پیامبر خاتم (ص) در قرآن ـ بخش بیست و یکم

مقدمه

 

در مباحث گذشته به بررسی رفتار و شخصیت افرادی كه به حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله رجوع داشتند پرداختیم.

هم چنین به شناخت صفاتی نائل شدیم كه نشان از وجود نفاق در برخی از مسلمانان داشت. اكنون در ادامه به بررسی كیفیت روابط افراد با رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌پردازیم .

شرط معیت حضرت

در مسیر بندگی افتخار حضور ، مساعدت و همراهی حضرت بستگی به قابلیت فرد دارد. فرد هنگامی لایق این معیت خواهد شد كه هدف و نیت خود را اصلاح كند. به این معنی كه قصد تخریب دیگران و یا برجسته نمودن خود را نداشته باشد و اگر عمل از ابتدا خالصانه شكل گیرد از نعمت وجود حضرت به عنوان ناظری ناصر بهره‌مند خواهد شد.پس تقوی و قصد قربت شرطی لازم برای كسب این سعادت است.

 

عوامل محرومیت از نصرت و همراهی رسول خدا

 

1.نفاق

 

«وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفَنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ»[1]

«و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است و [نيز] كمين‌گاهى است براى كسى كه قبلا با خدا و پيامبر او به جنگ برخاسته بود و سخت‌‏سوگند ياد مى‏كنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم و[لى] خدا گواهى مى‏‌دهد كه آنان قطعا دروغگو هستند»

 

«لاَ تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ»[2]

«هرگز در آن جا نايست چرا كه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى [و] در آن مردانى‏‌اند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خدا كسانى را كه خواهان پاكى‌‏اند دوست مى‌‏دارد»

 

این آیات در مورد مسجدی است كه توسط منافقین و برای كمرنگ جلوه دادن شكوه حضور مسلمین بنا شد. بانیان مسجد از حضرت خواستند جهت افتتاح این مسجد حضور پیدا كرده و نماز را در آن به جماعت بگذارند. خداوند سبحان حضرت را از نیت آنها آگاه كرده و از حضور در آن مسجد منع كرد و نام «ضرار» را بر این مسجد گذارد؛ زیرا موجب ضرر و زیان مسلمانان بود.

حضرت رسول اكرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله بركت و نورانیت دائم داشته و در مجامع و مكانهای مختلف به اذن حق حاضرمی‌شود .

او جلوه رحمت واسعه الهی و شاهد و ناظری دائم است، اما آنجا كه خداوند سبحان به این وجود نازنین سرشار از رحمت اذن حضور ندهد، از همراهی فرد باز می ایستد.عدم حضور ایشان خسارتی عظیم است و سر انجامی بی فرجام .

 

2.شرک

 

بر اساس آموزه‌های دینی، و مطالبی كه تاكنون مطرح شد، آنچه داریم از دعای خوبان و در رأس آن وجود نازنین حضرت رسول اكرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله است .

با دعای حضرت است كه زندگی فردی متحول می‌شود و به عرش می رسد. اگر توجه و عنایت ایشان نباشد راه به جایی نخواهیم برد.

اكنون در این آیه خداوند از گروه دیگری نام می‌برد كه لایق این عنایت نیستند، و عامل دیگری را ذكر می‌كند كه موجب این محرومیت گشته است.

 

«مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُوْلِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ»[3]

«بر پيامبر و كسانى كه ايمان آورده‏اند سزاوار نيست كه براى مشركان پس از آنكه برايشان آشكار گرديد كه آنان اهل دوزخند طلب آمرزش كنند هر چند خويشاوند [آنان] باشند»

 

بر اساس این آیه حضرت رسول صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله و هم چنین مؤمنین از امداد رسانی به مشركین و دعا كردن و طلب هدایت برای آنها منع شده‌اند .

اگر دچار گرفتاری های طولانی و لاینحل هستیم به این دلیل است كه دعای پیامبر شامل حال ما نشده به میزانی كه شخص موحد باشد، از سختیها و بلایا دور خواهد بود و یا اینكه توان و صبر لازم برای مقابله با آنها را خواهد داشت .

برخی از عواملی كه فرد را از سفره دعای پیامبر محروم می‌كند از این قرار است:

الف) مشرك بودن و استقرار در شرك خود

ب) مستقل دانستن اسباب در امورات زندگی

جمادات و نباتات و حیوانات همه به جهت موحد بودن در معرض تابش نور وجود رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله هستند. باید بدانیم بركات نور حضرت شامل مشرك نمی‌شود، به همین سبب فرد مشرك از عنایت و دعای خاص حضرت محروم است و دچار انواع گرفتاری ها می‌شود .

مهم این است كه به واقع به یگانگی خداوند ایمان داشته باشیم، ارتباط با حضرت حق به میزان صفحات دعا و و زمان نیایش نیست بلكه یقین به وحدانیت خداوند و استمداد از آن یگانه راه اجابت است.

در احوالات بزرگان بسیار دیده شده كه با كتابت نام خدا بر یك كاغذ موانع بزرگی را مرتفع می‌كرده‌اند. وقتی شخصی حقیقتاً موحد شد با یك بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم متوسل می‌شود و حاجت می‌طلبد و كامروا می‌شود .

برای بهره‌مندی روز افزون از دعای پیامبر باید ایشان را واسطه قرار دهیم تا ما را هم از سفره دعای خیر خود متنعم سازند.

 

لزوم همراهی با پیامبر (ص)

 

خداوند سبحان علاوه بر انتخاب پیامبر برای هدایت انسانها، تكالیف هریك از آنها را نیز در آیات مختلف بیان می‌دارد. با این وصف برای حفظ شرع مقدس اسلام :

الف) وظیفه پیامبر اظهار شریعت و تبلیغ آن است

ب) وظیفه افراد استقرار در شرع و اجرای آن است

به بیان دیگر اولین و مهمترین وظیفه بندگان معیت دائم و حضور در محضر حضرت است. البته این همراهی پیش‌نیازی دارد و آن شناخت رسول خداست كه اكنون به اختصار بیان می‌شود .

 

شناخت رسول خدا (ص)

 

در سایه شناخت حضرت و آشنایی با صفات و میزان علم ایشان بنده در‌می‌یابد كه آگاهی ایشان از نیازمندی‌های فرد و مصلحت او بسیار بیشتر از خود فرد است. همچنین شناخت هدف ایشان كه صرفاً هدایت بنده است و اطلاع از رحمت و عطوفت بی‌پایان ایشان باعث می‌شود بنده خواست حضرت را بر خواست و نیاز خود ترجیح دهد و گوش به فرمان باشد؛ زیرا ایشان را عالم به نیاز و حوائج خود می‌داند .

 

حضور مدام

 

بر اساس این آیه جدایی از پیامبر تخلف محسوب می‌شود. بنده مكلف است همواره در ركاب باشد و در این همراهی خواست حضرت و مصلحت ایشان را باید بر مصلحت خود ترجیح دهد. این معیت آن‌قدر ارزشمند است كه موجب رعب كفار و هراس دشمنان می‌شود و فقط در این صورت است كه انسان پیروز و از عناوین نیك بهره‌مند خواهد شد.

 

«مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الأَعْرَابِ أَن يَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ اللّهِ وَلاَ يَرْغَبُواْ بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لاَ يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلاَ نَصَبٌ وَلاَ مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَطَؤُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلاَ يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلًا إِلاَّ كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ»[4]

«مردم مدينه و باديه‌‏نشينان پيرامونشان را نرسد كه از [فرمان] پيامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزيزتر از جان او بدانند چرا كه هيچ تشنگى و رنج و گرسنگيى در راه خدا به آنان نمى‏‌رسد و در هيچ مكانى كه كافران را به خشم مى‏‌آورد قدم نمى‏‌گذارند و از دشمنى غنيمتى به دست نمى‏‌آورند مگر اينكه به سبب آن عمل صالحى براى آنان [در كارنامه‏شان] نوشته مى‏‌شود زيرا خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏‌كند»

 

در مصحف شریف پیامبر اسلام به عنوان حاضر دائم معرفی شده و كسی حق ندارد با غیبت در این عرصه این حضور را نادیده گرفته و صحنه تكلیف را ترك كند .

اینطور نیست كه عده‌ای خاص مجری باشند و بقیه افراد هنگام خوشه چینی حاضر شوند چرا كه این صفت بنی اسرائیل است و خشم خدای متعال را به همراه خواهد داشت. هرگونه عقب نشینی بنده از صحنه مسئولیت و راحت طلبی او در مسیر انجام تكالیف، بی ادبی و جسارت به حضرت خواهد بود .

مهم‌تر اینكه، این حضور باید با اشتیاق صورت پذیرد تا جائی‌كه در صورت لزوم فرد علاوه بر ارجح دانستن نظر پیامبر جان و دارائی خود را نیز نثار ایشان نماید .

حال اگر در اثر این مشایعت و مجاورت بنده دچار، آسیب و سختی شود برای او عمل صالح محسوب خواهد شد .

در قرآن پیامبری به ما معرفی شده كه همه لحظات سیرمان باید با او باشد و دوری از او تخلفی بزرگ است .

 

 

تاریخ جلسه:97/11/15 ـ جلسه 21

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مبارکه توبه، آیه 107

[2] سوره مبارکه توبه، آیه 108

[3] سوره مبارکه توبه، آیه 113

[4] سوره مبارکه توبه، آیه 120

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *