دلهاى رمنده
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ» [1]
«دلهای انسانها، وحشی و رمنده است. هر که با آنها انس گیرد، رو به سوی او میکنند.»
انسان نسبت به کسانی که نمیشناسد، به نوعی احساس بیگانگی دارد. اما اگر شخص مقابل از طریق محبت وارد شود، در برابر او رام میگردد.
ارتباطات اجتماعی ما بر دو نوع است: یک نوع، رابطه صوری و فیزیکی است که این ارتباط به راحتی و سهولت برقرار میشود، و نوع دیگر، ارتباط قلبی است که برقراری آن، به مقدماتی نیاز دارد.
راه تسخیر قلبها
در مورد ارتباط قلبها با یکدیگر، اصل بر گریز و نفور است، نه جذب و الفت. برای صید دلها، جلب و جذب آن، باید بین خود و دیگران انس و الفت ایجاد کنیم.
«تالّف» از باب تفعل است و نشان از تکلف و سختی کار دارد. برای تسخیر و به دست آوردن دلها باید با زحمت و تلاش به نتیجه برسیم.
«الإِنْسانُ عَبِیدُ الإِحْسانِ» [2]
«انسان، بندهی احسان»
راه به دست آوردن دلها، لطف و احسان به افراد است. امور مختلفی جلوهی لطف و محبت ما به دیگران هستند: خوشرویی، خوشزبانی، کمک مالی یا فکری، مساعدت از نظر توان یا زمان، توجه عاطفی و … بههرحال برای اینکه به قلوب دیگران راه پیدا کنیم، لازم است از طریق محبت، نیکی و همراهی با آنها مأنوس شویم.
پاداش برتر
«اِذَا حُيِّيتَ بِتَحِيَّةٍ فَحَيِّ بِأَحْسَنَ مِنْهَا وَ إِذَا أُسْدِيَتْ إِلَيْكَ يَدٌ فَكَافِئْهَا بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا وَ الْفَضْلُ مَعَ ذَلِكَ لِلْبَادِي» [3]
«هنگامی که به تو تحیتی گویند به صورتی بهتر پاسخ گوی، و هرگاه دستی به احسان و نیکی به سوی تو دراز شد، آن را به صورت افزونتر پاداش ده گرچه فضیلت برای کسی است که در ابتداء نیکی کرده است.»
در روابط اجتماعی بنا بر مقابله به مثل نیست، بلکه قرار بر مقابله به احسن و امری بهتر است.
اخلاق اسلامی حکم میکند از یک سو، پذیرای لطف دیگران باشیم و احسان افراد را رد نکنیم که این کار امری نابخردانه است.
«رَدُّ الاِحسانِ عادةُ الحِمارِ»
از سوی دیگر، نه تنها هیچ کار نیکی را بدون پاسخ نگذاریم، بلکه لطف افراد را چه از طریق محبت کلامی و چه اقدام عملی، با پاداشی بهتر و برتر پاسخ دهیم.
چنین شیوهای، پیوند محبت و دوستی بین ما را بیشتر کرده و روابطی توأم با آرامش به ارمغان میآورد.
در کلام حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام عبارت «بِأَحْسَنَ مِنْهَا» به کیفیت عمل اشاره دارد و «بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا»، به کمیت آن.
لطف بی منّت و منیّت
«یُربی» از ماده ربا، به معنای زیادی، رشد و نمو است.
عبارت «بِمَا يُرْبِي عَلَيْهَا» حاکی از این مطلب است که باید در مقابل نیکیها به گونهای محبت کنیم که آن لطف دائماً در حال رشد بوده و برکات آن در زندگی فرد ساری و جاری باشد.
اگر کاری که برای دیگری انجام میدهیم با منت همراه باشد، موجب رنجش و آزردگی او شده، به طور طبیعی، دیگر برای استفاده از لطف ما تمایلی ندارد.
وقتی برای امری منّت میگذاریم که، کار ما به چشم خودمان بزرگ جلوه کند. بنابراین در پاسخ به احسان دیگران، باید خیر رسانی ما به آنها بدون منّت و منیّت باشد.
جبران بدون تأخیر
در کلام امام علیهالسلام «فحیّ» آمده، نه «ثمّ حیّ». «ف» معنی بلافاصله و بدون تأخیر میدهد. در واقع حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام توصیه کردهاند که، الطاف و محبت دیگران را فوراً و بدون تأخیر جبران کنیم.
زیبابین باشیم
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودهاند: «بِاَحسَنِ مِنها». بنابراین در وهلهی، اول باید لطف دیگری را حَسن و زیبا ببینیم و کار او به چشم ما بیاید، سپس در مرحله بعد، با عملی احسن و زیباتر، محبت او را جبران کنیم.
آغازگر احسان باشیم
در تعامل و ارتباط افراد با یکدیگر، ارزش و فضیلت از آنِ کسی است که ابتداء به نیکی میکند.
بنابراین در هنگام جبران لطف، گرچه کار ما از جهت کمیت و کیفیت بهتر و برتر باشد اما نمیتوانیم برای خود ارزش و امتیازی بیشتر، قائل شویم.
اگر امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمودند «افضل …للبادی»، به این معنا بود که فرد جبران کننده دارای فضل است، اما آغازگر احسان فضیلت بیشتری دارد. اما حضرت فرمودهاند: «الفضل …للبادی»، یعنی، همهی امتیاز و فضیلت برای شخصی است که در ابتداء خیر رسانی کردهاست.
بنابراین اگر میخواهیم صاحب منزلت و فضیلت شویم، باید در خیرات از یکدیگر سبقت بگیریم.
«فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ» [4]
زمانی که از خدای سبحان درخواست میکنیم:
«وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» [5]
«ما را برای اهل تقوا پیشوا و مقتداء قرار بده»
از حضرت حق طلب میکنیم که مورد اقتداء خوبان باشیم و لازمهی این امر، پیشتاز بودن ما در انجام خیرات است.
حیاء بیجا
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«لَا تَسْتَحِي مِنْ إِعْطَاءِ الْقَلِيلِ فَإِنَّ الْحِرْمَانَ أَقَلُّ مِنْهُ» [6]
«از بخشیدن اندک شرم مکن زیرا محروم کردن، از آن کمتر و به شرمندگی سزاوارتر است»
بسیاری از افراد تصور میکنند باید پرداخت به مقدار قابل ملاحظهای باشد و اگر توان بخشش زیاد را نداشته باشند، از اعطاء اندک شرم کرده و اساساً آن را ترک میکنند.
شرم داشتن از پرداخت کم، حیائی مذموم و بیجاست. بخشش حتی اگر اندک باشد، روح سخاوت و محبت را در انسان پرورش میدهد.
از سوی دیگر در بسیاری از موارد، خیر رسانی به دیگران، حتی محدود و اندک، در حل مشکل آنها نقش بهسزائی داشته، از ناامید کردن ودست رد به سینه آنها زدن، بهتر است.
لازم نیست اعطاء، صرفاً مادی باشد. تعریف و تمجید از فرد شایسته یا دعا برای شخص گرفتار، هرچند اندک، ارزشمند است و نباید به دلیل کم بودن، اصل عمل ترک شود.
شیوه برخورد با نفاق
امیرالمؤمنین علیهالسلام به شخصی که بسیار حضرت را مدح میکرد، درحالیکه در دل، ایشان را قبول نداشت فرمودند:
«أَنَا دُونَ مَا تَقُولُ وَ فَوْقَ مَا فِي نَفْسِك» [7]
«من کمتر از آن هستم که تومیگویی و بالاتر از آن هستم که در دل داری»
ممکن است شخصی از ما تعریف و تمجید کند و در مدح و ثناء افراط هم داشته باشد. اگر میدانیم این فرد قلباً ما را قبول ندارد و تعریفهایش از سر نفاق است، باید به او تفهیم کنیم که نتوانسته ما را اغفال کند. البته باید برخورد ما به گونهای باشد که او تحقیر نشود، بلکه قصد ما فقط اصلاح او و نجاتش از خصلت نفاق باشد.
میتوانیم با کلامی کوتاه، صریح و همراه با تواضع به او بفهمانیم که، متوجه ظاهر و باطن متفاوت او هستیم:
«من کمتر از آنم که تو میگویی و بالاتر از آنم که در دل داری»
راه اصلاح روابط
امیرالمؤمنین علیهالسلام در کلام گهربار خود، برای بهبود روابط اجتماعی، راهکاری بسیار مؤثر را میآموزند.
«مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاس» [8]
«کسی که رابطه خود با خدا را اصلاح کرد، خداوند رابطه بین او و مردم را اصلاح میکند.»
اگر به عنوان عبد، وظایف خود را در برابر معبود انجام داده و در تمام اوامر و نواهی مطیع او باشیم، ما را مشمول عنایات خود کرده و رابطه ما را با مردم سامان میدهد.
در صورتی که در انتخابهای خود، آنچه را مورد پسند و رضاء خدا باشد برگزینیم، لطف حضرت حق شامل حال ما شده و نزد مردم دارای محبوبیت، مقبولیت، عزت و اعتبار میشویم.
محبوبیت، پاداشی الهی
«إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَيَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا»[9]
«قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبتی برای آنها در دلها قرار میدهد.»
خداوند محبت را به عنوان پاداشی برای افراد مؤمن و صالح قرار دادهاست.
پس اگر به میزان لازم نزد مردم محبوب نیستیم، باید عقیده و عملکرد خود را ارزیابی کنیم، زیرا وعده خدا تخلف ناپذیر است.
مالک دلها
کسی که در مسیر زندگی بندهای مؤمن و صالح بوده، تسلیم حضرت حق باشد، مولا کفیل او شده، حمایت از او را ضمانت میکند و رابطه او را با مردم سامان میبخشد.
خدای سبحان مقلبالقلوب بوده و دلها در دست اوست.
اگر میخواهیم محبوبالقلوب بوده و روابط اجتماعی موفقی داشته باشیم، باید بیش از پسند مردم به دنبال جلب رضایت خداوند باشیم.
تاریخ جلسه 93/5/26 ـ جلسه 3
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] نهجالبلاغه، حکمت 47
[2] كافی، ج3، 389، 68 – باب صلة الرحم، ص 385
[3] نهجالبلاغه، حکمت 59
[4] سوره مبارکه بقره، آیه 148
[5] سوره مبارکه فرقان، آیه 74
[6] نهجالبلاغه، حکمت 64
[7] نهجالبلاغه، حکمت 80
[8] نهجالبلاغه، حکمت 86
[9] سوره مبارکه مریم، آیه 96