فرازی از زیارتنامه حضرت سلطان علی بن موسی الرضا (ع)

«السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ‏»  

 

با سلام بر امام رضا (ع) خودی شويد

 

قرآن می‌فرمايد:‌

«لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ‏ أَنْفُسِكُمْ‏ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ»‌[1]

«قطعاً، براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به [هدايت‏] شما حريص، و نسبت به مؤمنان، دلسوز و مهربان است»

 

مولايم! قرآن می‌گويد پيامبر از جنس شما و در درون شماست «مِنْ‏ أَنْفُسِكُمْ»‌ در پاسخ اين سلام می‌خواهم چشم دلم را بگشايی تا حضور شما اهل بيت علیهم‌السلام را لحظه به لحظه در زندگيم احساس كنم و حضورتان را در قلبم ادراك نمايم و نسبت به شما «منّا»‌ شوم.[2]

يا امام رضا! تو و اجداد مطهرت برای تربيت ما خود را چندان اذيت كرده‌ايد كه قرآن شما را از اين امر باز داشته و گفته «طه، ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ‏ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏»[3]؛ «ای پيامبر! قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتى» در پاسخ به اين سلام مرا قدر دان زحمات آل الله كن.

 

مولايم! «وَ ما يَنْطِقُ‏ عَنِ الْهَوى‏»[4]؛‌ «[پيامبر]‌ از سر هوس سخن نمی‌‏گويد» كلام جدت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله جز وحی نبود اگر جرعه‌ای از آن وحی در پاسخ اين سلام به من بنوشانی دنيا و آخرتم آباد می‌گردد.

پيامبر، جلوه نام رئوف خدای سبحان است به بركت پاسخ اين سلام از تو می‌خواهم كه مرا با خلق رئوف و مهربان كنی تا ديگران از حضورم آزاری نبينند.

يا امام رضا! جدت رسول الله طبيب دوّاری بود كه برای مداوای بيماران خود بر بالينشان حاضر می‌شد، تو وارث پيامبری، در پاسخ اين سلام از تو می‌خواهم سری به دل دردمندم بزنی و آن را از فراق و هجران مولايش رها كنی، سالهاست كه گرفتار غيبت آقای خويش است سری به دل گرفتارم بزن.

ای طبيب دوّار! در اين سلام دل من از فراق و هجران مولا و صاحبش امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه دردمند است. ای طبيب دوّار!‌ دلم به پاسخ طبيبی چون تو محتاج است، تا پاسخت درمانش گردد.

مولايم! در پاسخ این سلام از تو می‌خواهم درد جهالت‌ها و غفلت‌هایم را شفا بخشی و مرا چون سلمان محمدیِ، عبدالله رضوی کنی.

مولايم! در پاسخ اين سلام مقام بندگی را طلب می‌كنم، آمده‌ام تا دعايم كنی و مرا از عبد الهوی بودن به مقام عبد اللهی برسانی.

 

قاصد منزل سلمی که سلامت بادش

چه شود گر به سلامی دل ما شاد کند[5]

 

قانون خاندان كرامت آن است كه غلامان و كنيزان خود را اكرام كنند. يا امام رضا! هر زمان كه زائر تو می‌شوم مرا به پيشكاری بپذير و نامی بر من بنه كه رضای تو و رضای خدای سبحان در آن باشد و با آن نام در دنيا و قيامت رو سفيد باشم.

پيامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بارها به اصحاب خويش می‌گفت: چنانچه از دنيا می‌رويد ماترك [ارث] شما از آنِ فرزندان وخانواده خودتان است، امّا اگر بدهی و قرضی برگردن شماست ما آن بدهی را از طرف شما پرداخت می‌كنيم.

يا علی بن موسی الرضا! بدهكاری‌های مادی و معنوی من نسبت به حق الله و حق الناس از شمار خارج است و بنده حقير و ضعيف و ناتوانی چون من توان پرداخت ندارد در پاسخ اين سلام از تو می‌خواهم تا بدهكاری‌هايم را جبران كني و مرا از شرمندگی رها كنی تا به همه عالميان بگويم:

تو مگو ما را بر اين در بار نيست

با كريمان كارها دشوار نيست

 

یا بن رسول الله!‌ ‌در اين سلام از تو می‌خواهم تا مرا در آغوش رحمت و محبت خويش بيش از پيش جای دهی تا در شلوغ بازار دنيا گم نشوم و كسی مرا به بيراهه‌ نخواند، اگر تو دستم را بگيری و راهنمايم باشی گمراه نمی‌شوم و ناله‌ام از سرگردانی در دنيا بلند نمی‌شود، بلكه در پناه امنيت تو آرام می‌شوم.

 

يابن رسول الله! باور دارم شما مظهر نام خيرالشاكرين خدای سبحانيد و بهترين تشكرها را از زائرين خويش می‌كنيد، مرا زائر خود حساب كنيد و به صفر اليدی ام نگاه مكنيد، دست خالی آمده‌ام تا لطف شما  ظرف خالی وجودم را پر كند.

 

من آمده ام گدای این در گردم

در بحر عنایتت شناور گردم

با دست تهی آمدنم  عیبی نیست

عیب است اگر دست تهی بر گردم

 

 

«برگرفته از کتاب «شمس الشموس» استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مباركه توبه، آيه 128

[2] «منّا» شدن به معناي نزديكی و پيوست به اهل بيت (ع) است در روايت مختلف آمده است كه حضرات معصومين (ع) برای بعضی از افراد عبارت «منّا»‌ را به كار برده‌اند.  كافی، ج 1، ص 401 «ذُكِرَتِ‏ التَّقِيَّةُ يَوْماً عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ عَلِمَ أَبُو ذَرٍّ مَا فِي قَلْبِ سَلْمَانَ‏ لَقَتَلَهُ‏ وَ لَقَدْ آخَى رَسُولُ اللَّهِ ص بَيْنَهُمَا فَمَا ظَنُّكُمْ بِسَائِرِ الْخَلْقِ إِنَّ عِلْمَ الْعُلَمَاءِ صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يَحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ‏ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ فَقَالَ وَ إِنَّمَا صَارَ سَلْمَانُ مِنَ الْعُلَمَاءِ لِأَنَّهُ‏ امْرُؤٌ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلِذَلِكَ نَسَبْتُهُ إِلَى الْعُلَمَاءِ»

[3] سوره مباركه طه، آيات 1 – 2

[4] سوره مباركه نجم، آيه 3

[5] حافظ

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *