در محضر پیشوای یازدهم شیعیان

مقدمه

 

ابوهاشم جعفری کسی است که از زمان حضرت علی‎بن‎موسی‌الرضا علیه‌السلام محضر چهار امام را درک و آموخته‌های زیادی را در محضر آن بزرگواران کسب نموده است.

چند داستان از ابوهاشم جعفری در باره امام حسن عسکری علیه‌السلام بدین شرح است:

 

حیای مذموم نزد حضرات معصومین

 

ابوهاشم جعفری نقل می‌کند: «زمانی در تنگنای معیشتی بودم. قصد کردم نامه‌ای نوشته و از حضرت درخواست مالی بنمایم، اما بی‌درنگ خجالت کشیده و منصرف شدم.همین که به منزل بازگشتم از ناحیه امام عسکری علیه‌السلام یک نامه و صد دینار دریافت نمودم.

حضرت در نامه مرقوم فرموده بودند:هر زمان نیازی داشتی حیا مکن و شرمنده مباش و آن را از ما درخواست کن كه طبق ميلت خواهى ديد ان شاء اللَّه‏.» [1]

 

درایت در روایت: 

 

  • گاه انسان گمان می کند که بدلیل آنکه جایگاه امام معصوم از رفعت والایی برخوردار است درخواست مالی  از ایشان کار درستی نبوده و از چنین درخواستی حیا می‌کند، در حالیکه امام این حیا را مذموم دانسته و به افراد آموزش می‌دهند که باید هرگونه نیاز را اعم از مادی و معنوی به محضر ایشان عرضه نمود و از این امر خجالت نکشید. به جهت اینکه انسان دو جنبه ظاهری و باطنی داشته و نیازهای خاصی را در هر دو جنبه دارا می باشد و انسان برای داشتن نیازهای ظاهری نباید شرمنده باشد.
  • نکته دیگر اینکه امام معصوم جام جهان نماست و بدون اظهار نیاز، از خواسته های افراد مطلع بوده و بدلیل آنکه کفیل امت می‌باشند نه تنها برآوردن نیازهای آنان را به عهده داشته بلکه کریمانه و فوق تصور، آنها را برآورده می سازد.

جام جهان نماست ضمیر منیر دوست

اظهار احتیاج خود آنجا چه حاجت است[2]

 

درک جایگاه متعالی معصومین علیهم‌السلام 

 

ابوهاشم جعفری در جای دیگری نقل می‌کند: «خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام مشرف شدم و نزد خود از جایگاه حضرت در شگفت بودم. با خود فکر می کردم  چگونه خدای سبحان چنین عطایایی به یک بنده‌ی خود داشته و او را حامل تمام کمالات نموده و خلیفه  کامله خود قرار داده که می تواند جمیع صفات الهی را به نمایش گذارد؟

در همین حال امام رو به من نموده فرمودند: امر، بسیارشگفت انگیز تر از آن است که تو گمان می‌کنی.

تو چه تصوری می‌توانی داشته باشی از خاندانی که اگر کسی ایشان را شناخت خدا را شناخته و اگر منکر ایشان شد منکر خدا شده است؟ و مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه ولایت این خاندان را با تمام وجود پذیرا بوده و محبت ایشان را در دل داشته باشد.» [3]

 

درایت در روایت: 

 

  • امام با این گفته خویش به ابوهاشم یادآور شدند آنچه تو از عظمت جایگاه ما درک میکنی نسبت به حقیقت منزلت ما بسیار اندک است.تو  تنها جلوه ما را در دنیا نظاره میکنی و هنوز گسترگی سلطه ما را در عوالم مختلف نمی دانی. مؤمن زمانی مؤمن محسوب می شود که تصدیق این منزلت را برای خاندان عصمت در کل نظام هستی  داشته باشد. جالب توجه اینجاست که این روشنگری حضرت برای ابوهاشم جعفری است که او حتی محضر چهار امام معصوم را درک نموده. اما هنوز از حقیقت رفعت مقام معصومین بسیار بی اطلاع است.

 

در محضر معصوم علیه السلام نگرانی‌ها به امنیت تبدیل می‌شود

 

ابو هاشم‏ جعفرى‏ نقل می‌کند: روزی در خدمت‏ حضرت‏ امام‏ حسن‏ عسکرى‏ علیه‌السلام از شهر خارج‏ شدیم‏ آن‏ حضرت‏ جلو و من‏ نیز از پى‏ ایشان‏ می رفتم. در بین‏ راه‏ بفکر قرضى‏ افتادم‏ که‏ موقع‏ پرداخت‏ آن‏ رسیده‏ بود در این‏ اندیشه‏ بودم‏ که‏ از چه‏ راهى‏ آن‏ را پرداخت‏ کنم‏.

امام علیه السّلام رو بمن نموده فرمود: خداوند پرداخت مى‏کند. در این موقع همان طور که سوار بوده خم شدند و با تازیانه خود خطى روى زمین کشیده و فرمودند:

 ابو هاشم پائین بیا این را بردار ولى مطلب را پوشیده و پنهان کن.

من پائین آمدم چشمم به شمشى از طلا افتاد آن را در کفش خود جاى دادم و براه افتادیم.

با خود فکر کردم که اگر این طلا معادل تمام قرضم بود که بهتر و گر نه طلبکار را به همین مقدار راضى میکنم ولى باید در مورد مخارج زمستان از خوراک و پوشاک و سایر احتیاجات چاره‏اى بیاندیشم.

امام علیه السّلام براى مرتبه دوم نگاهى بمن نموده و باز با تازیانه خود خطى بر زمین کشیدند و فرمودند: برو پائین بردار و پنهان کن.

 این مرتبه شمشى از نقره بود آن را در کفش دیگر خود پنهان کردم .

پس از مختصری راه امام به منزل خود مراجعت نمود و من نیز به منزل برگشتم. قرض خود را حساب کرده و سپس شمش طلا را وزن نمودم. بدون کم و زیاد معادل همان قرض بود بعد حساب مخارج زمستان را از هر جهت نمودم معلوم شد که بدون اسراف و سخت گیری می توانم زمستان را بسر برم بعد شمش نقره را وزن کردم مطابق با همان مبلغى که پیش بینى نموده بودم  بدون کم و زیاد در آمد.[4]

 

درایت در روایت: 

 

  • در محضر حضرات معصومین اجازه نگرانی برای امور زندگانی به انسان داده نمی‌شود. ایشان نگرانی‌ها و تشویش خاطر را از فرد مرتفع می‌سازند، البته منوط به اینکه فرد همیشه در حضور ایشان بوده و در محضرشان تلمذ کند. تشویش مربوط به کسی است که جایگاه این خاندان را نشناخته و خود را از ایشان دور نگه می‌دارد.
  • انسان به اندازه‌ای که جایگاه ولایت معصومین را بشناسد بجای تشویش و نگرانی، در یک فضای امن فکری و روحی و روانی قرار می گیرد.
  • «انزل» در کلام حضرت، جدای از پایین آمدن از مرکب، به معنای خضوع و فرود آوردن خویش در مقابل مقام ولایت نیز می باشد.

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام چراغ اهل بهشت‌اند

 

در روایت معروفی که در ذیل آیه نور ذکر شده ، هر قسمت از آیه بر معصومی منتطبق می‌شود، پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرمایند:

«يَكادُ زَيْتُها»

آنکه نزدیک است نورش همه جا را فرا  گیرد امام حسن عسکری علیه‌السلام است.

در روایت دیگری پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله فرموده‌اند:

«…وَ الْحَسَنُ‏ بْنُ‏ عَلِيٍ‏ سِرَاجُ‏ أَهْلِ‏ الْجَنَّةِ يَسْتَضِيئُونَ‏ بِه‏…»[5]

 

امام حسن عسکری علیه‌السلام چراغ اهل بهشت معرفی شده‌اند.در عین اینکه در بهشت شب نبوده و همه جای بهشت نور دارد؛ یعنی همه جای بهشت افاضه فیض حضرت امام حسن عسکری علیه السلام است.

نکته‌ی جالب توجه اینجاست که طبق همین روایت انسان به مجرد ورود در قیامت با بعضی از معصومین ارتباط دارد مثلاً به محض ورود به عرصه قیامت با پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام ارتباط برقرار می‌شود، اما ارتباط با امام حسن عسکری علیه السلام در قیامت نیست؛ یعنی ارتباط با ایشان در سطح بالاتری است. باید از یک مراحلی نمود و وارد بهشت شد و سپس توفیق حضور در محضر امام حسن عسکری علیه‌السلام حاصل شود.

 

شروع خوب، پایان خوب به همراه دارد

 

حضرت امام حسن عسکری برای بعضی از آیات قرآن تفسیری ذکر نموده‌اند که مجموع آن تفاسیر به نام ایشان منسوب گردید.

در بخشی از تفسیر در ذیل آیه ۱۱۰ سوره مبارکه  بقره «وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ …» امام حسن عسکری علیه‌السلام تاکید فرمودند که آغاز نماز با طهارت و پایان نماز با سلام است. و نماز بدون طهارت پذیرفته شده نیست«مِفْتَاحُ‏ الصَّلَاةِ الطَّهُور».

گویا حضرت متذکر می‌شوند که برای داشتن نمازی مقبول، باید دقت و توجه خاصی به وضو داشت.

زیرا:

خشت اول گر نهد معمار کج

تا ثریا می رود دیوار کج

بعد  حضرت به نقل از پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرمایند:

هنگامی که  بنده وضو می گیرد صورت را که می شوید تمام گناهان صورت می ریزد،

آنگاه که دو دست خویش را شستشو می دهد گناهانی که با دو دست انجام داده از او زدوده می‌شود،

وقتی سرش را مسح می کند گناهانی که با سرش انجام داده  پاک می شود. یعنی حتی تفکرات نامناسب با وضو از او جدا می شود.

 و آن وقت که پاهایش را مسح می کشد گناهانی که به کمک پاهایش انجام داده است از بین خواهد رفت،

اگر کسی در اوّل وضو گرفتن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را بگوید تمام اعضایش از گناهان پاک می‌شود.

اگر آخر وضو هم این دعا را بگوید «سُبْحَانَكَ اَللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّكَ وَ خَلِيفَتُكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ عَلَى خَلْقِكَ وَ أَنَّ أَوْلِيَاءَهُ خُلَفَاؤُكَ وَ أَوْصِيَاءَهُ أَوْصِيَاؤُكَ» گناهان از او جدا می‌شوند.

سپس فرمودند خدای سبحان به عدد هر قطره ای از قطرات وضو ملکی را خلق می کند(البته نباید اسراف در آب شود)که کار او تسبیح، تقدیس، تهلیل و تکبیر و صلوات بر پیامبر و آل پیامبر علیهم‌السلام است.

و ثواب ذکر آن ملک مربوط به وضو گیرنده است. خدا وضویی را که با این توجه صورت گرفته مُهر می‌زند، و در جایی تحت عرش خودش قرار داده و از دسترس هر آفت و دشمن مصون می دارد. و روزی که آن فرد بسیار محتاج است به او برمی گرداند و می یابد که پاداش وضوهای او قابل شمارش و احصاء نیست…» [6]

 

دعای کامل و جامع

 

ابن فرات نقل می کند که از پسر عمویم ده هزار دینار می‌خواستم. به امام حسن عسکری نامه نوشتم و شکایت کردم و خواستم که برای حل مشکلم دعا کند. باخود نجوا می کردم و در درون خود نفرینش می کردم که خدا کند بمیرد و من راحت شوم حتی اگر پول مرا هم ندهد.

حضرت در جواب نامه فرمودند:

یوسف با دعای خود در زندان افتاد. هنگامیکه گرفتار شد گفت «‌رَبِ‏ السِّجْنُ‏ أَحَبُ‏ إِلَيَ‏ مِمَّا يَدْعُونَنِي‏ إِلَيْه‏‌»[7] زندان برای من خیلی دوست داشتنی‎تر از درخواست نامشروع خانم هاست. در حالیکه  او می‌توانست بجای زندان، عافیت را درخواست کند.

یعنی تو که برای من نامه می نویسی چرا درخواست صحیح و جامع نمی‌کنی؟ [8]

 

دعا برای قضاء دِین دعایی ناقص می باشد.

در محضر امام معصوم دعای جامع و کامل به انسان آموزش داده می شود.

طبق فرموده حضرت، هنگام دعا متمرکز شدن بر یک امر، کار صحیحی نبوده و ایشان نحوه صحیح دعاکردن را آموزش میدهند .درخواست جامع و کامل اینگونه است که برای تمام امور دینی و دنیوی، ظاهری و باطنی، مادی و معنوی دعا نمود و به یک خواسته اکتفا ننمود.

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]کافی، ج1،ص508

[2] دیوان حافظ

 [3] تفسیر البرهان ج2، ص 615/ موسوعه امام حسن عسکری علیه السلام، ج۱، ص 302

[4] بحارالأنوار، ج50، ص209

[5] بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳۱۶

[6] بحارالانوار، ج 77،ص 316/ موسوعه امام حسن عسکری علیه‌السلام، ج۳، صفحه ۱۲۸

[7] سوره مبارکه یوسف، آیه 33

[8] بحارالانوار، ج5 ، ص 270

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *