[1](برادر امام رضا علیه‌السلام نیز در آن مجلس حضور داشته و  به جمع حاضر فخرفروشی می‌نمود و می‌گفت: «ما (سادات) چنین و چنانیم!…» امام رضا علیه‌السلام که مشغول گفتگو با جماعت دیگری بودند، سخنان زید را شنیده و خطاب به او فرمودند: «ای زید! آیا سخن نقالان کوفه تو را فریب داده که گفتند: «فاطمه سلام‌الله‌علیها پاکدامنی خویش را حفظ نمود پس خدای سبحان آتش جهنم را بر نسل وی حرام ساخت!» به خدا قسم این سخن تنها درباره امام حسن، امام حسین علیهماالسلام و فرزندان بلاواسطه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است و لاغیر!

اما اینکه پدرت موسی بن جعفر علیه‌السلام، خداوند را اطاعت کرده، روزها روزه بدارد و شب‌ها به نماز بایستد و تو نافرمانی خدا را بکنی؛ سپس در روز قیامت هر دو در مقام یکسان آورده شوید (و جزای هر دوی شما یکسان باشد) پس به راستی تو نزد خداوند عزیزتر از اویی!(زیرا تو بدون انجام طاعت، مأجور گشته‌ای)
آری! علی بن الحسین علیه‌السلام فرموده است: «برای نیکوکاران از ما(سادات) دو برابر پاداش و برای بدکاران ما دو برابر عذاب خواهد بود!»»

سپس حضرت رو به من کرده و فرمودند: «ای حسن! چگونه این آیه را قرائت می‌کنید:
«
قالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ‏»[2]
«خداوند فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست زیرا او فرد ناشایستی است!»»
عرض کردم: «برخی از قاریان «
إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ»(یعنی او عمل ناشایستی است) و برخی دیگر «إِنَّهُ عَمِلَ غَیرَ صَالِحٍ»(یعنی او کار نادرستی انجام داده است) قرائت می‌کنند. گروهی که به صورت اول قرائت می‌کنند در حقیقت پسر نوح را از پدرش نفی می‌نمایند(دیگری را پدر او می‌دانند)!»

حضرت فرمودند: «نه چنین نیست! او پسر واقعی نوح بود اما به دلیل آن که از اوامر الهی سرپیچی نمود، پروردگار او را از پدرش نفی نمود.
(ما اهل‌بیت نیز چنین هستیم!) کسی که از نسل ما باشد اما مطیع خدای سبحان نباشد از ما نیست و اگر (مانند) تویی(غیر سادات) اگر اطاعت خداوند نماید از ما اهل‌بیت خواهد بود!»»[3]

 

حضرت با سخنان خود این نکته را به وضوح بیان می‌کنند که:

عامل انتساب و نزدیکی به حضرات معصومین علیهم‌السلام پیوند خونی و ظاهری نیست؛ بلكه آنچه انسان را جزو نزدیکان ائمه علیهم‌السلام قرار می‌دهد اطاعت از خدای سبحان است.

به بیان دیگر ملاک بودن و نبودن با اهل‌بیت علیهم‌السلام، طاعت و معصیت الهی است. اگر كسی مطیع حق شد «منّا اهل بیت» می‌شود و چون از طاعت حق روی برگرداند دیگر از آنان نخواهد بود ولو از نظر خویشاوندی مرتبط با ایشان باشد.

 

اهمیت اطاعت و فرمانبرداری از خدای سبحان

 

امام رضا علیه‌السلام فرمودند:

«هر کس گنهکاری را دوست بدارد خود گنهکار است و هر کس فرد مطیعی را دوست بدارد خود مطیع است. هر کس ظالمی را کمک نماید و یا عادلی را خوار نماید خود ظالم است.
به راستی که بین خداوند و احدی از بندگان پیوند خویشاوندی نیست و کسی به دوستی و ولایت الهی نمی‌رسد مگر به وسیله طاعت و فرمانبرداری!
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به خاندان عبدالمطلب فرمودند: «با اعمال نیکوی خود نزد من آیید؛ نه با پیوند خویشاوندی! زیرا خدای سبحان فرموده است:
«فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَینَهُمْ یوْمَئِذٍ وَ لا یتَساءَلُونَ * فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ * وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُون»[4]
«پس آنگاه كه در صور دمیده شود، در آن روز نه میان‌شان خویشاوندى است و نه (از حال یكدیگر) سؤال مى‌‏كنند. پس كسانى كه كفّه ‏اعمال‌شان سنگین باشد، ایشان همان رستگاران‌اند. وكسانى كه كفّه ‏اعمال‌شان سبك باشد، پس آنان كسانى هستند كه سرمایه ‏وجود خود را از دست داده‌‏اند و برای همیشه در جهنّم مى‌‏مانند»»[5]

 

حضرت در ابتدای فرمایش خویش، اهمیت احساسات آدمی و تأثیرگذاری آن را بیان می‌نمایند. اگر کسی نسبت به فرد معصیت‌کار محبت قلبی داشته، نسبت به گناهان و خطاهای او بی‌تفاوت باشد به مرور زمان خود نیز رنگ و بوی آن را گرفته و معصیت‌کار خواهد شد.

