تفسیر آیه 4 سوره مریم

«قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَ لَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيّاً» ‏

«زکریا گفت: پروردگارا استخوانم سست شده و موی سرم از پیری سپید گشته و من هرگز در دعا ناامید نبوده‌ام.»

 

اظهار فقر و نیاز؛ از آداب دعا

 

با تکرار سه مرتبه اسم «رَبِّ» در این آیه و آیه قبل، فقر و نیاز زکریا مطرح می‌شود، که با لفظ «قال» این گفتار و ندای پنهان به قول در می‌آید؛ یعنی نیازها باید اظهار شود، و در نهایتِ خفا و نهایتِ عجز صورت گیرد.

خدای سبحان با بیان «رب» شدت نزدیکی و قرب را بیان می‌کند. گرچه او از خواسته‌های عمق وجود انسان آگاه است؛ ولی باید با زبان اعلام شود. از آداب دعا آن است که دعا و درخواست‌های آدمی که در عمق وجود او قرار دارد، بر لسان جاری شود.

زکریا خود را در محضر خداوند یافت و این یافتن، لسان دعای او را باز کرد. مربی خود را صدا زد و عبد بودن خود را اعلام داشت؛ چرا که در ندای «یا رب» ربوبیت خداوند را به رخ می‌کشد و عجز و عبودیت خود را به نمایش می‌گذارد. با یاد معنای مصلح رب، اصلاح امر خود را فقط از طریق وصول به «رب» می‌داند. او با تکرار و اظهار لفظ «من» (إِنِّي، مِنِّي، لَمْ أَكُن) عجز و ناتوانی خود و ربوبیت خداوند را اعلام می‌کند.

زکریا، در ندای آهستۀ خود، استخوان که محکم‌ترین قسمت بدن است را ضعیف و سست اعلام می‌کند. سلول‌های استخوانی که محکم‌ترین سلول‌هاست، ماهی یک مرتبه تغییر می‌کند و اکنون این استخوان‌ها ضعیف شده است. لایه‌های باطنی که ضعیف شده است در لایه‌های ظاهری اثر می‌گذارد و ضعف و ناتوانی بر ظاهر و باطن انسان حاکم می‌شود.

«وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً»: زکریا با بیان این امور، شدت ضعف و عجز خود را اعلام می‌دارد تا از مربی خود قدرتی عجیب دریافت کند.

 

مداومت ارتباط با خداوند؛ علامت قوّت قلب

 

«لَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيّاً»: زکریا می‌فرماید: خدایا! یک قلب قوی دارم اما همواره عجز و نیاز خود را اعلام می‌کنم. با قلب قوی و اعتماد کامل به سویت توجه کردم تا به ضعف جسمانی‌ام توجه نکنی.

علامت قوّت قلب، مداومت بر برقراری و ارتباط با خداوند است. قلب قوی زکریا در کهولت سن، با دعا، ارتباط با خداوند را حفظ می‌کند.

 

 درخواست زکریا حفظ سرمایه است

 

زکریا در دعا می‌فرماید: پروردگارا! با رحمت و لطف بی‌نهایت خودت عالِم شدم و در سیر پرورش، به مقام نبوت راه یافتم و انواع کمالات را نصیبم کردی، اکنون خواستار حفظ سرمایه‌ها و اتمام الطاف می‌باشم تا با وجود فرزند، این کمالاتم محفوظ بماند. زکریا در دعا به خداوند گوید: چون در بندگی ناتوان شده‌ام، جانشین در بندگی را خواستارم تا در زندگی مسیر بندگی ظاهری و صوری جریان داشته باشد.

 

اجرای درس عاشقی

 

«ربّ»: پروردگارا! مرا چنان پرورش دادی که در هنگام دعا، یقین به اجابت دعا داشته باشم، و فقر و نیاز خود را به تو اظهار کنم؛ به عبارت دیگر: پروردگارا! آموزش‌های بندگی را درس پس می‌دهم. در پرورشگاه الهی دعاکردن و ابراز فقر و نیاز را فراگرفته‌بودم و اکنون در دعا و مناجاتِ مخفیانه درس زندگی و عاشقی را به اجرا می‌گذارم.

 

معانی «شقی»

 

  • فردی که در طول عمر خود، عبادت خداوند را نداشته است، شقی نامند.
  • به فردی که از استجابت دعا مأیوس است، شقی می‌گویند؛ یعنی فردی که همواره در ذهنیات خود بدبختی خود را امضا می‌کند و با همین تفکر اجابت دعا را ممتنع می‌داند. در واقع فرد شقی با بی‌اعتنایی به اسم مجیب خداوند، در مسیر اجابت، مانع ایجاد می‌کند.

 

یقین به اجابت

 

«لَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيّاً»: پروردگارا، یقین به اجابت دعا دارم و می‌دانم که اظهار فقر و نیازم را می‌پسندی. اظهار فقر و نیاز، باب رحمت مربی را می‌گشاید و عرصۀ اجابت دعا فراهم می‌شود.

فعل ماضی استمراری «لَمْ أَكُن» دلالت بر اجابت همیشگی می‌کند. زکریا بیان می‌دارد: پروردگارا، در طول عمر زندگی، همواره اجابت خواسته‌هایم را عهده‌دار بودی و از اجابت دعاهایم محروم نبوده‌ام؛ به اجابت این خواسته نیز یقین دارم.

زکریا با اعتماد کامل و یقین به اسم مُجِیب خداوند، از اسباب منقطع می‌شود و نیاز و فقرش را اعلام می‌کند و با یقین به ناکارآیی اسباب به اجابت دعا، امیدوار است.

 

گشایش؛ ثمرۀ حسن ظن به خدا

 

انسان در هنگام دعا، با حسن ظن به خداوند باب استجابت را می‌گشاید؛ اما در مقابل، سوء ظن به خداوند، مانع اجابت دعا می‌شود. خداوند، همیشه اجابت دعاها را عهده‌دار است. خواسته‌ها و دعاها در محضر مُجیب عالم، با هم تفاوتی ندارند.

 

 

تاریخ جلسه: ۹۹.۷.12 ـ ادامه جلسه 2

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *