تفسیر آیه 31 سوره مریم

در آیه ۳۱ سوره مبارکه مریم آمده است:

«وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا»

«و هر جا كه باشم، خداوند مرا مايۀ بركت قرار داده و تا زنده‌ام مرا به نماز و زكات سفارش كرده است.»

 

حضرت عیسی می‌فرماید: علاوه بر الطاف سابق، خداوند سبحان مرا برکت داده است.

 

 معنای برکت

 

· ثبات

 

«برکت» در لغت به معنای ثبات است، هرگاه شتر در مکانی مستقر شود «برکة البعیر» گویند؛ بنابراین «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً» به این معناست که خداوند مرا بر دین حق مستقر و ثابت قرار داده است.

از آنجا که ممکن بود گروهی به واسطۀ غیرعادی بودن خلقت حضرت عیسی از طریق او گرفتار انحراف شده و قائل به تثلیث شوند، خدای سبحان این عبارت را بر زبان حضرت جاری کرد که جعل خداوند برای من برکت و خیر کثیر است و اگر فردی منحرف می‌شود و مسیر نادرست را طی می‌کند، خودش انتخاب کرده است و گرنه وجود من موجب انحراف افراد نمی‌شود؛ بلکه افراد خود، مسیر ناصحیح را طی می‌کنند.

 

· زیادت و فضیلت

 

معنای دیگر برکت، زیادت و فضلیت است.

در این آیه دو مرتبه کلمه «جَعَلَنِي» ذکر شده است؛ یعنی خداوند سبحان همواره من را موفق و غالب بر دشمنان معرفی کرده است و مقام مرا روز افزون، برتری می‌بخشد و به واسطۀ معجزاتی که به اذن حق از من مشاهده می‌شود، نورانیت و معرفت من افزون می‌شود.

 

 گسترده بودن برکت حضرت عیسی

 

عیسی می‌فرماید: خداوند سبحان مرا برای مردم مایۀ برکت قرار داد و از طریق من، مردگانی زنده می‌شوند و بیمارانی شفا می‌‌گیرند و هر کجا گام گذارم، آبادی خاصی در آن مکان ایجاد می‌شود.

با جملۀ «أَيْنَ ما كُنْتُ» دریافت می‌شود که برکت حضرت عیسی علاوه بر زمینیان، آسمانیان را هم فرا گرفت؛ یعنی وجود حضرت عیسی برای ملائکه نیز مبارک است.

«وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً»، یعنی هر فردی که مصاحب و همراه من شد از برکات حضور من استفاده می‌کند. این مصاحبت فرد را از عالم ماده جدا می‌سازد و به همین جهت اقبال به آخرت دارد.

بعضی گویند: جملۀ «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً» نفع‌رسانی به مردم را بیان می‌کند؛ یعنی خداوند سبحان حضرت عیسی را به گونه‌ای قرار داده بود که همواره از او نفعی به عموم می‌رسید.

بعضی گویند: بیان جملۀ «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً» به جهت آمر به معروف و ناهی از منکر بودن حضرت عیسی است؛ زیرا بدین وسیله جامعه را تطهیر، آلودگی را مرتفع، گمراه را هدایت و مظلوم را یاری کرد و ظالم از ظلم جدا شد.

«وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً» یعنی با وساطت حضرت عیسی قلوب مردم منوّر به نور علم شد و از جهالت رها شدند؛ به همین دلیل خیرات و برکات کثیری در آن جایگاه ظاهر می‌شود.

با توجه به جملۀ «أَيْنَ ما كُنْتُ» بعضی از مفسرین گویند که برکات حضرت عیسی دینی و دنیوی بوده است و به برکات دینی محض ختم نمی‌شود.

 «وَ أَوْصانِي بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا» شاید ارتباط قسمت پایانی آیه با قسمت آغازین آیه در آن است که وجود نماز و زکات موجب برکت می‌شود.

مبارک‌بودن را با ادبیاتی دیگر می‌توان اینگونه تعریف کرد که اگر انسان توفیق اقامۀ نماز  و ایتاء زکات داشته باشد، خیر و نیکی از این دو طریق در جامعه ظهور و بروز می‌کند.

در واقع نماز نشان اقامۀ بندگی است و زکات نماد تزکیۀ نفس؛ یعنی در عین اینکه خداوند سبحان مرا در جایگاه نبوت قرار داده و برکات خاصی به من عطا کرده است؛ اما امر به نماز و زکات لازمۀ این نبوت است.

 

 ارتباط بندگی با نماز و زکات

 

گفتنی است که سفارش به نماز و زکات، باصراحت صورت گرفت؛ یعنی حافظ مقام بندگی نماز و زکات است. تا فرد دائم مشغول به بندگی نباشد و خویش را مهذّب نکند، نمی‌تواند پیام‌رسان خیرات برای دیگران باشد و آنان را به حقیقت دعوت کند.

به نظر بنده شاید توصیۀ خدای سبحان به حضرت عیسی برای دو امر نماز و زکات به این جهت است که حضرت این امر را هم برای خویش و هم برای مؤمنین عهده‌دار شوند. سلامت هر جامعه‌ای مرهون اقامۀ این دو امر و بندگی در مقابل خالق است و بعد از بندگی، رسیدگی به خلق ره‌آورد آن دو امر است.

 

ارتباط بندگی با احسان به خلق

 

نکتۀ درخور توجهی که در این دو توصیه مشاهده می‌شود، آنکه احسان به خَلق، بدون توجه به خالق میسّر نیست و هم‌چنین بندگی خالصانه در توجه به خَلق تحقّق می‌یابد؛ یعنی رسیدگی کامل به خَلق در گرو بندگی خالصانه در محضر خالق است؛ به همین جهت زکات، بعد از نماز ذکر شده است.

بعضی از مفسرین گویند: نماز و زکات، نماد آبادانی ظاهر و باطن است؛ یعنی هم ظاهر بنده باید به بندگی گماشته شود و هم باطن او از انواع عیوب مزکّی و پاک شود.

 

 توفیق رفع نواقص به فضل خداوند

 

اگر احکام شریعت صحیح انجام شود، خداوند سبحان بنده را به عیوب باطنی واقف می‌کند و توفیق رفع نواقص، به فضل او نصیب بنده می‌شود و با بندگی بیشتر، می‌یابد که عیوب، قابل جبران است.

 

 آثار ایمان به احکام شریعت

 

اگر با جان و دل به احکام شریعت ایمان داشته باشیم، تحت حکم ظاهری خداوند، به عیوب خود واقف می‌شویم و معذرت‌خواهی پس از انجام فعل نامناسب، آسان می‌شود؛ به این معنا که در هنگام قبولی احکام، بستری فراهم می‌شود که پذیرش بسیاری از امور مثبت برای ما میسّر می‌شود.

حضرت عیسی در عبارت «مَا دُمتُ» بیان می‌کند که تکلیف الهی تا آخرین لحظۀ زندگی بر عهدۀ بنده است.

 

 

تاریخ جلسه؛  ۱۳۹۹.۱۱.۴  – ادامه جلسه پانزدهم

«برگفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *