شناخت حضرت ولی عصر (عج) ـ بخش هفتم

مقدمه

 

بنا داریم در کلاس امام زمان شناسی، با بررسی ادعیه و زیارات نسبت به حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه معرفت بیشتری کسب کنیم، و باور داریم در پرتو معرفت به حضرت می توانیم خود گمشده خویش را هم بشناسیم.

 

اعراض اکثریت و اقبال اقلیت

 

در دعایی که از حضرت امام صادق علیه‌السلام نقل شده است، عبارت بسیار دردناکی را می‌خوانیم:

«اللَّهُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأُمَّةِ نَاصَبَتِ الْمُسْتَحْفَظِينَ مِنَ الْأَئِمَّةِ وَ كَفَرَتْ بِالْكَلِمَةِ وَ عَكَفَتْ عَلَى الْقَادَةِ الظَّلَمَةِ وَ هَجَرَتِ الْكِتَابَ وَ السُّنَّةَ وَ عَدَلَتْ عَنِ الْحَبْلَيْنِ اللَّذَيْنِ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِمَا وَ التَّمَسُّكِ بِهِمَا»[1]  

«خدایا! بسیاری از امت با ائمه دشمنی کردند و به توحید و ولایت کافر شدند، زمام داران کافر را پذیرا گشتند و از کتاب و سنت دوری گزیدند، و از دو ریسمانی که تو به اطاعت آنها و تمسک به آنها امر نمودی، اعراض کردند.»

اگر اکثریت امت این چنین هستند، بنابراین عدول از کتاب و سنّت خطری است که همه ما را تهدید می کند، به خودمان توجه کنیم، شاید در زندگی با دو ریسمان الهی عداوت رسمی نداشته باشیم، اما دقّت کنیم که قلبی و عملی نسبت به قرآن و سنّت اقبال داریم یا اعراض، به این دو تمسّک داریم یا از آنها گریزانیم.

نکته دیگر این است که هرکس به لطف و توفیق الهی پذیرای امام عصر عجّل‌الله‌فرجه باشد، طبق فرمایش امام صادق علیه‌السلام در زمره اقلیت قرار می‌گیرد، زیرا فرمودند: اکثریت اعراض می‌کنند، پس اقلیتی اقبال دارند. اگر در شمار گروه اندکی هستیم که لطف خدای سبحان شامل حال‌مان شده، آن را منّتی بزرگ بدانیم و به جهت آن شاکر و سپاسگزار باشیم.

 

در ادامه دعا می خوانیم:

«وَ عَجِّلْ فَرَجَنَا، وَ انْظِمْهُ بِفَرَجِ أَوْلِيَائِكَ وَ اجْعَلْهُمْ لَنَا رِدْءاً و اجعَلنا لَهُم وَفَداً »[2]

«خدایا! در فرج ما تعجیل بفرما، و فرج ما را به فرج اولیائت پیوند ده.»

 

گشایش زندگی با فرج امام زمان (عج)

 

«وَ عَجِّلْ فَرَجَنَا، وَ انْظِمْهُ بِفَرَجِ أَوْلِيَائِكَ» از خدای سبحان درخواست می‌کنیم گشایش زندگی‌مان با فرج امام علیه‌السلام پیوست داشته باشد، به این معنا که هر فرجی در زندگی ما حاصل می شود، مقدّمه‌ای برای جلوه‌گری حضرت باشد. گشایش‌ها موجب طغیان ما نشود، بلکه بستری باشد که موجب سلوک بهتر و سریع‌تر ما شود، و از این رهگذر شرایط ظهور را فراهم کند.

 

حضرات معصومین (ع) ، پوشش و پشتیبان ما

 

«وَ اجْعَلْهُمْ لَنَا رِدْءاً» 

 

 «ردء» در دو معنا به کار می رود: «ردا و پوشش»، «پشتیبان».

  • «ردء» به معنای پوشش:«خدایا! ائمه را برای ما ردا و پوشش قرار بده.» در حقیقت می‌خواهیم بیشتر از اینکه مردم ما را ببینند، معصومین و جلوه آنها مشاهده کنند و بدانند ما از خودمان هیچ ندارم، هرچه در زندگی‌ام درخشش دارد، به لطف و عنایت آنها نصیب‌مان شده است.
  • «ردء» به معنای پشتیبان: «خدایا! معصومین را پشتیبان ما قرار بده.»حضرات معصومین از ظالم پشتیبانی نمی کنند. اگر بخواهیم در زندگی از حمایت خاص آنها بهره‌مند شویم باید به حول و قوه الهی از باطل به دور بوده و حیاتی حقانی و پاک و طیّب داشته باشیم. در این صورت ائمه اطهار علیهم‌السلام پشتیبان‌مان خواهند بود، پس هیچگاه در زندگی کم نمی آوریم، ناتوان نمی شویم و طعم تلخ شکست را نمی چِشیم.

 

نمایندگی و ورود دائم بر امام

 

«وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ وَفْداً»

 

وفد دو معنا دارد: «نماینده»، «وارد».

  • «وفد» به معنای «نماینده»: شاید تا به حال در ادعیه بسیاری از خدا تمنا کرده‌ایم در شمار اعوان و انصار حضرت باشیم. ولی به ذهن‌مان نرسیده که نمایندگی امام را طلب کنیم، نمایندگی از طرف نفر اوّل عالم خلقت!

کسی می‌تواند به عنوان نماینده امام محسوب شود که حضرت او را برای این مسئولیت قبول داشته باشند و نمایندگی‌اش را امضا کنند.

اگر به ما اجازه چنین درخواستی داده شده، نشان از این حقیقت است که یکایک ما این قابلیت را داریم که به این حد از اعتبار برسیم و صاحب چنین امتیازی شویم.

فروشگاهی که به عنوان نمایندگی یک کالا و برند خاص شناخته می شود، در جنس‌هایش هیچ کالای متفرقه‌ای وجود ندارد. زمانی که ما درخواست می‌کنیم نماینده امام عصر عجّل‌الله‌فرجه باشیم، یعنی می‌خواهیم به جایی برسیم که هر کس به ما مراجعه کرد، امر و نظر حضرت را به او بگوییم، و جز حرف دین و شریعت نظر دیگری نداشته باشیم.

  • «وفد» به معنای «وارد»: «خدایا! ما را در شمار کسانی قرار ده که دائم بر ائمه علیهم‌السلام وارد شویم.»

با تحقق این خواسته، از کسانی خواهیم بود که در صورت بروز هر مشکل و سختی، قبل از مطرح کردن آن با دیگران، بر امام‌مان وارد شده و به او عرض حاجت می کنیم.

البته خواهان آن هستیم که وقتی به محضر امام‌مان می‌رسیم، به گونه‌ای باشیم که حضرت از دیدن ما لذّت ببرد و لبخند بر لبان مبارکش بنشیند، نه اینکه خدای ناکرده دلش ار ما بگیرد.

همانطور که وقتی هشام به مجلس درس امام صادق علیه‌السلام وارد می‌شد، حضرت با دیدار او به وجد آمده و به او می‌گفتند: در مسجد بنشین و فتوا بده، که هرچه تو بگویی فتوای من است.

در بخشی از دعای معروف زمان غیبت «اللهم عرّفنی نفسک…»، درخواست می‌کنیم:

«وَ أَحْيِ بِوَلِيِّكَ الْقُرْآنَ … وَ أَحْيِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَيْتَةَ وَ اشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ»[3]

در این عبارت سه نقش برای حضرت ولی‌عصر عجّل‌الله‌فرجه بیان شده است:

 

امام زمان (عج)، روح قرآن

 

«وَ أَحْيِ بِوَلِيِّكَ الْقُرْآنَ» امام عصر عجّل‌الله‌فرجه به عنوان روح قرآن است، گویا قرآن بدون امام زمان عجّل‌الله‌فرجه زنده نیست، وقتی زنده نیست یعنی اثربخش نیست و در زندگی ما نورانیتی ندارد.

قرآن بدون امام نقش‌آفرین نیست. به میزانی که ارتباط با امام تقویت شود، از اثربخشی قرآن بهره‌مند می‌شویم، و آثار قرآن که نورانیت، آرامش، ذکر و شفا و… است در زندگی ما ساری و جاری می‌شود.

«ولی خدا» روح قرآن است و با حضورش در عرصه زندگی ما، از بشارت و هدایت قرآن بهره‌مند می شویم.

 

امام زمان (عج)، احیا کننده دل‌های مرده

 

«وَ أَحْيِ بِهِ الْقُلُوبَ الْمَيْتَةَ»: وجود مقدس حضرت، احیا کننده دل‌های مرده است. گاهی غفلت و جهالت موجب مرگ قلب می‌شود، و گاهی طغیان، رذائل اخلاقی و دوری از خوبان. اگر با حضرت ارتباطی مستمر و نزدیک برقرار کنیم دیگر امام نمی‌گذارند جهالت، غفلت و معصیت در زندگی‌مان ماندگار باشد.

 

شفای خشم‌ها و کینه‌ها به واسطه امام زمان (عج)

 

«وَ اشْفِ بِهِ الصُّدُورَ الْوَغِرَةَ»؛«خدایا! به وسیله او سینه‌های پر از خشم و کینه را شفا بده.» سینه سالم سینه‌ی خالی از کینه است. سینه پر از غیض، سینه‌ای بیمار به حساب می‌آید و درمان آن با وجود مقدّس ولی عصر عجّل‌الله‌فرجه است.

گاهی از خودمان عصبانی هستیم، و به جهت برخوردهای نادرست، غفلت‌ها و کسالت‌ها از خود دلخوریم. و این درگیری، دردی است که درمان می طلبد.

نقش حضرت شفای غیض‌ها و خشم‌هاست، چه خشم نسبت به خود و چه خشم نسبت به دیگران.

باید از عصبانیت عبور کنیم تا در فضای رحمت قرار بگیریم، و سلامت و هدایت را دریافت کنیم.

اگر در اطرافیان خود عزیزی دارید که فردی عصبانی است، به نیابتش زیارت آل یاسین بخوانید و صلوات بر حضرت بفرستید، و از ولیعصر عجّل‌الله‌فرجه بخواهید تا به عنوان طبیبی مشفق، دل پر از خشمش را درمان کند.

 

امام زمان (عج)، دروازه روز قیامت

 

در زیارت سامرا با عنوان «وَ بَابِ الْمَقَامِ لِيَوْمِ الْقِيَام‏»[4] حضرت را یاد می‌کنیم. یعنی «دروازه روز قیامت».

زمانی که از قبر خارج شویم، اگر بخواهیم سراغ امام حسین علیه‌السلام، امام رضا علیه‌السلام یا هریک از حضرات معصومین برویم، باید از دروازه امام زمان عجّل‌الله‌فرجه عبور کنیم. در زندگی‌مان هم، قبل از زیارت هر یک از ائمه اطهار علیهم‌السلام، جا دارد که ابتدا به امام حیّ و حاضر و ناظرمان سلام دهیم.

اگر «مقام» را به عنوان موقعیت و منزلت در نظر بگیریم، «باب‌المقام» یعنی حضرت حجّت عجّل‌الله‌فرجه دروازه ورود به جایگاه رفیع در قیامت است.

گاهی در زیارات، و گاهی در خلوت و هنگام مناجات می‌خواهید سر صحبت باز شود و به راحتی حرف دل را به زبان بیاورید.

امام عصر عجّل‌الله‌فرجه آغازگر کلام است، وسیله گشایش کلام است.

عشق از معشوق اول سر زند            تا به عاشق جلوه دیگر کند

امام زمان عجّل‌الله‌فرجه «مفتاح الکلام» است، ابتدا او سلام می‌کند و سپس شما جواب سلام می‌دهید. ابتدا او سر صحبت را باز می‌کند و سپس شما جرأت می‌کنید با بزرگتر از خود حرف بزنید و درد دل کنید. گویا حضرت می‌پرسد: چه شده؟ چرا دلگیری؟ چه می‌خواهی؟

امام عصر عجّل‌الله‌فرجه در یکی از توقیعات‌شان مرقوم کرده‌اند:

«إِنِ اسْتَرْشَدْتَ أُرْشِدْتَ وَ إِنْ طَلَبْتَ وَجَدْت‏»[5]

«اگر طالب رشد باشی رشد داده می شوی، و اگر طلب کنی، می‌یابی»

آقاجان!

آموخته‌ایم: عاقبت جوینده یابنده بود، و ما در جستجوی شماییم.

اگر شما را بیابیم با لطف و عنایت شماست، نه ما دعا و طلب ما.

نمی خواهیم در شمار جویندگانی باشیم که هیچگاه نیابیم، و از طلب کنندگانی باشیم که ناکام بمانیم.

شما فرموده‌اید «إِنْ طَلَبْتَ وَجَدْت» و ما به کلام شما یقین داریم.

وعده شما صادق است. اگر هنوز شما را نیافته‌ایم، حقیقتاً طالب و عاشق نبوده‌ایم.

آقاجان! ما را مشمول لطف و کرم‌تان کرده و عاشق بودن و شیوه طالب بودن را به ما بیاموزید.

 

تاریخ جلسه:97/9/28 ـ بخش 7

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] دانشنامه امام مهدی، ج6، ص216/ بحارالأنوار، ج98، ص305

[2]  دانشنامه امام مهدی، ج6، ص216/ بحارالأنوار، ج98، ص305

[3] دانشنامه امام مهدی ج6، ص 440/ کمال الدین و تمام النعمۀ، ج2، ص 515

[4] بحارالانوار ج99، ص84

[5] دانشنامه امام مهدی ج4، ص332

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *