خداوند در آیه 20 سوره نحل میفرماید:
«وَ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا یخْلُقُونَ شَیئاً وَ هُمْ یخْلَقُونَ»
«و کسانى را که بهجاى خدا مىخوانند، هیچ چیز نمىآفرینند وخود نیز آفریده شدهاند.»
شرک؛ گناه قلبی
مراد از «وَ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» مشرکین هستند. شرک از جمله معاصی قلبی است که شدیداً مورد نهی است، بطور محسوسی توان انسان را کاهش میدهد و قرآن کریم از آن به عنوان ظلمی عظیم یاد کرده است و میفرماید:
«لا تُشْرِک بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْک لَظُلْمٌ عَظیمٌ »[1]
«برای خدا شریک قرار ندهید که شرک ظلمی بزرگ است.»
رابطۀ گناه و شرک
چنانچه در آیات سابق اشاره شد خداوند در تأمین نیازهای انسان هیچ کم وکاستی نگذاشته است؛ امّا انسان مشرک با کتمان قدرت بیکران الهی، برخی از امور را به خداوند و برخی را به شریک او واگذار میکند. او گاه مال، مقام، مدرک و… و گاه خود یا دیگران را شریک خدای سبحان قرار میدهد و در عوض آنکه به خداوند اعتماد کند بر این امور اعتماد میکند. طبیعی است شرکائی که مشرکین بر قدرت آنها تکیه زدهاند خود، مخلوقاتی عاجز و محتاجند که قدرت بر افاضۀ وجود ندارند و او را نیز به ناتوانی میکشانند.
این معبودهای باطل و دروغین موجوداتی پوشالیاند که هرگز قدرت همتایی و شراکت با وجود لایزال الهی را ندارند. انسان مشرک بیشترین عصیان را نسبت به اوامر الهی دارد.
انجام اوامر الهی، عامل توانمندی
یکی از عواملی که موجب توانمندی انسان میشود و او را در مسیر توانمندی سوق میدهد، انجام اوامر و ترک نواهی شریعت است؛ به همین جهت توان انسان گناهکار رو به کاستی میرود؛ اما انسان الهی با اتّصال به قدرت مطلقه و لایزال الهی توانمند میشود؛ زیرا هر حول وقوّهای در اختیار خداوند است و طبیعی است که ارتباط با چنین قدرت نامحدودی توان او را نیز غیرقابل تصوّر میسازد تا جایی که قدرت بر تسخیر خود و دیگر موجودات پیدا میکند:
«وَ سَخَّرَ لَکمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُون»[2]
«او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوى خودش مسخّر شما ساخته؛ دراین نشانههاى (مهمّى) است براى کسانى که اندیشه مىکنند!»
انتساب اعمال به خداوند؛ عامل توان
نکتهای که در این قسمت حائز اهمّیّت است آن است که بنده متوجّه باشد آفرینش باغها و کاخهایی که در بهشت با نیّات صحیح، اعتقادات کامل، حرکات مثبت و افعال خیر او بنا میشود، فعل حضرت حق است نه فعل انسان. صِرف برخوداری از این افعال، نیّات و اعتقادات بهتنهایی چنین آثاری برای او به ارمغان نمیآورد. در واقع انتساب این امور به خداوند (نه به خود)، موجب توانمندی میشود.
«هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِن»[3]
«اوست اول و آخر و ظاهر و باطن.»
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] . سوره لقمان، آیه 13
[2] . سوره جاثیه، آیه 13
[3] . سوره حدید، آیه 3