در مقابل، اگر فردی برای بنده مطیع خداوند ارزش قائل شده و نسبت به او محبت قلبی داشته باشد در گذر زمان شبیه او شده و اهل‌طاعت می‌شود.

  • البته باید توجه داشت منظور از «حبّ»، ارتباط قلبی عمیق است نه صرف ارتباط ظاهری. گاه افراد بنا به دلایل و مصالحی مجبور به ارتباط با افرادی هستند اما در دل، اراداتی نسبت به ایشان ندارد. درک تفاوت بین این دو امر به فهم صحیح کلام امام کمک می‌نماید.

در ارتباط با ظالم نیز، آن که در مسیر ظلم، به وی کمکی نماید ولو آن کمک بسیار ناچیز باشد؛ خود نیز در زمره ظالمان محسوب خواهد شد. مانند آن که هنگام مشاهده یا شنیدن تعریف ظلم سکوت کرده و یا با سخنان خود عملکرد نادرست ظالم را تأیید نماید.

در ادامه حضرت یادآور می‌شوند که خدای سبحان با بنده‌ای پیوند خویشاوندی ندارد وآنچه ملاک قرب و نزدیکی به خداوند است تنها اعمال شایسته انسان می‌باشد.

 

تاریخ جلسه: 87/2/23 ـ جلسه بیست و هفتم

برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی

 


[1]پایه گذار فرقه انحرافی زیدیه

[2]سوره مبارکه هود، آیه 46

[3]«كُنْتُ‏ بِخُرَاسَانَ‏ مَعَ‏ عَلِی‏ بْنِ‏ مُوسَى‏ الرِّضَا ع‏ فِی‏ مَجْلِسِهِ‏ وَ زَیدُ بْنُ مُوسَى حَاضِرٌ قَدْ أَقْبَلَ عَلَى جَمَاعَةٍ فِی الْمَجْلِسِ یفْتَخِرُ عَلَیهِمْ وَ یقُولُ نَحْنُ وَ نَحْنُ وَ أَبُو الْحَسَنِ ع مُقْبِلٌ عَلَى قَوْمٍ یحَدِّثُهُمْ فَسَمِعَ مَقَالَةَ زَیدٍ فَالْتَفَتَ إِلَیهِ فَقَالَ یا زَیدُ أَ غَرَّكَ قَوْلُ نَاقِلِی الْكُوفَةِ إِنَّ فَاطِمَةَ ع أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیتَهَا عَلَى النَّارِ فَوَ اللَّهِ مَا ذَاكَ إِلَّا لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ وُلْدِ بَطْنِهَا خَاصَّةً فَأَمَّا أَنْ یكُونَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع یطِیعُ اللَّهَ وَ یصُومُ نَهَارَهُ وَ یقُومُ لَیلَهُ وَ تَعْصِیهِ أَنْتَ ثُمَّ تَجِیئَانِ یوْمَ الْقِیامَةِ سَوَاءً لَأَنْتَ أَعَزُّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ إِنَّ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ ع كَانَ یقُولُ لِمُحْسِنِنَا كِفْلَانِ مِنَ الْأَجْرِ وَ لِمُسِیئِنَا ضِعْفَانِ مِنَ الْعَذَابِ قَالَ الْحَسَنُ الْوَشَّاءُ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَی فَقَالَ لِییا حَسَنُ كَیفَ تَقْرَءُونَ هَذِهِ الْآیةَ قَالَ یا نُوحُ إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمِلَ غَیرَ صَالِحٍ فَقُلْتُ مِنَ النَّاسِ مَنْ یقْرَأُ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ‏ وَ مِنْهُمْ مَنْ یقْرَأُ إِنَّهُ عَمِلَ غَیرَ صَالِحٍ فَمَنْ قَرَأَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ‏ فَقَدْ نَفَاهُ عَنْ أَبِیهِ فَقَالَ ع كَلَّا لَقَدْ كَانَ ابْنَهُ وَ لَكِنْ لَمَّا عَصَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَفَاهُ عَنْ أَبِیهِ كَذَا مَنْ كَانَ مِنَّا لَمْ یطِعِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَیسَ مِنَّا وَ أَنْتَ إِذَا أَطَعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَنْتَ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ»، عیون اخبار الرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 232

[4]سوره مبارکه مؤمنون، آیات 101 و 102 و 103

[5]«مَنْ أَحَبَّ عَاصِیاً فَهُوَ عَاصٍ وَ مَنْ أَحَبَّ مُطِیعاً فَهُوَ مُطِیعٌ وَ مَنْ أَعَانَ ظَالِماً فَهُوَ ظَالِمٌ وَ مَنْ خَذَلَ عَادِلًا فَهُوَ ظَالِمٌ إِنَّهُ‏ لَیسَ‏ بَینَ‏ اللَّهِ‏ وَ بَینَ‏ أَحَدٍ قَرَابَةٌ وَ لَا ینَالُ أَحَدٌ وَلَایةَ اللَّهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِبَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ ایتُونِی بِأَعْمَالِكُمْ لَا بِأَحْسَابِكُمْ وَ أَنْسَابِكُمْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَینَهُمْ یوْمَئِذٍ وَ لا یتَساءَلُونَ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خالِدُون‏»، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏ 2، ص 235

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *