پیامبر خاتم (ص) در قرآن ـ بخش اول

مقدمه

 

با عنایت خداوند سبحان و در ادامه مباحثی پیرامون شناخت حقیقت و شخصیت پیامبر صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله، در این مجال ناب‌ترین معرفی را از منظر قرآن و آینه وحی جویا می‌شویم.

قرآن كریم برای معرفی پیامبر صلّی الله علیه و آله از تعابیر مختلفی استفاده میكند كه در ادامه به ذكر آنها می‌پردازیم:

 

1.عبودیت

 

پیامبر در اوج قله بندگی قرار دارد و وظیفه بنده، اجرای فرامین مولا می باشد و همه میل و مطلوب و همّ و غم بنده  دقت در این انجام وظیفه است.

این تعبیر در مورد حضرت رسول صلّی الله علیه و آله در آیات بسیاری دیده شده است.

«وَإِن كُنتُمْ فِی رَیبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ»[1]

«و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده‌‏ایم شك دارید پس اگر راست مى‏‌گویید سوره‏اى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید»

در این آیه كلمه «نا» به كلمه «عبد» اضافه شده، این اضافه را «اضافه تشریفیه» می‌گویند. یعنی وجود مقدس پیامبر خاتم همه شرافتش منصوب به حق است و از مضاف الیه خود كسب شرافت كرده است.

در این آیه برای توصیف حضرت از كلمه «عبدی» استفاده نشده است، چرا كه در قرآن كریم كلمه «نا» نماد قدرت خداوند است

منظور آیه توصیف عبدی است كه مولای او قدرت مطلقه را در اختیار او قرار داده است.

این قدرت محدودیتی ندارد، عبد حق خالص می‌شود، به این معنی كه از غیر حق و دو عالم رها خواهد شد و در واقع پیامبر را در كمال «حریت» معرفی می‌نماید.

اكنون این عبد قابلیت دریافت كلام الهی را نیز خواهد داشت.

«فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ »[2]

« آنگاه به بنده‏اش آنچه را باید وحى كند»

در آیه‌ای دیگر چنین بیان میدارد:

« سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَهُ…»[3]

« منزه است آن [خدایى] كه بنده‏اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى كه پیرامون آن را بركت داده‏ایم سیر داد…»

 بالاترین شرافت این عبد ، عبودیت اوست.

مقام عبودیت، بالاترین جایگاهی است كه خداوند سبحان به بنده خود عنایت می‌كند، این مقام از رسالت نیز رفیع‌تر است. به طوری‌كه در نماز ابتدا به مقام عبودیت ایشان و سپس به حقانیت رسالت شهادت می‌دهیم.

«أشهَدُ أنَ مُحَمَدًا عَبدُه ورَسولهُ»

بر اساس روایات، به هنگام معراج وقتی حضرت به مرحله‌ای وارد شد كه جبرائیل هم به آن راه نداشت، مورد خطاب قرار گرفت «هرچه بخواهی به تو داده خواهد شد» و از حضرت درخواست داشتند: «اضفنی بالعبودیه» مرا تا ابد عبد خود قرار ده .

حضرت در ابلاغ رسالت خود عبدِ محض است، بدین معنا كه نه تنها كلام حق را بدون كاستی انتقال می دهد، بلكه خود نیز با تمام وجود آن را پذیرفته و به كار می‌بندد و نظرش كوچكترین  زاویه‌ای با كلام حق ندارد و این یعنی فانی بودن در حق و به همین سبب قرآن قابل اعتماد است و ذره‌ای پیامبر در آن اعمال نظر نداشته‌اند.

 

آموزش عبودیت

 

اكنون اگر در محضر پیامبر صلّی الله علیه و آله علاوه بر حكمت نظری بُعدِ عملی را هم مورد توجه قرار دهیم، به سبب همین ارتباط با عبد خالص خداوند، مقام عبودیت نیز در ما تقویت می‌شود، مقامی كه هرچه به مبداء نزدیك‌تر شود قدرت او افزون خواهد شد.

 

داستانی در مورد بندگی

 

در علم كیمیا فرد می‌آموزد كه چگونه مس را به طلا تبدیل كند، به همین منظور سید بحر‌العلوم به اصفهان سفر كرده تا در محضر آیت الله بید آبادی آموزش‌های لازم در مورد این علم را كسب كند. روزی در محضر استاد در كنار زاینده‌رود در حركت بودند كه آیت الله بید آبادی فرمودند: انسان می‌‌تواند به جایگاهی رسد كه با اشاره‌ای به آب آن را طلا كند، در این هنگام آب زاینده رود تبدیل به طلا شد، سید بحر العلوم از این واقعه متحیر شده بود كه استاد ادامه دادند، البته در نزد ما چیزی است كه از این هم بسیار ارزنده‌تر است‌، چرا كه اگر همه عالم را هم طلا كنی فقط در همین دنیا می‌توانی از آن بهره‌مند شوی، ولی بندگی و عبودیت كالایی است كه در دنیا و آخرت  می‌توانی از بركات آن برخوردار باشی.

 

2.مبّشر

 

«وَبَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»

«و كسانى را كه ایمان آورده‏اند و كارهاى شایسته انجام داده‏اند مژده ده كه ایشان را باغهایى خواهد بود كه از زیر [درختان] آنها جویها روان است هر گاه میوه‏اى از آن روزى ایشان شود مى‏گویند این همان است كه پیش از این [نیز] روزى ما بوده و مانند آن [نعمتها] به ایشان داده شود و در آنجا همسرانى پاكیزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند»

خداوند سبحان در فرازهای مختلفی از قرآن، پیامبر را با صفت مبشّر خطاب كرده است. در آیه فوق از پیامبر خواسته می‌شود كه بشارت مالكیت عرصه بسیار گسترده‌ای را بیان دارد كه در آن وادی نهرهای علم و معرفت برای همیشه در جریان است و قابلیت تنعم از آن مخصوص بندگان خواهد بود  و این ادامه همان اجری است كه در دنیا نیز دریافت داشته‌اند.

صفات كمالی كه در وجود انسان به ودیعه گذاشته شده با وساطت حضرت رسول صلّی الله علیه و آله به نمایش درمی‌آید. بدین معنا كه ایشان افراد را از توانمندی‌ها و قابلیت‌های  خود آگاه ساخته، نموداری روشن و الگویی كامل از آینده را ارائه می‌دهد تا فرد بداند در سایه تعالیم شریعت و به واسطه پیروی از این مبشّر صادق الهی به جناتی كه تا كنون در وجودش پنهان بوده دست می‌یابد، بهشتی كه پیامبر به عنوان مبشّر در سرای آخرت از آن یاد می‌كند امتداد همین جنات است.«هذَا الَّذی‏ رُزِقْنا مِنْ‏ قَبْل»‏

بشارتی مبنی بر وجود بذرهایی با قابلیت باروری فراوان در سرزمین وجودی انسانها كه علاوه بر خود فرد دیگران نیز از بركات آن متنعم خواهند شد.

«شریعه» به معنی سرچشمه است و شریعت راهی است كه در آن به طور دائم آب جاری است، در شریعت برای ما همیشه آب علم و معرفت روان است و پیامبر  علاوه بر معرفی این راه، تسهیلات باقی ماندن در آن را نیز برای ما فراهم كرده است.

خداوند سبحان پیامبر را «مبشّر» نامید ولی این امتیازی نیست كه همگان را شامل شود و بشارت فقط مخصوص كسانی است كه او را باور داشته باشند.«بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏»

ارتباط با پیامبر صلّی الله علیه و آله حتماً موجب انبساط خواهد شد، به شرط آنكه علاوه بر اعتقادات حقّه،  به پیامبر ، خدای پیامبر و معاد یقین داشته باشیم  و همیشه در منظر ایشان عامل به این وظایف شرعی بر اساس صدق و تقوی باشیم.

 

تاریخ جلسه : 97/6/19 ـ جلسه 1

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]  سوره مبارکه بقره، آیه 23

[2]  سوره نجم، آیه 10

[3]  سوره مبارکه اسراء، آیه 1

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *