شناخت حضرت ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه جزء ضروریات زندگی ما است، همه كمالاتی كه قرار است نصیب ما شود و همه آفات و شروری كه باید از زندگی ما دور گردد با تحقق این امر صورت میگیرد؛ با معرفت نسبت به امام است كه میتوانیم در مسیر بندگی سلوك صحیحی داشته باشیم و با فقدان این شناخت، قطعاً دچار انحراف میشویم.
فواید دوران غیبت
برای مؤمنین، دوران غیبت زمانی با ارزش و پر بار است.
- از امام صادق علیهالسلام روایتی نقل است كه به مخاطبشان میفرمایند: این سخن مرا با طلا بنویس، زیرا زیباتر از این چیزی نیست كه نوشته شود:
«نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ وَ كِتْمَانُهُ لِسِرِّنَا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ اللَّه»[1]
«كسی كه به خاطر ظلمهایی كه به ما شده مغموم باشد، نَفَسش تسبیح است (دم و بازدم غیر اختیاریاش، در حكم ذكر گفتن است)، و عزم جزمش برای اقامه ولایت ما، عبادت است و اینكه اسرار ما را كتمان میكند و در اختیار بیگانگان قرار نمیدهد، به منزله جهاد در راه خداست»
دوران غیبت، زمان مقدسی است، و برای اهل ایمان فوائد و نتایجی دارد كه این آثار بر دوره ظهور متّرتب نیست؛ در زمان غیبت هنگامی كه برای غربت اماممان غصه میخوریم و از بازیچه قرار گرفتن دین كه دل امام زمان عجلاللهتعالیفرجه را به درد میآورد مغموم میشویم و از این كه معصیتها و جهالتهای مردم قلب نازنیناش را جریحهدار میكند محزون میشویم نفسهایمان همچون ذكر خداوند قیمتی میشود.
زمانی كه تصمیم میگیریم در حد بضاعت خود برای رفع موانع ظهور بكوشیم (هر چند عزممان جامهی عمل به خود نپوشد) و زمانی که برآنیم تا با اصلاح خود، اصلاح اطرافیان و جامعهمان زمینههای ظهور را فراهم كنیم در زمره اهل عبادت به شمار میآییم.
اهمیت معرفة الامام
فردی خدمت امام صادق علیهالسلام میرسد و عرض میكند: نگرانیم مؤمن نباشیم. حضرت فرمودند: چرا این نگرانی را داری؟ گفت: میبینیم، برادران ایمانیمان را كه گاهی اوقات درهم و دینار برایشان از افراد بالاتر است (پول برایشان از انسان مؤمن مهمتر و ارزشمندتر است) و از ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام با ارزشتر، حضرت فرمودند: «نگران نباش، شما مؤمن هستید ایمان شما به حد نهایی خودش نمیرسد مگر این كه فرزند ما ظهور كند، ولی مؤمنین در زمان غیبت هم تا حدی از كمال ایمان بهرهمند هستند، اگر در زمین مؤمن كامل الایمان نباشد خدا ما را به سوی خودش میبرد و نمیگذارد در زمین بمانیم و زمین و آسمان شما را نمیشناسد. شما مؤمنین در زمین هستید كه زمین زمین بودنش را میشناساند…» [2]در دوره غیبت هم افراد مؤمن هستند، البته اصل كمال ایمان در دوره ظهور است.
در دوره غیبت اهل ایمانی كه معرفة الامام دارند مؤمن كامل الایمان هستند ولی اوج ایمان در زمان ظهور است.
جایگاه انتظار فرج
- فردی به نام ابوجارود خدمت امام باقر علیهالسلام میرسد و به حضرت میگوید: من فردی نابینا هستم و پادرد شدید دارم، به همین جهت نمیتوانم هر زمان كه میخواهم به زیارت شما بیایم؛امام فرمودند: درخواستت را بگو. گفت: میخواهم از دینتان به من خبر دهید؛ دینی كه با آن خداوند را بندگی میكنید، حضرت در پاسخ فرمودند:
«إِنْ كُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِینَّكَ دِینِی وَ دِینَ آبَائِی الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَایةَ لِوَلِینَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ»[3]
«سوالت كوتاه بود، امّا درخواستی بزرگ را مطرح كردی؛ دین ما شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر است و اقرار به آنچه از جانب خدا آمده و ولایت ولی ما و برائت از دشمن ما و تسلیم شدن برای امر ما و انتظار و فرج قائم ما و تلاش و تقوا است»
طبق فرمایش امام باقر علیهالسلام انتظار فرج، در حد قبول توحید و رسالت ارزشمند است و در حد تولی و تبری جایگاه دارد.
انتظار الفرج من الفرج
محمد بن فضیل میگوید از امام رضا (علیه السلام)درباره فرج سوال كردم امام در پاسخ فرمودند:
«أَ وَ لَسْتَ تَعْلَمُ أَنَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ قُلْتُ لَا أَدْرِی إِلَّا أَنْ تُعَلِّمَنِی فَقَالَ نَعَمْ انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ»[4]
« آیا نمی دانی انتظار فرج از فرج است گفتم نه نمی دانم مگر اینكه شما مرا یاد دهید سپس امام فرمودند بله انتظار فرج از فرج است.»
خداوند در سوره مبارکه یونس میفرماید:
«انتظروا إِنِّی مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ»[5]
خدا هم با منتظران است، معیّت منتظر با خداوند، به او قوّت و قدرت میبخشد، زیرا كه با قدیر مطلق همراه است، از ضعف و عجز به دور میماند و در هیچ امر مثبتی احساس ناتوانی نمیكند.
خداوند میفرماید: «إِنِّی مَعَكُمْ» «من حتماً با شما هستم، من هم در صف منتظرین هستم!» و درك این حقیقت یعنی دنیایی انرژی، امید و احساس قدرت.
معنای حکمت در کلام امام صادق علیهالسلام
«ابوبصیر از امام صادق علیهالسلام سؤال كرد: آیه «وَ مَنْ یؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً» به چه معناست؟ امام صادق علیهالسلام فرمودند:«مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ اجْتِنَابُ الْكَبَائِرِ الَّتِی أَوْجَبَ اللَّهُ عَلَیهَا النَّارَ» «حكمت؛ معرفت و شناخت امام و دوری از گناهان كبیره است كه خداوند آتش را بر آن واجب كرده است»[6]
در كلام امام صادق علیهالسلام، حكمت یعنی امام شناسی و هر چقدر این شناخت بیشتر صورت گیرد و عمیقتر و وسیعتر شود، موجب دوری از كبائر میشود؛ همچون كسی كه لباسی نیكو پوشیده است و میخواهد ساعتی دیگر به محضر بزرگی برسد، چقدر مراقب است كه لباسش آلوده نشود؛ ما هم اگر لباس معرفة الامام را به تن كنیم، ناخودآگاه از معاصی و كبائر اجتناب میكنیم.
دوستداران ما سه گروه هستند
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«افْتَرَقَ النَّاسُ فِینَا عَلَى ثَلَاثِ فِرَقٍ فِرْقَةٍ أَحَبُّونَا انْتِظَارَ قَائِمِنَا لِیصِیبُوا مِنْ دُنْیانَا فَقَالُوا وَ حَفِظُوا كَلَامَنَا وَ قَصَّرُوا عَنْ فِعْلِنَا فَسَیحْشُرُهُمُ اللَّهُ إِلَى النَّارِ
وَ فِرْقَةٍ أَحَبُّونَا وَ سَمِعُوا كَلَامَنَا وَ لَمْ یقَصِّرُوا عَنْ فِعْلِنَا لِیسْتَأْكِلُوا النَّاسَ بِنَا فَیمْلَأُ اللَّهُ بُطُونَهُمْ نَاراً یسَلِّطُ عَلَیهِمُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ
وَ فِرْقَةٍ أَحَبُّونَا وَ حَفِظُوا قَوْلَنَا وَ أَطَاعُوا أَمْرَنَا وَ لَمْ یخَالِفُوا فِعْلَنَا فَأُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ لَا تَدَعُوا صِلَةَ آلِ مُحَمَّدٍ ع مِنْ أَمْوَالِكُمْ مَنْ كَانَ غَنِیاً فَبِقَدْرِ غِنَاهُ وَ مَنْ كَانَ فَقِیراً فَبِقَدْرِ فَقْرِهِ فَمَنْ أَرَادَ أَنْ یقْضِی اللَّهُ لَهُ أَهَمَّ الْحَوَائِجِ إِلَیهِ فَلْیصِلْ آلَ مُحَمَّدٍ وَ شِیعَتَهُمْ بِأَحْوَجِ مَا یكُونُ إِلَیهِ مِنْ مَالِه»[7]
«افرادی كه ما را دوست دارند سه گروهاند: یك دسته ما را دوست دارند و منتظر قائم ما هستند ولی میخواهند از دنیای ما به جایی برسند، حرف ما را میزنند وگفتار ما را حفظ میكنند ولی فعلشان با ما تناسب ندارد و كارهایشان مانند كارهای ما نیست. حتماً خداوند اینها را در آتش محشور میكند.
گروه دیگر فرقهای هستند كه ما را دوست دارند، حرفهای ما را میشنوند و سعی میكنند كارهایشان مانند عملكردهای ما باشد امّا غرضشان این است كه به منافع شخصیشان برسند، خداوند شكمهای این افراد را از آتش پر كند و گرسنگی و تشنگی را بر اینها مسلط نماید.
دسته سوم كه ما را دوست دارند گفتار ما را حفظ میكنند، فرمان ما را اطاعت میكنند و هیچ مخالفتی با فعل ما ندارند و غرض نادرستی هم ندارند«فَأُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُم» «این گروه از ما هستند و ما از آنها هستیم.»
آخرین جمله امام صادق علیهالسلام عبارت بسیار خاصّی است: «نَحْنُ مِنْهُم» محبینی كه از عشق و ارادت نسبت به معصومین، دنیا را طلب نمیكنند و قصدشان رسیدن به حاجاتشان نیست، آنقدر گرانقدر و ارزشمند هستند كه امام صادق علیهالسلام میفرماید: «ما از آنها هستیم»
یعنی اگر نام و یاد معصومین در تاریخ مانده است، به خاطر وجود این متدینین با اخلاص است.
كلام پایانی امام صادق علیهالسلام یادآور سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآله است كه فرمودند:
«حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»[8] اگر در عصر غیبت، حضور امام عجلاللهتعالیفرجه را باور داشته باشیم، و چشم به راه «ولی خدا» باقی بمانیم، و خالصانه و به دور از هر شائبه مادی به او عشق بورزیم مصداق «فَأُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُم» خواهیم بود. چه سعادتی و چه فرجی بالاتر از این؟
مخلصان حقیقی و شیعیان راستگو
«إِنَ أَهْلَ زَمَانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِینَ بَینَ یدَی رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سِرّاً وَ جَهْراً وَ قَالَ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ ع انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»[9]
«كسانی كه در دوره غیبت زندگی میكنند مقامشان از مقام اهل همه زمانهای دیگر بالاتر است (حتی از مردم زمان ظهور). خدا آنقدر به اینها عقل و فهم و معرفت عطا فرموده كه غیبت در نظرشان به منزله دیدن است. (غیبت برایشان عین ظهور است.) ! آنها مثل کسانی هستند كه با شمشیر در پیش روى پیغمبر (علیه دشمنان دین) پیكار كردهاند، آنها مخلصان حقیقى و شیعیان راستگوى ما هستند كه مردم را بطور آشكار و نهان بدین خدا میخوانند. و هم فرمود: انتظار فرج بزرگترین فرج است.»
در «دعای زمان غیبت»[10]، اینچنین از خداوند درخواست میكنیم:
«اللَّهُمَ إِنِّی أَسْأَلُكَ أَنْ تُرِینِی وَلِی أَمْرِكَ ظَاهِراً نَافِذاً لِأَمْرِكَ،
مَعَ عِلْمِی بِأَنَّ لَكَ السُّلْطَانَ وَ الْقُدْرَةَ وَ الْبُرْهَانَ
وَ الْحُجَّةَ وَ الْمَشِیةَ وَ الْإِرَادَةَ وَ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّةَ»
«خدایا از تو میخواهم ولی امرت را آشکار و نافذالامر به من بنمایانی، با اینکه میدانم تنها برای توست سلطنت و قدرت و برهان و حجّت و مشیت و حول و قوّت»
در دوران غیبت قرار است دائماً خود را در حضور ببینیم، پس چرا در این دعا میگوئیم: «خدایا ولی امرت را به من نشان بده؟»
زمانی دیدار صورت میگیرد كه در فرد قابلیتی خاص ایجاد شود.
آیینه شو جمال پریطلعتان طلب
جاروب زن خانه و پس میهمان طلب
پس زمانی كه برای رؤیت حضرت دعا میكنیم در حقیقت آیینه بودن و صیقلی شدن وجود خود را طلب مینمائیم.
اگر بخواهم به محضر امام زمان عجلاللهتعالیفرجه مشرّف شوم باید موانع زیادی رفع شود و موارد متعددی به عنوان مقتضای دیدار موجود گردد، تا این ملاقات صورت گیرد، بنابراین در پشت پردهی درخواست دیدار، برای پاكی، تهذیب و كمال خود دعا میكنیم.
«فَافْعَلْ ذَلِكَ بِی وَ بِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ حَتَّى نَنْظُرَ إِلَى وَلِیكَ صَلَوَاتُكَ
عَلَیهِ ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَةِ شَافِیاً مِنَ الْجَهَال»
«این خواهش را نسبت به من و همه اهل ایمان انجام ده تا ولی امرت را ببینیم؛ نمایان گفتار، روشن دلالت، هدایتگر از گمراهی، شفابخش از نادانی»
در عبارت «فَافْعَلْ ذَلِكَ بِی وَ بِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ»«باء» بای سببیت است.
«فَافْعَلْ ذَلِكَ بِی»: خدایا! میخواهم یكی از سببهای پردهبرداری از رخ حضرت، من باشم، دوست دارم وسیلهای شوم كه از طریق من، موانع ظهور حضرت مرتفع گردد، نمیخواهم بدون زحمت و تلاش ملاقات امام عجلاللهتعالیفرجه برایم محقق شود، میخواهم به عشق او به راه بیفتم و هر اقدامی لازم است انجام دهم تا لایق دیدار یار شوم.
بر این باورم كه :
پری رو تاب مستوری ندارد
چو دربندی ز روزن سر بر آرد
وجود مقدس ولی عصر عجلاللهتعالیفرجه طالب جلوهگری است، او میخواهد خود را به من بنماید، منم كه باید موانع را رفع كنم و فاصلهها را بردارم تا او را ببینم.
فاصله، این روی سیاه من است
پرده غیبت ز گناه من است
«فَافْعَلْ ذَلِكَ بِی» در این درخواست، از خداوند میخواهم تا معصیتها و جهالتهایم را مرتفع كنم تا به شهود حضرت حق برسم و از سوی دیگر در دوران غیبت، شرایط ظهور امام عصر عجلاللهتعالیفرجه از طریق من ایجاد شود.
«و بِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ» این طور نباشد كه سایر مؤمنین انتظار بیجا داشته باشند، باید بدانند كه خواست مولایشان از آنها چیست؟ رضایت امامشان چگونه جلب میشود و چطور باید برای كنار رفتن پرده غیبت تلاش كنند.
«ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ» میخواهم به گونهای با امامم ملاقات داشته باشم كه گفتارش برایم واضح باشد، توصیههایش را بدون هیچ ابهامی درك كنم و گوش جانم با قابلیتی خاص پیام حضرت را دریافت نماید.
«هَادِیاً مِنَ الضَّلَالَةِ شَافِیاً مِنَ الْجَهَالة» میخواهم زمانی امام عصر عجلاللهتعالیفرجه را ملاقات كنم كه مرا از ضلالت به خود هدایت كند.
اصل جهالت عدم شناخت امام عجلاللهتعالیفرجه است، میخواهم خدای سبحان او را به من بشناساند تا از جهل برهم و با معرفت حضرت شفا یابم.
جلسه؛ جلسه 3
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] مسند الإمام الصادق أبی عبد الله جعفر بن محمد(ع) (العطاردی، الشيخ عزيز الله)، ج5، ص357 (کتابخانه مدرسه فقاهت)
[2] دانشنامه قرآن و حديث نویسنده: محمدی ریشهری، محمد، ج8، ص417 (کتابخانه مدرسه فقاهت)
[3] بحار الأنوار، ط مؤسسةالوفاء نویسنده: العلامة المجلسی، ج 69، ص14(کتابخانه مدرسه فقاهت)
[4] معجم أحاديث الإمام المهدي ع (الكورانی العاملی، الشيخ علی)، ج 4، ص 161(کتابخانه مدرسه فقاهت)
[5] سوره مبارکه یونس، آیه 20
[6] بحار الأنوار( ط- بيروت)، ج 24، ص 86
[7] بحار الأنوار( ط- بيروت)، ج 75، ص 382
[8] بحار الأنوار( ط- بيروت)، ج 109، ص73
[9] بحار الأنوار( ط- بيروت)، ج 52، ص122
[10] مفاتیح الجنان، «دعا در زمان غیبت امام زمان»