تفسیر آیه 29 سوره مائده

قرآن در آیه 29 سوره مبارکه مائده می‌فرماید:

 

«إِنِّی أُریدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمیوَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمینَ»

«من مى‏‌خواهم تو با گناه من و خودت (از این عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى)؛ و از دوزخیان گردى. و همین است سزاى ستمكاران! »

 

هابیل اولین شهید روی زمین

 

قرآن از داستان فرزندان آدم سخن می‌گوید؛ آن‌گاه كه تمام زشتی در برابر تمام نیكی ایستاد. آیاتی كه امروز در خدمت آن‌ها قرار دادیم از ماجرای اولین شهادت، پرده‌برداری می‌كند. هابیل اولین شهید روی زمین است، كه در راه حق و پایداری بر عقاید حقه دست از جان شست، و در برابر ظلم برادر، چاره‌ای جز سكوت و تن دردادن به این دشمنی نداشت. او می‌دانست كه اگر دست به روی برادر دراز كند در زمره زیانكاران جای می‌گیرد؛ به‌همین دلیل در آیات قبل به برادر متذكر شد چنانچه تو دست به سوی من دراز كنی، من هرگز چنین كاری را نخواهم كرد.

 

«إِنِّی أُریدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمیوَ إِثْمِكَ»

 

بازگویی حقیقت، اثر مکتب وحی

 

در این آیه گفته شده است: «إِنِّی أُریدُ» این سخن هابیل است، او چنان آینده خویش را به لطف حق، روشن و سعادتمند می‌بیند، كه آغاز كننده سخن می‌شود. به برادرش می‌گوید من می‌خواهم تا تو با گناه من و گناه خودت بازگردی. جالب این جا است كه شخصیت هابیلی كه پرورش یافته مكتب وحی است؛ و در هیچ حال از تبین حقیقت قصور نمی‌كند. هابیل در حالی‌كه می‌داند هیچ راهی روبروی او نیست و قطعا به دست برادر كشته خواهد شد، اما در همان حال نیز دست از بازگویی حقیقت نمی‌كشد؛ و به برادر متذكر می‌شود كه تو نه تنها بار گناه خویش را بر دوش می‌كشی، كه بار گناه من نیز بر دوش تو حمل خواهد شد.

 

ظالم، ابواب فرج را بر مظلوم می‌بندد

 

دلیل آن‌كه هابیل به برادر می‌گوید تو بار گناه مرا بر دوش می‌كشی چیست؟

می‌توان پاسخ این سوال را اینگونه بیان کرد كه هر ظلم دو بار گناه برای ظالم به همراه دارد، هم گناه خود و هم گناه مظلوم. این مجازاتی است كه خود انتخاب كرده است و در قرآن آمده است:

«وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ وَ ما كُنَّا مُعَذِّبینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً»[1]

«هیچ بردارنده‌ای بار گناه دیگری را بر نمی‌دارد و ما تا پیامبری را مبعوث نكنیم به عذاب نمی‌پردازیم»

چگونه این دو قسمت از آیات كنار یكدیگر قرار می‌گیرد؟

در پاسخ گفته می‌شود اگر مظلوم، ادامه زندگی می‌یافت و به‌دست ظالم كشته نمی‌شد؛ شاید به لطف حضرت حق فرصتی برای توبه بر كم‌كاری‌ها و نواقص اعمالش می‌یافت. حال‌كه با فتنه ظالم، از دنیا رفته‎است، باب توبه به روی او بسته شده‌است. به‌عبارتی، ظالم، ابواب فرج را بر مظلوم بسته است. همین عامل سبب می‌شود تا او نه تنها بار گناه خویش را با خود ببرد، بلكه بار گناه مظلوم را نیز بر دوش می‌كشد.

آنچه بیان شد تنها معطوف به قتل جسمانی فرد نیست، بلكه اگر كسی قصد قتل نفس دیگران را بكند همین وضعیت بر او بار می‌شود. در قتل شخصیت‌ها نیز، استعدادها و توانایی‌های افراد نادیده گرفته می‌شود و گاه كاملا از بین می‌رود و این امور سبب عقب ماندگی افراد می‌شود، این بار عقب ماندگی مظلوم را، ظالم حمل می‌كند.

در توضیح این مطلب از مضمون تفسیر المیزان علامه طباطبایی رحمة‌الله‌علیه چنین برمی‌آید اینكه شما می‌گویید این آیه با آیه «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» منافات دارد، باید بگوییم این آیه در شمار آیات عقل نظری نیست، كه تغییر برای آن محال می‌باشد؛ بلكه در شمار حكم عقل عملی است كه در ثبوت و تغییر خود، تابع مصالح اجتماعی است.

این سخن علامه را می‌توان با یك مثال روشن‌تر كرد. اگر كسی قصد قتل دیگری كرد و او را به قتل رساند، حقوق اجتماعی كه بر گردن مقتول هست توسط قاتل باید ادا شود؛ و همین امر سبب می‌شود تا جامعه در بسیاری از موارد گناه ستمدیده را بر گردن ستمگر بگذارد؛ و او را مجبور به پرداخت حقوق ستم دیده كند.

 

«فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمینَ»

 

عاقبت ظالم، نار و آتش فراق از خداوند سبحان

 

قرآن در ادامه آیه از زبان هابیل، سرنوشت قابیل را بر او یادآوری می‌كند، به این معنا كه اگر تو كشتن مرا قصد كنی، از ستمكاران خواهی بود. هابیل سرنوشت شوم برادر را بعد از برادركشی به او یادآوری می‌كند، ولی قابیل از پذیرش این حقیقت روی گردان است.

قرآن می‌گوید هر كس دست به سوی ظلم دراز كند، و آن را با انتخاب خویش برگزیند به یقین از ستمكاران خواهد شد؛ و عاقبتش نار و آتش فراق از خداوند سبحان است. او در قیامت در آتش جهنم و دوزخ خواهد سوخت و در دنیا از وصال به مولا محروم خواهد ماند.

خداوند در این آیه از ضمیر اشاره به نزدیك «ذلِكَ» استفاده می‌كند، شاید به‌كار گرفتن این ضمیر از آن رو است تا برادر به قابیل متذكر شود؛ که هنوز میان تو و میان فطرتت فاصله غیر قابل جبرانی واقع نشده است. اگر اراده كنی باز گشت به فطرت برای تو ممكن است و با این بازگشت تو برای همیشه در شمار سعادتمندان باقی خواهی ماند.

هابیل در مقابله با قابیل از ادبیات سختی استفاده نمی‌كند «إِثْمیوَ إِثْمِكَ»،  شاید این گونه سخن گفتن دلیل آن است كه بداند قابیل كاملاً كلام او را می‌شنود. هابیل در اوج ناراحتی و تهدید از برخورد غضبناك پرهیز می‌كند. او كاملاً حاكم و مسلط برنفس خویش است از كار یا حرفی كه سبب پشیمانی شود، به‌شدت پرهیز می‌كند.

 

پیام‌های آیه

 

  • « إِنِّی أُریدُ»، یعنی انسان در انجام امورات مختار است و خیر وشر را خود انتخاب می‌كند.
  • شخصیت هابیل، شخصیتی الهی است و در هیچ حال از پند و اندرز دست بر نمی‌دارد؛ بلكه همیشه قصد تبین و واضح كردن امور را بالحنی آرام و آمیخته با محبت دارد.
  • ظلم ما را در شمار اصحاب نار قرار می‌دهد. اصحاب نار كسانی هستند كه از رحمت خدای سبحان دورند؛ كمترین ظلم‌ها می‌تواند فراق ایجاد كند و بین ما و معشوق فاصله بیاندازد.
  • شروع هر خطایی می‌تواند برای ما عاقبت دردناكی به همراه داشته باشد پس از شروع كردن افعال ناپسند خودداری كنیم.
  • كمترین ظلم می‌تواند عنوان ظالم را بر افراد باركند و نام او را در گروه ظالمین جای دهد.
  • ظلم آتش فراق میان انسان و مولاست به یقین ظالم در این آتش هم خود می‌سوزد و هم دیگران را می‌سوزاند.
  • در بسیاری موارد پذیرش موعظه‌های حكمت آمیز می‌تواند ما را از تجارب سخت درامان نگه دارد.

 

 

تاریخ جلسه: 89/7/17 ـ جلسه 26

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مبارکه بنی اسرائیل، آیه 15

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *