تفسیر آیه 26 سوره نحل

خداوند در آیه 26 سوره نحل می‌فرماید:

 

«قَدْ مَكَرَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْیانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ»

 

«همانا كسانى كه قبل از ايشان بودند (نيز) مكر ورزيدند، پس قهر خداوند به سراغ پايه‌هاى بناى آنان آمد، پس سقف از بالاى سرشان بر آنان فرو ريخت و از آنجا كه انديشه‌اش را نمى‌كردند، عذاب الهى آمد.»

 

مخالفت همیشگی معاندین با دین و ناکامی همیشگی آنان

 

در طول تاریخ، همواره گروه‌هایی برای گمراه ساختن مردم از مسیر دین تلاش کرده‌اند. این معاندین با برنامه‌ریزی‌های حساب‌شده و نقشه‌های پیچیده، درصدد براندازی اساس دینداری بوده‌اند. اما نکته حائز اهمیت این است که مخالفت با دین پدیده‌ای جدید نیست، بلکه از همان آغازین روزهای ظهور حق، جریان ضد دین به اشکال مختلف فعال بوده است.

 

ویژگی‌های این جریان تاریخی

 

  1.  سازمان‌یافتگی و برنامه‌ریزی دقیق در تمام ادوار؛
  2. ایجاد موانع متعدد بر سر راه متدیّنین؛
  3.  استفاده از شیوه‌های مختلف آزار و اذیت مؤمنان؛
  4. تغییر تاکتیک‌ها در دوره‌های مختلف تاریخی.

 

نکتۀ امیدبخش

 

تمام این تلاش‌های سازمان‌یافته هرگز نتوانسته است به اصل دین آسیبی وارد کند. هر چه دشمنان پیچیده‌تر عمل کنند، حقانیت دین آشکارتر می‌شود. تاریخ نشان داده است که حق، همیشه پیروز میدان بوده است.

 

درس‌های تاریخی

 

  1. مؤمنان نباید از مبارزات ضد دین متعجب شوند؛
  2. سازمان‌یافتگی دشمنان دین نباید ما را مأیوس کند؛
  3. باید به وعدۀالهی درباره حفظ دین ایمان داشت.

 

سنت الهی در نابودی پایه‌های شرک

 

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود:

«الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ»[1]

«اسلام همواره برتری دارد و هیچ چیز بر آن برتری نخواهد یافت.»

 این حدیث شریف حقیقتی انکارناپذیر را بیان می‌کند که اگر دشمنان دین در نیات شوم خود موفق بودند، امروز از دین چیزی باقی نمانده بود.

مال، مقام، مدرک و… پایه‌های شرک‌اند اینكه انسان به جای اعتماد بر حق بر این امور  اعتماد كند گرفتار شرك شده است. خدای سبحان تمام پایه‌های شرکی که بشر بر آن تكیه كرده و می‌كند، ریشه‌کن می‌سازد.

خدای سبحان، پایه‌های شرک‌آلود مانند مال و ثروتی که قارون برآن تکیه کرده بود، قدرت و مقامی که نمرود پشتوانۀ خود می‌دانست! و علمی را که بلعم باعور برآن اعتماد داشت، نابود کرد. پایه‌های اعتماد آنان را در هم شکست و تمام موجودیشان را از میان ‌برد و آنچه روزی مایۀ فخر فروشی‌شان بود مایۀ ذلت‌شان گرداند.

عذاب الهی همیشه به شکل بلایای طبیعی نیست؛ سلب قدرت تعقل و تفکر، خود عذابی است که انسان را از مقام انسانی‌اش ساقط می‌کند. وقتی عقل فردی به‌جای پیروی از عقلاء، اسیر جهّال شود، فرد به‌جای حقیقت‌جویی، تابع هوی و هوس شود و به‌جای بهره‌گیری از محضر دانایان، در دام عوام گرفتار آید؛ این خود شدیدترین عذاب الهی است که موجب از دست رفتن تمام سرمایه‌های وجودی انسان می‌شود.

 

درسی تاریخی

 

هر چه بشر امروز به  مدرک‌گرایی بی‌حقیقت، ثروت‌اندوزی بی‌عمل  و قدرت‌طلبی بی‌عدالت تکیه کند، سرنوشتی بهتر از قارون و نمرود نخواهد داشت. عزت واقعی تنها در سایۀ ایمان و تقواست، همان‌گونه که ذلت واقعی در پی‌گیری همان راه‌های باطل تاریخ است.

 

عذاب تخریب عقل

 

همنشینی دائم با عوام -کسانی که ساده‌لوحانه می‌اندیشند و از شریعت فاصله دارند- مانند سم تدریجی است که عقل را فلج می‌کند. این خود نوعی عذاب الهی است که در سکوت و آرامش، بنیان‌های فکری را ویران می‌سازد. در مقابل، مجالست با عقلا نعمتی است خدادادی که نشانۀ عنایت ویژه پروردگار است.

مفسران تأکید می‌کنند که شدیدترین عذاب خداوند، نه بلایای طبیعی، بلکه تخریب سیستم تفکر انسان است. بسیاری از سیل و زلزله می‌ترسند؛ اما از عذاب نابودی خرد، غافلند.

 

توهم مصونیت متدیّنین

 

این تصور که سال‌ها دینداری ما را از انحراف مصون می‌دارد، خطایی خطرناک است. نمونه‌ها نشان می‌دهد چگونه پیری با سال‌ها تقوا، تحت تأثیر جوان ناپخته قرار می‌گیرد! اعتقادات راسخ در برابر القائات بی‌پایه رنگ می‌بازد! عقل تخریب شده، جهان‌بینی را مادی می‌کند.

 

سنت الهی در مجازات معاندین

 

تاریخ گواهی می‌دهد که خداوند معاندان را با همان ابزار تکبرشان مجازات می‌کند:  نمرود که ادعای خدایی داشت با پشه‌ای ناتوان شد؛ قارون که تکیه بر ثروت داشت، در گنج‌هایش مدفون شد! بلعم باعور که با علم خود فخر می‌فروخت، به سگ تشبیه شد! فرعون با وجود ادعای سلطه بر نیل، در نیل غرق شد!

 

شرک خاموش

 

هر آنچه را بشر – آگاهانه یا ناخودآگاه – به جای خدا تکیه‌گاه خود قرار دهد، سرانجام به عامل سقوط او تبدیل خواهد شد. این سنت تخلف‌ناپذیر الهی است. برای مثال مشاوری که برای دیگران راه حل‌های روانشناختی ارائه می‌دهد؛ اما در تربیت فرزند خود به جای توکل، بر دانش تخصصی‌اش تکیه می‌کند، از همان تقطه آسیب می‌بیند! همان دانشی که مایه فخرش بود، نقطه ضعفش می‌شود، سیستم مشاوره‌ای او در خانواده خودش با شکست مواجه می‌شود

 

تحلیل لغوی «شعور»

 

طبق تفسیر یکی از مفسران «شعر» (مو) و «شعور» (بینش دقیق) هم‌خانواده‌اند؛ ولی انسان‌ها در تشخیص خطرات ظریف مانند مو، ناتوانند. نمی‌بینند عذاب الهی از کدام مسیر نامرئی می‌آید.

 

 

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]. وسائل الشیعة، ج 26، ص 14.

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

مطالب مرتبط