شرح دعای امام رضا (ع) ـ بخش هجدهم

در ادامه دعا[1] از لسان مبارک امام رضا علیه‌السلام عرض کردیم:

 

 «أَعِذْنَا مِنَ السَّامَّةِ وَ الْکسَلِ‏ وَ الْفَتْرَة»

«خدایا!‌ از شر خستگی، کسالت و سستی ما را در پناه خودت قرار ده.»‌

 

آفات دوران انتظار

 

در مسیر انتظار، آفات زیادی منتظر را تهدید می‌کند، آفاتی که خود فرد قدرت مقابله با آن‌ها را ندارد و برای ایمن ماندن باید به خدای سبحان پناهنده شود.

برای دفع این سه آفت بزرگ باید به خدای سبحان پناهنده شویم و به خود نهیب زنیم:

«در انتظار یار، چه جای خستگی و ملولی و از پا فتادن است؟»

 

خستگی

 

اگر به الطاف بی‌شمار حضرت در زندگیمان توجه کنیم خسته و کسل نمی‌شویم، بلکه در می‌یابیم برای هر سلامی که می‌دهیم، هر قدمی که در راه خدمت بر می‌داریم و هر تلاشی که برای قرب و وصل می‌کنیم، باید منّت بکشیم و هزاران بار شکر کنیم.

همین که به ناپاکی، همچون من اجازه عرض ارادت می‌دهند، دیگر جایی برای ملول شدن باقی نمی‌ماند. من شب پره کجا و آن خورشید عالَم تاب کجا

خستگی زمانی بر فرد حاکم می‌شود که خود را فاعل ببیند، امّا اگر بر این باور باشیم که تمام حول و قوه ما از خداست (لا حَولَ وَ لا قُوةَ اِلا بِالله)، سالیان سال، انتظار کشیدن هم خسته و ملولمان نمی‌کند، و باور داریم که خداوند صبر این انتظار را به ما ارزانی می‌دارد.

 

کسالت

 

آفت دیگر دوران انتظار، کسالت است، که از بی‌انگیزگی ناشی می‌شود، اگر در دوره غیبت، انسان انگیزه‌ای برای انتظار نداشته باشد و فراموش کند منتظر فرج بودن، خود موجب فرج و گشایش می‌شود، کسالت دامنگیرش می‌گردد و در شمار منتظران باقی نخواهد ماند؛ اگر فترة و سستی بر فرد حاکم شود، در عرصه خدمت توان لازم را ندارد و در مقام امتثال امر مولا، عاجز و ناتوان است.

ما برآنیم تا در عرصه عشق و انتظار، آنقدر توانمند گردیم که منتقم ثارالله شویم.

در دو فراز زیارت عاشورا از خداوند می‌خواهیم تا خونخواهی امام حسین علیه‌السلام را روزیمان کند:

«یرْزُقَنِی‏ طَلَبَ‏ ثَارِک‏ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُور»

«أَنْ‏ یرْزُقَنِی‏ طَلَبَ‏ ثَارِکمْ مَعَ إِمَامٍ هُدًى ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَق»‏

فردی که کسل، خسته و بی‌انگیزه باشد، نمی‌تواند طلب کند تا منتقم خون اباعبدالله علیه‌السلام باشد.

خونخواهی مقتول، با ولی‌دم اوست؛ و کسانی که جزو نزدیکان ولی دم هستند، با او همراه می‌شوند و در خونخواهی حمایتش می‌کنند، یکی از رهاوردهای خاص ارتباط با امام حسین علیه‌السلام این است که ما را در شمار نزدیکان ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌ جای می‌دهد.

خون خواه خسته و سست و بی‌حال نیست و زمانی که خون ناحقی ریخته شود از پا نمی‌نشیند تا انتقام بگیرد.

گویا در این فراز درخواست می‌کنیم انتقام گیری‌های الهی از طریق ما صورت بگیرد، می‌خواهیم دارای‌ توانی باشیم که بتوانیم در خدمت ولی خدا، برای مظلومی که در طول تاریخ به ناحق کشته شده است احقاق حق کنیم و انتقامش را بگیریم.

  • طبق روایتی از امام صادق علیه‌السلام مُنتقِم خون اباعبدالله علیه‌السلام، منتقم خون محسن فاطمه سلام‌الله‌علیها هم هست.

مفضل می‌گوید: روزی خدمت امام صادق علیه‌السلام رفتم و مشاهده کردم امام علیه‌السلام همچون مادری که فرزندش را از دست داده، اشک می‌ریزد.

عرض کردم آقا جریان چیست؟ در پاسخ حضرت دل تنگی خود را نسبت به حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه اعلام کردند.

 

  • در این روایت مفضل سوالات مختلفی در مورد حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه از امام صادق علیه‌السلام می‌پرسد که یکی از سوالاتش این است که حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه بعد از این که قیام کردند چه می‌کنند؟

امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:‌ بعد از قیام، حضرت ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه سه مرتبه دین را به همه عرضه می‌کنند و بعد از سه بار اتمام حجت، اگر کسی دین را قبول نکرد از بین می‌رود.[2] سپس امام حسین علیه‌السلام‌ ظهور می‌کند، امام حسین علیه‌السلام با دوازده صدیق و هفتاد و دو یارش در کربلا به این عالم رجعت می‌کند.

 

صحنه‌های از رجعت از لسان مبارک امام صادق علیه‌السلام

 

امام صادق علیه‌السلام در قسمت دیگری از سخنانشان می‌فرمایند: پس از ظهور امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، امام حسین علیه‌السلام در حالی که به خون خضاب کرده‌اند همراه همه کسانی که با او کشته شدند با هیأت عاشورایی رجعت می‌کنند. پیامبر وقتی ایشان را می‌بیند، با همه مردم زمین و اهل آسمان گریه می‌کنند، و وجود مقدس حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها‌ ناله‌ای می‌زند که با این ناله زمین به لرزه می‌افتد، سپس محسن آورده می‌شود، در حالی که خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت اسد او را در آغوش گرفته‌اند و ناله می‌کنند، حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها می‌فرمایند:

«هَذَا یوْمُکمْ‏ الَّذِی‏ کنْتُمْ‏ بِهِ تُوعَدُون‏»

«این آن روزی است که به شما وعده داده شده است که در آن مجازات می‌شوید.»

«وَ هَذَا الْیوْمَ‏ تَجِدُ کلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أَمَداً بَعِیدا»

«امروز، روزی است که هر کس آنچه را (از نیکی و بدی) انجام داده حاضر می‌بیند و آرزو می‌کند کاش بین او و اعمالش فاصله بسیاری بود.»

مفضل می‌گوید: سپس امام صادق علیه‌السلام آنقدر گریه کردند که محاسن مبارکشان با اشک مرطوب شد؛ من نیز مدتی طولانی گریه کردم و از امام پرسیدم: «آقای من اشک‌هایم فایده‌ای دارد.» حضرت فرمودند: «مَا لَا یحْصَى‏ إِذَا کانَ مِنْ‏ مُحِقٍّ‏» وقتی اشک را به حق بریزی فایده‌اش قابل شمارش نیست.»

گفتم :‌آقا نظر مبارکتان در مورد این آیه چیست؟

«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَی ذَنْبٍ قُتِلَت‏»[3] 

«روز قیامت از کسى که به خاک سپرده شده سؤال مى‏‌شود به چه جرمى کشته شده است؟»

حضرت گفتند:‌آن کشته شده، محسن است که از خاندان رسالت بوده.

بعد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به خدای سبحان عرض می‌کند:

«اللّهمّ‏ أنجز وعدک‏ و موعدک لی فیمن ظلمنی و غصبنی، و ضربنی و جزعنی بکلّ أولادی‏»

«خدایا! هر کس به من ظلم روا داشته، حقم را غصب کرده، ضاربم بوده و در مقابل اولادم مرا به ناله درآورده است، امروز روزی است که از او انتقام بگیری.»

همه ملائکه آسمان و حَمَله عرش، ساکنان زمین و تمام موجودات زیر زمین گریه می‌کنند و هیچ کس نیست مگر این که در آن روز به کشتن قاتلان فاطمه سلام‌الله‌علیها راضی است.

و  این چنین حضرت امام صادق علیه‌السلام صحنه‌هایی از رجعت را ترسیم می‌فرمایند.

 

«وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِک وَتُعِزُّ بِهِ نَصْرَ وَلِیک»

«خدایا! ما را جزء کسانی قرار بده که به دست آن‌ها برای دینت پیروزی آوری و با شوکت و قوّت به ولی‌‌ات کمک کنیم»

 

می‌خواهیم به عنوان انصار امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، یارانی قوی باشیم، تا دشمن با مشاهده توانمندی ما، به خود جرأت جسارت به ساحت امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ندهد.

 

اخلاص؛ کلید توانایی و قوّت

 

زمانی می‌توانیم ثروتمند و توانا باشیم که از منیت‌‌مان جدا شویم، تا وقتی که با «من» خود به میدان بیاییم، ضعیف و عاجزیم، بنابراین وقتی طلب نصرت با قوت را می‌کنیم، در حقیقت اخلاص را درخواست می‌نماییم؛ هر عمل خالصانه قوت خاصی دارد، یک قطره اشک با اخلاص، آتش شعله‌ور جهنم را خاموش می‌کند، یک گام برداشتن با اخلاص، ما را تا ثریا بالا می‌برد … .

قوّت انصار امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه به کیفیت اعمالشان است، نه کمیت آن. از خداوند طلب می‌کنیم کیفیت خلق و حال و مال و فعل و علم ما را بهبود بخشد.

در روایات آمده، ملائک سماوات برای طالب علم استغفار می‌کنند، (طالبی که خاص است و علم اندوزیش خدایی است.) حتی هنگامی که از خانه بیرون می‌آید تا به دنبال علم و معرفت برود ماهی دریا برایش طلب مغفرت می‌کند، گویا به خاطر اخلاصش، ماهی دریا هم صدای پایش را می‌شنود.

آری، به لطف حضرت حق، صدای کار خالصانه در تمام عالم می‌پیچد.

از میان این همه گنجشک در دنیا، آوازه حکایت گنجشکی که برای حضرت ابراهیم علیه‌السلام آب آورد، ماندگار شد (نوکش را پر آب کرد و بر آتش نمرودیان ریخت تا آن را بر ابراهیمِ خلیل سرد کند.) به او گفته شد این یک ذره آب تو به این آتش عظیم اثر نمی‌گذارد، فایده کارت چیست؟ جواب داد، با این کار نشان می‌دهم ابراهیم‌ را دوست دارم؛ کار آن گنجشک عاشقانه و خالصانه بود، و در تاریخ ماند.

عملی که از سر اخلاص باشد، کوچک و ضعیف نیست؛ هر چقدر کار مختصر باشد، بزرگ و مهم جلوه می‌کند.

اگر در مجالس سوگواری سید الشهداء علیه‌السلام با عشق در عزای امام حسین علیه‌السلام بسوزیم، بگدازیم و از سر اخلاص گریه کنیم، اشکمان آنقدر خاصیت دارد که آتش جهنم را خاموش می‌کند امّا اگر در عزاداری‌های اباعبدالله علیه‌السلام برای مشکلات خود گریه کنیم و به ازای شرکت در مجلس حضرت، برآورده شدن حاجاتمان را بخواهیم، باخته‌ایم.

باید به جهت اشک ریختن برای ثارالله، منّت هم بکشیم و از امام علیه‌السلام تشکر کنیم که ما را به بزم عشقی راه داده‌اند که بستری برای پیوست و قرب و وصل است، باید سپاس‌گزار حضرت حق باشیم که توفیق ارزانیمان کرده تا در محفلی شرکت کنیم که صاحب عزایش حضرت حجّت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه است و توانستیم با آن وجود مبارک همراه گردیم و برای عزای جدّ بزرگوارش اشک ماتم بریزیم.

 

«لَا تَسْتَبْدِلْ‏ بِنَا غَیرَنَا فَإِنَّ اسْتِبْدَالَک بِنَا غَیرَنَا عَلَیک یسِیرٌ وَهُوَ عَلَینا کثِیر»

«خدایا! برای کمک به امام زمان (ع) کسی را بدل ما قرار نده، این که دیگران را جایگزین ما نمایی، برای تو بسیار راحت است و برای ما امری گران و سخت.»

 

اخراج از صحنه خدمت و نصرت

 

اگر در راه خدمت به حضرت کارمان به چشممان بیاید، منّت بگذاریم، مطالبات بی‌جا داشته باشیم و شکر موقعیتمان را به جا نیاوریم و … خداوند برایمان بدل قرار می‌دهد.

نیروهای آماده به خدمت فراوانند. جایگزین کردن به جای ما، زمان بردار نیست؛ در هر زمینه‌ای، و برای هر وظیفه و مسؤلیتی، اگر با قصور و تقصیر پیش رویم، کارمان در نظرمان جلوه کند و نسبت به توفیقاتی که نصیبمان شده قدردان نباشیم، خدای سبحان به سرعت و سهولت نیروهایی بهتر از ما را جایگزین می‌نماید و از میدان خدمت و نصرت اخراجمان می‌کند.

  • این که عبارت دعا به صورت جمع آمده «لَا تَسْتَبْدِلْ‏ بِنَا غَیرَنَا» دو وجهه دارد:

ممکن است گروهی باشیم که با شائبه‌های مختلف، اعمالشان آلوده شود و از عرصه یاری امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه اخراج شوند.

گاهی هم مجموعه وجود فرد مورد نظر است، پا از رفتن نهی می‌شود، چشم از باریدن، دست از بخشیدن و … انسان دچار بی‌‌توفیقی وسیعی می‌شود که خداوند اجازه نمی‌دهد هیچ یک از اعضا و جوارح او در خدمت قرار گیرند.

 

 

جلسه: جلسه 18

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] کلیات مفاتیح الجنان، دعای بعد از دعای عهد

[2]  بحارالانوار، ج 53 ، ص 16

[3]  سوره مباركه تكوير، آيات 8 و 9

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *