پیامبر خاتم (ص) در قرآن ـ بخش نهم

مقدمه

 

شناخت افراد در مورد مسائل مختلف، مادامی كه بر واقعیت تكیه داشته باشد از آسیب به دور است .

اگر در امور اعتقادی و شناختی،تعصبات بی‌جا داخل شود، صحت شناخت را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد.

در ادامه مباحث شناخت پیامبر بر اساس آیات قرآن كریم و بیان صفات و ویژگیهای ایشان گاه مسائلی مطرح می‌شود كه مربوط به برخورد مسلمانان در مقاطعی خاص از تاریخ اسلام نسبت به وجود مبارك حضرت است.

 

پذیرش جنبه بشری حضرت

 

بر اساس اعتقاد یك مسلمان، پیامبرصلّی‌الله‌علیه‌و‌آله جلوه كامل خداوند سبحان است. جلوه تام حق كه از هر عیب و معصیتی به دور است و از جانب پروردگار به نبوت برگزیده شده، باید توجه داشت تمامی این صفات خاص، او را از قالب بشری خارج نمی‌كند .به عبارت دیگر مجموعه ویژگیهای حضرت از او بشری خارق العاده و نا میرا نمی‌سازد .

در جریان جنگ احد بعد از شایعه كشته شدن پیامبر، عده‌ای از مسلمانان برای جمع آوری غنائم، پست‌های خود را ترك كردند و به این ترتیب موجبات شكست لشكریان اسلام فراهم شد. آیه‌ای كه در اینجا مطرح می‌شود اشاره به همین واقعه دارد .

«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن ینقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیهِ فَلَن یضُرَّ اللّهَ شَیئًا وَسَیجْزِی اللّهُ الشَّاكِرِینَ»[1]

«و محمد جز فرستاده‌ای كه پیش از او هم پیامبرانی آمده و گذشته نیست آیا اگر او بمیرد و یا كشته شود از عقیده خود بر می‌گردید و هر كس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش می‌دهد.»

 

قرآن پیامبر را مانند پیامبران گذشته، فرستاده‌ای از جانب خدا معرفی می‌كند كه همگی آنها یا از دنیا رفته و یا كشته شده‌اند. آیا اگر پیامبر كشته شود باید امت به عقب برگردد؟( عَقِبَیهِ) ، بر فرض وجود این حركت قهقرایی، آیا به خدا آسیبی وارد خواهد شد؟ آیا آنان كه وجود پیامبر را از الطاف الهی می‌دانستند و عدم حضور ایشان را پایان این الطاف نمی‌دانستند پاداشی نزد خدا نخواهند داشت؟ یاجزای شكرگزاری خود را از درگاه الهی دریافت خواهند كرد؟

این آیه به این مطلب اشاره دارد كه بُعد بشری حضرت را نباید فراموش كرد.

از جمله باورهای ما این است كه« أَشْهَدُ أَنَّكَ‏ تَشْهَدُ مَقَامِی‏ وَ تَسْمَعُ كَلَامِی و تَرُدُّ سَلامی‏ و َ أَنَّكَ حَی عِنْدَ رَبِّكَ تُرْزَق‏» پس در واقع مرگ یك پیامبر به معنی حذف او از روند كمال بشر نیست .

اساساً بعثت یك رسول به جهت حركت بشریت به سوی كمال است و انبیاء الهی این حركت را رهبری می‌كنند، پس اینكه با مرگ این فرستاده پیروانش به عقب برگردند از هدف اصلی تكامل فاصله دارد و عقلانی نخواهد بود.

در واقع ممكن است یك رسول الهی از میان برود ولی رسالت او هرگز نخواهد مُرد .

پس بر اساس این آیه، بنده‌ای كه جنبه بشری پیامبر را متفاوت از رسالت او بداند و باور داشته باشد با رفتن پیامبر، رسالت او پابرجا است و در زندگی مسلمانان رسالت حضرت جلوه گری دائم دارد از جانب خدا به عنوان عبدی شاكر معرفی خواهد شد كه به واسطه این مقام شكر لایق دریافت عطایای الهی خواهد شد .

پس با وجود پیامبر، نعمت شكر را دریافت خواهیم كرد و درك این وجود موجب شناخت بقیه نعم الهی خواهد شد.

جدا شدن شخص از مسیر تكامل همراه با رحلت پیامبر، فقط متضرر شدن خود شخص را به همراه خواهد داشت و صدمه ای به دین خدا و رسول او وارد نخواهد كرد .

البته دلیل این خسران هم این است كه راه سلوك فقط در محضر پیامبر و با همراهی او طی خواهد شد.

انحراف از مسیر حضرت بعد از رحلت ایشان و یا عدم همراهی معصومین پس از حضرت موجب ارتداد شخص و عقب‌گرد او  و بر گشتن به عصر جاهلیت خواهد شد .

نبود پیامبر به هیچ عنوان موجب ارتجاع نخواهد بود، بعد از ایشان پیام‌شان را از لسان معصومین دریافت خواهیم كرد.

 

نبی رحمت

 

از جمله صفات بارز حضرت نرم خویی ایشان است،قرآن كریم یادآور می‌شود كه یكی از دلایل گرایش مردم به سوی حضرت و پذیرش ایشان، مهربانی پیامبر است .

«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یحِبُّ الْمُتَوَكِّلِینَ»[2]

«پس به [بركت] رحمت الهى با آنان نرم‌خو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سخت‌دل بودى قطعا از پیرامون تو پراكنده مى‏شدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در كار[ها] با آنان مشورت كن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توكل كن زیرا خداوند توكل‏‌كنندگان را دوست مى‏‌دارد»

 

رحمانیت الهی موجب خلقت و رحیم بودن خداوند سبحان، سیر كمالی را موجب می‌شود.

در این آیه از پیامبر به عنوان جلوه رحمت الهی یاد می‌شود .

پیامبر كه جلوه رحمانیت خداست تا آنجا كه می‌تواند در جذب افراد تلاش می‌كند، ولی گاه بنده سركش بعد از مهربانی‌های حضرت و طلب استغفار او باز هم از راه درست فاصله می‌گیرد .

این جاست كه این پیامبر رئوف و رَحْمَةً لِلْعالَمِین، تنها راه هدایت این بنده چموش و جذب او را در گریه كردن و به سختی انداختن خود می‌یابد .

در گودال قتلگاه، عزیزان خود و همه موجودی خود را فدا می‌كند تا مسیر هدایت را هموار كند و راه درست را برای رسیدن به معبود برای دیگران روشن سازد .

از همه چیزش میگ‌ذارد تا راه حق و تكامل پوشیده نباشد .

 

نبی رحیم

 

دومین عنوان حضرت بر اساس این آیه رحیم بودن است. نرم خویی، جلوه‌ای از صفات الهی است كه در وجود نازنین حضرت دیده می‌شود .

در این آیه مطرح می‌شود كه اگر حضرت خشن بودند كسی جذب ایشان نمی‌شد. در واقع در بسیاری از موارد عامل گرویدن افراد به اسلام  نرمی پیامبر است .

نرمشی كه باعث می‌شود مردی یهودی، با اصرار دروغین مبنی بر طلب داشتن از حضرت و مشاهده گشاده‌رویی پیامبر اسلام آورد، و اینكه در یك واقعه این نرم‌خویی موجب مسلمان شدن هشتاد نفر می شود. طبق برخی روایات حضرت برای رهایی امت سه بار خود را در آتش می‌افكنند، همه اینها حكایت از رحیمیت این رسول خدا دارد.

 

عفو نبوی

 

در ادامه آیه خداوند سبحان این دو صفت را موهبتی از جانب خود معرفی میكند و از حضرت می‌خواهد به واسطه این صفات، پیروان خود را مورد عفو قرار دهد(فَاعْفُ عَنْهُمْ).

عفو به معنی “محو” است. در جریان فتح مكه، صلح حدیبیه و بسیاری موارد دیگر پیامبر متحمل صدمات فراوانی از ناحیه افراد مختلف شدند، اما دستورالهی نادیده گرفتن این خطاهاست، ایشان از سر مهربانی خود در دهان افرادعذر می‌گذارند و به ابوسفیان پیام می‌دهند و آیه ای را كه در مورد برادران یوسف است برای ایشان تلاوت كند.[3]

 

طلب غفران

 

در این آیه از حضرت خواسته می‌شود اكنون كه عیوب آنها را نادیده گرفتی، آنها را دعا كن، «غفر» به معنی ستر است. بدی‌ها و گناهان گویی انسان را برهنه می‌كند و طلب استغفار در واقع در خواست پوششی مجدد بر این عریانی است .

مانند كودكی كه مادر با صبر تمام لباس‌های آلوده او را در می‌آورد و لباسی طاهر بر تن او می‌كند و بار دیگر با محبت او را می‌آراید .

كلمه «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ» بیان‌گر این است كه با هر خطای ما ،پیامبر از جانب ما عذرخواهی می‌كند و به جای ما از محضر حق طلب بخشش می‌كند، مانند كودكی كه هنوز نمی‌داند چه خطایی كرده كه بابت آن از بزرگتری پوزش بطلبد، ایشان به عنوان یك سرپرست، در برابر اعمال نادرست امت خود، از خداوند متعال طلب بخشش می‌كند.

 

مشاوره

 

در ادامه آیه این مطلب به چشم می‌خورد، اكنون این امتی كه با آنان به مهر و رحمت رفتار كردی و برایشان دعا كردی در اثر استغفارهای تو رشد یافته‌اند، عقل در آنان پدید آمده گرچه تو خود خوب بر بهترین راهها واقفی ولی از آنها نیز نظرخواهی كن و با آنها مشورت كن، البته در آخر نیز بر اساس آنچه خیر و صلاح است رفتار كن حتی اگر این نظر صحیح را اطرافیانت نپذیرند .[4]

درست است كه یك پیرو حقیقی در صورت شناخت درست حضرت، بهترین نظر را رأی خود ایشان می‌دانند، ولی در این آیه در برخی امور مثل تاكتیك‌های جنگی در نبرد خندق و …. به جهت رشد خود افراد به حضرت دستور داده می‌شود تا افراد را در برخی تصمیم گیری‌ها دخیل كنند .

 

تاریخ جلسه:97/8/14 ـ جلسه 9

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه آل عمران، آیه 144

[2] سوره مبارکه آل عمران، آیه 159

[3] سوره مبارکه یوسف، آیه 92

[4]  سوره مبارکه بقره، آیه 216

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *