قرآن در آیه 145 سوره آل عمران میفرماید:
بسیاری از ما به این آیه علم داریم اما متأسفانه ایمان نداریم. تمام نفوس به اذن حق از دنیا میروند و اجل قطعی از جانب خداوند معیّن میشود.
در علم الهی اجل افراد مشخص است و لحظهای تغییر نمیکند، نه فرار کردن از جنگ باعث حیات و بقا میشود و نه حضور در جنگ سبب فرو رفتن در چنگال مرگ است.
«وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ الله كِتَابًا مُؤَجَّلًا»
در این آیه خدای سبحان با نام «حیّ» و «ممیت» خود قدرتنمایی میکند. به زندهای اجازه نمیدهد بیش از زمانی که خداوند مقرر نموده زنده بماند. مرگ و زندگی و زمان این دو در دست خدای سبحان است.
مفسرین عرفانی از مرگ جسمانی در آیه اشاره به مرگ نفسانیات کردهاند. اماتهی نفس امّاره، نفسی که امر به سوء و بدی میکند بهیکباره و ناگهان به اذن حق از میان برود و به نفس لوّامه و مطمئنّه برسد. نفس مطمئنّه با مرگ نفس امّاره زنده میشود و حیات مییابد.
مرگ نفس امّاره مرگ صفات پست است. صفات پست انسان با اذن حق از میان میرود و انسان از پستی مادیات و رذائل اخلاقی رها میشود. این رهایی نتیجه اراده و عملکرد فرد نیست، بلکه اذن الهی است.
جذبه الهی هر زمان به بنده تعلق گیرد او را از سیاهچال عالم ماده رها میکند.
«وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنیا نُؤْتِهِ مِنْهَاوَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَ»
حرف «من» در عبارت «نُؤْتِهِ مِنْهَا» از نظر نحوی «مِن» بعضیه است. این امر در ارتباط با دنیا به این معنی است که بعضی از ثواب دنیا به او داده میشود، زیرا ظرف عالم ماده محدود است و بالتبع پاداش دنیوی نیز محدود است. از طرفی اگر تمام پاداش دنیوی به فرد عطا شود چون ظرفیت افراد محدود است و قابلیت دریافت تمام پاداش را ندارد گرفتار طغیان میشود. «وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا»
مفسری در ارتباط با «وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا» میگوید و هرکس حسنات خاص و مقام عندیّت را طلب کند خداوند مقداری از آن را به او عطا میکند.
«مَنْ كانَ يُريدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصيب»[1] همچنین هرکس در دنیا انواع کرامات را درخواست کند خداوند مقداری از آن را به او عطا میکند و قدرت کشف و شهود را به او میبخشد. اما از آخرت بهرهای نخواهند داشت.
طلب پاداش اخروی؛ محرومیّت از وصال محبوب
در ارتباط با آخرت نیز این امر بدان معناست که هرکس طالب پاداش اخروی باشد برخی از پاداش به او عطا میشود و حضرت حق او را از حالات و مقامات و نعمات بهشتی برخوردار میکند زیرا این گروه طالب اجر و پاداش الهی بودند، نه طالب وصال حضرت حق. گرچه این پاداش پاداش اخروی است اما رتبه کسی که طالب اجر و مقامات بهشتی است به مراتب پایینتر از کسی است که طالب خود حضرت حق و وصال به محبوب است.
قدر هرکس به قدر همّت او است
مفسرین میگویند بر مبنای سیاق آیه گروهی طالب غنیمت بودند، بعضی از غنائم به آنها داده شد و گروهی دیگر طالب مطرح شدن بودند و میخواستند دیگران ثناگوی آنها باشند این اتفاق نیز حاصل شد اما گروهی پاداش بینهایت را طلب کردند «ثواب الاخره» «آخرت یعنی بینهایت»، پاداش محدود دنیا آنها را راضی نمیکرد، خدای سبحان در آیه فرموده است به آنان نیز پاداش طلب شده را عطا میکنیم. مهم این است که انسان چه چیزی را طلب کند و اراده چه امری را بکند.
روایت میگوید:
«قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ»[3]
«قدر هرکس به قدر همّت او است».
اگر بزرگان دین ما را از تنگنظری و دنیاطلبی و درخواست امور محدود منع میکنند از آن روست که هرکس ثمر و نتیجه چیزی را دریافت میکند که تقاضا میکند. مفسرین میگویند: خدای سبحان اراده تنگنظری برای نوع بشر ندارد، اما اگر کسی میخواهد به دنیا و امور ماده و محدود بسنده کند خداوند آن را در اختیارش قرار میدهد.
«وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ»
عطای خداوند به شاکرین
با توجه به آیه شاکرین کسانی هستند که نه طالب نعمات دنیا هستند نه طالب نعمات آخرت. بلکه فقط طالب حقاند و هیچ چیز چون وصال به مُنعِم در چشمانداز زندگی آنان نیست و هیچ نعمتی او را از مشاهده منعم محروم نمیکند.
یکی از مفسرین در ارتباط با پاداش دنیا میگوید پاداش دنیا عافیت است و پاداش آخرت نعیم بهشتی است. از هر یک طلب کنید خدای سبحان به شما عطا میکند. اما هیچکدام جایگزین حضرت حق نیست. خدای سبحان به شاکرین خود را عطا میکند و وصال خود را به آنان میبخشد.
دریافت پاداش متناسب با میزان شکر افراد
هر دو گروه را به میزان شکرشان جزا میدهیم. هرکس برای رسیدن به کرامات تلاش کرده کرامات بیشتری را به عنوان جزا به او عطا میکنیم و هرکس برای رسیدن به قرب تلاش کرده است قرب بیشتری را به عنوان جزا به او عطا میکنیم. «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی» هرکس طالب خود من شد مرا پیدا میکند.
خدای سبحان دو گروه را پاداش میدهد: گروهی که پاداش دنیا را طلب کردند و گروهی که پاداش آخرت را خواستند. اما به هر یک از این دو گروه به اندازه شاکر بودنشان پاداش میدهد. حضرت حق میگوید اگر کسی پاداش دنیوی را طلب کرده ما دنیایی به او میدهیم که وصالش به حق افزون شود و اگر کسی پاداش اخروی طلب کند نعیم بهشت را برایش افزون میکنیم.
مفسرین میگویند: اگر کسی به جهت شوق به حق و قرب به حق عملی را انجام داده، خدای سبحان قرب و شوق او را افزون میکند.
پاداش درک وجود مُنعِم
چنانچه کسی در هنگام استفاده از نعمت مُنعِم را در کنار نعمت ببیند و وجود مُنعِم را لحظه به لحظه در کنار نعمت ادراک کند، خدا در همین دنیا پاداش عجیبی به او خواهد داد. پاداش وصال به حضرت حق را نصیب او میکند.
در توضیح گفته میشود: گاهی نعمتی به کسی داده میشود و او مُنعِم را در کنار نعمت نمیبیند پس گرفتار نعمت میشود و چون نعمت زودگذر است لذتی برای فرد باقی نمیماند. اما اگر مُنعِم کنار نعمت ادراک شود، همین ادراک پاداش حضرت حق است.
«وَهُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنْتُمْ…»[2]
«و او در هر كجا كه باشید، با شما است…»
پاداش خدای سبحان آن است که غرق نعمت نشوید و حضور مُنعِم را ادراک کنید.
تاریخ جلسه: 97/7/28 و 97/8/5 ـ جلسه 122 و 123
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره شوری، آیه20
[2] سوره حدید، آیه4
[3] وسائل الشیعه، ج15، ص251