قرآن در آیه 115 سوره مبارکه مائده میفرماید:
«قالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُها عَلَیْكُمْ فَمَنْ یَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمینَ»
«خدا فرمود: «من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد، ولى هر كس از شما پس از آن انكار ورزد، وى را [چنان] عذابى كنم كه هیچ یك از جهانیان را [آن چنان] عذاب نكرده باشم»
آیا واقعا تر و خشک به پای هم می سوزند؟
قبل از شروع تفسیر لازم است به نكتهی قابل توجه در آیه اشاره كنیم، شاید این نكته درخشندهترین و كاربردیترین پیام آیه برای ما باشد. ضرب المثلی در عرف هست كه میگوید: تر و خشك به پای هم میسوزند امّا آیه از خلاف این ضرب المثل سخن میگوید، قرآن میفرماید:
«فَمَنْ یَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً» اگر گاهی مردم گرفتار عذاب میشوند به علت آن است كه به رنگ كفار درآمدهاند در حقیقت باطن آنان همراه كفار بوده و تأیید كننده اعمال و افكار و اعتقادات آنها میباشند.
چوب تری كه با خشك میسوزد در حقیقت خشكِ تر نما بوده و مردم گمان میكنند كه تر است، اگر تر بود، نمیسوخت.
کفر به معنای ناشکری
آیه میگوید: من قطعاً مائدهای بر شما نازل میكنم، پس هر یك از شما كه كفر ورزید عذاب میشوید. اگر حیطه معنایی كفر را وسیعتر نماییم و آن را ناشكری معنا كنیم باید بگوییم: هر فرد ناشكری عذاب میشود. كَفَرَ به معنای «سَتَر» است و «سَتَر» به معنای پوشاندن و پرده انداختن بر روی نعمات است. خدای سبحان به درخواست بندگان پاسخ مثبت میدهد امّا هر كس باید شكر درخواستش را بر خود واجب بداند زیرا هر گونه ناسپاسی پس از برآورده شدن درخواست، موجب عذاب است. شاید بهتر باشد گفته شود از آیه چنین استفاده میشود كه هر گاه انسان امور خاصی را از خدا طلب میكند لازم است هم زمان با آن شكر درخواستش را طلب كند، زیرا پیشگیری بهتر از درمان است.
«لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمینَ»
شکر، رمز ماندگاری نعمات
اگر نعمات با شكر همراه شوند تضمین شده و ماندگار میگردند و اگر نعمت بدون شكر باشد ناپایدار میشود؛ این ناپایداریِ نعمت گاهی خسارت جدی به ناسپاس وارد میكند، خسارتی وصف ناشدنی«لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمینَ»
برخورد قهرآمیز خداوند با ناسپاس
قرآن میگوید: با ناسپاس باید قاطعانه برخورد كرد «فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ» إنَّ حرف تأكید است، علت چنین برخورد قهر آمیزی با ناسپاس، به دلیل آن است كه هم درس عبرتی برای خود او باشد و هم عبرتی برای دیگران، تا هم خود او از هر گونه ناسپاسی پرهیز كند و هم دیگران.
ناسپاس باید بداند همان خدایی كه مجیب و پاسخ دهنده درخواست سائل است، همان خدا منتقم و قهار است و ناسپاس را به شدت عقوبت میكند این شدت عقوبت دلیل بر بیمهری عقوبت كننده نیست، عقوبت كننده همان خدای رحمان و رحیم است و قهاریتش اقتضا میكند برای معالجه بیماری ناسپاسی با شدت و قاطعیت با ناسپاس مقابله كند. بیماری ناشكری، بیماریی نیست كه با راه حلهای آسان و نرم حل شود.
«وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَ عَذابی لَشَدیدٌ» [1]
«و اگر ناسپاسى نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»
مقابله با ناسپاس باید جدی صورت گیرد، چون بیماری ناشكری در شمار بیماریهای شایع و مسری است.
ناشكری بیماریِ زنجیرهای است كه اگر با آن برخورد جدی نشود، جلو حركت منفی این زنجیره گرفته نمیشود. اگر مردم میدانستند نعمت شكر چه نعمت عظیمی است كه خدای سبحان در اختیار آنان قرار داده، هرگز در انجام آن كوتاهی نمیكردند.
مراحل شکر
مفسرین شكر را به سه مرحله تقسیم كردهاند كه خداوند در سوره مباركه نمل نیز از همین انواع شكر سخن می گوید:
« فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنی بِرَحْمَتِكَ فی عِبادِكَ الصَّالِحین» [2]
« [سلیمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: «پروردگارا، در دلم افكن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشتهاى سپاس بگزارم، و به كار شایستهاى كه آن را مىپسندى بپردازم، و مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایستهات داخل كن.»
پیش نیاز حضور در محضر صالحین سه نوع شكر است: شكر حالی ، قولی و عملی و چون انسان به این سه نوع شكر دست یابد توفیق حضور در محضر صالحین به او عطا میشود.
از آیه چنین استنباط میشود كه صالحین عاقلتر از این هستند كه خادم ناشكر را در جمع خویش بپذیرند و او را برای خدمت قبول كنند، آنان خادم شاكر میخواهند.
چرا عذاب سخت در انتظار ناشكران است؟
یكی از مفسرین پاسخ میدهد: از آیه معلوم میگردد زمانی كه انسان مورد كرامت خدای سبحان قرار میگیرد و از اكرام ویژهای بهرهمند میشود، آفت به او نزدیكتر میگردد و خطر، او را بیش از دیگران تهدید میكند به همین دلیل عذاب او شدیدتر است. بالاترین خطر، خطر ناسپاسی است زیرا اگر برای كسی از طریق علم، حجیّت دریافت نعماتش تبیین شود و او آگاه از وجود نعمات خویش باشد، عذابی كه بر او نازل میشود بالاترین عذاب است.
این مفسر میگوید: بله، چون عالِم شعور و ادراكش قویتر از دیگران است، به همین دلیل عذاب او شدیدتر است، مثلا اگر فردی بیشتر اوقات نماز صبح خواب میماند و توفیق خواندن نماز را پیدا نمیكند از خسارت این موضوع چندان اذیت نمیشود كه فرد عالِمی تنها یك شب برای خواندن نماز شب دیر بیدار شود، فرد عالم در همان فاصله زمانی، خود را چندین بار محاسبه میكند چه خطا و نقصانی مرتكب شده كه توفیق چنین مستحب عظیمی از او سلب شده، هر كس قوه ادراكش بالا برود احساس دردش قویتر میشود و آن كس كه ادراكش قویتر است، محجوبیت و فراق حق برای او دردآورتر میشود.
اکرامهای خاص خداوند و لزوم شکر بر آنها
اگر نمونههای عملی دیگری برای آیه درخواست كنید، خواهیم گفت:
طلب زیارت حضرات معصومین علیهمالسلام و یا رسیدن به زمانهای خاصِّ معرفتی چون ماه مبارك رمضان یا روز عرفه از اكرامهای خاص خدای سبحان است، اگر ما قدر دانی لازم را از این نعمات نداشته باشیم، به یقین عذاب هجران و بُعد از حق به سراغمان میآید و گرفتار حبّ دنیا میشویم كه از عظیمترین عذابهای خدای سبحان است.
اگر در نمونهی عملی دیگر، خدا عنایت كرد و شما را مستجاب الدعوه و صاحب كرامت نمود، این مقام عنایتی است كه شامل هر كس نمیشود و اگر شما این عنایت را برای رسیدن به دنیا یا برای كسب درآمد و یا جلب مقام و جلب اذهان عمومی استفاده كنید، قربی نصیبتان نمیشود، زیرا با آن حطام دنیوی و امور فانی دنیوی را طلب كردهاید و چنین طلبی عذاب است اگر مستجاب الدعوه بودن صَرف امور ظاهری و فانی شود فرد مصداق « فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً » میگردد.
خداوند سبحان به هر یك از ما یك سلسله امتیازات خاص عطا كرده و ما را مظهر بعضی از صفات خود قرار داده است؛ اگر ما آن صفات را برای رسیدن به امور فانی دنیوی صرف كنیم، گرفتار عذاب میشویم.
با توضیحاتی كه گذشت در مییابیم: انسان به میزانی كه عاقلتر و عالمتر باشد، باید بیشتر در حق خود دعا كند و بگوید:« اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ » هر چه صراط مستقیم نزدیكتر شود، صفات حضرت حق در او بروز بیشتری مییابد.
پیامهای آیه
- هر گاه انسان امور خاصی را از خدا طلب كند بهتر است هم زمان با آن شكر درخواستش را طلب كند، زیرا پیشگیری بهتر از درمان است.
- اگر نعمات با شكر همراه شوند، تضمین شده و ماندگار میگردند.
- قرآن میگوید: با ناسپاس باید قاطعانه برخورد كرد «فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ»
- علت چنین برخورد قهر آمیزی با ناسپاس آن است كه هم درس عبرتی برای خود فرد باشد و هم عبرتی برای دیگران تا هم خود او و دیگران از هر گونه ناسپاسی پرهیز كنند.
- بیماری ناشكری در شمار بیماریهای شایع و مسری است.
- شكر سه نوع است: شكر حالی، قولی و عملی.
- زمانی كه انسان مورد كرامت خدای سبحان قرار میگیرد و از اكرام ویژهای بهرهمند میشود؛ آفت به او نزدیكتر است و خطر او را بیش از دیگران تهدید میكند.
- بالاترین خطر، خطر ناسپاسی است.
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه ابراهیم، آیه 7
[2] سوره مبارکه نمل، آیه 19