راهکارهای امیدواری
«وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ»[1]
«ما میدانیم سینهات از آنچه آنها میگویند تنگ میشود (و تو را سخت ناراحت میکنند)(برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو! و از سجدهکنندگان باش!»
«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ»[2]
«(برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو! و از سجدهکنندگان باش!»
در این آیه خدای سبحان به پیامبر میگوید ما میدانیم گفتار نامناسب نابخردان و نسبتهای ناروای آنان به تو موجب تنگی سینهات میشود اما به آن بیتوجه باش و تسبیح پروردگارت را بگو و از سجده کنندگان باش.
1.حرکت و تلاش
«فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ»
انسان امیدوار علیالدوام در تلاش است و توقفی در این تلاش ندارد. او در عوض مشاهده نازیباییها زیبانگر است همچنانکه وجود مبارک پیامبر صلّیالله بیتوجه به آزار و اذیت کفار به تسبیح حق پرداخت و الطاف و رحمات خداوند را نظاره کرد.
2.خدابینی = رهایی از خودبینی
آیه راهکاری دیگر برای امیدواری عنوان میکند و میفرماید:«وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ»؛«از سجده کنندگان باش». در سجده انسان به مقام فنا میرسد، خدابین میشود و خودی مشاهده نمیکند.
کسی که عنوان ساجد (سجده کننده) را مییابد خداوندی را میشناسد که «حکیم» و «خبیر» است و « عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير».
به میزانی که انسان به لطف حق امیدوارتر باشد از لطف و رحمت بیشتری برخوردار میشود.
ضرورت هجرت
«وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ»[3]
«آنها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) خوبی به آنها میدهیم؛ و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند!»
خدای سبحان صادق الوعدی است که هرگز خلف وعده نمی کند «إِنَّكَ لا تُخْلِفُ الْميعاد»[4] اما برای امید به تحقق این وعدهها پیشنیازی به نام هجرت و حرکت لازم است، هجرت از کسالت و ناامیدی، از کمکاری و سهلانگاری، از جهل و جهالت، از مادهگرایی و تعلق به دنیا و در یک کلام هجرت از هر کاستی و کم کاری «مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ» (یکی ازمعانی ظلم کوتاهی و کم کاری است)
آبادی دنیا و آخرت
انسان امیدوار نه تنها دنیایی آباد دارد بلکه آخرت او نیز آباد است، در دنیا از عزت و اقتدار و انواع کمالات برخوردار است و در آخرت نیز در جایگاهی رفیع قرار دارد و از اجری عظیم بهرهمند میشود.
حسنه چیست؟
قرآن کریم از اجر دنیوی با عنوان «حسنه» یاد کرده است. مطابق برخی تفاسیر عرفانی حسنه معرفت است که به انسان امید میبخشد و مطابق برخی دیگر حسنه ولایت اهل بیت علیهمالسلام است.
بزرگی اجر
اجری که خداوند برای پاداش اخروی ذکر کرده همراه با قید «اکبر» = بزرگتر است «لَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ» اجری که قابل قیاس با اجر دنیوی نیست آنچنان که با وصف «بزرگتر» از آن یاد شده. این وصف حاکی از آن است که اجر دنیوی کبیر و بزرگ است اما اجر اخروی بزرگتر.
عظمت اجر اشاره به عظمت دریافت کننده آن نیز دارد؛ بنابراین میتوان گفت امید انسان را رشد میدهد و به او تعالی و بزرگی میبخشد و او را از حقارت و تمرکز بر عالم ماده حفظ میکند، اجری که نشان از فضل و رحمت خداوند دارد نه استحقاق بنده، اجری که به دلیل عظمت بینهایت اجر دهنده (خدای سبحان) محدودیتبردار نیست.
تفاسیر معرفتی معتقدند این اجر چنان وسعتی دارد که در وصف آن گفته میشود :«فَإِنَّ لَكَ مَا لَا عَيْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر» تو از چیزی بهرهمندی که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر خاطر کسی خطور کرده است.
قسمت پایانی آیه میفرماید «لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُون»؛«اگر می دانستند…»، اگر ناامیدان از اجر دنیوی اخروی امیدواران با خبر میشدند آنان نیز امیدوار میشدند.
درخشش امید
امید باید نمود و درخشش داشته باشد تا ناامیدان به امیدواران بپیوندند و عملکرد آنان را داشته باشند «لَنُبَوِّئَنَّهُمْ» (خبر دادن نشان از نمود دارد) عملکردی که بر هیچکس و هیچچیز غیر خداوند تکیه نکند و به هیچکس و هیچ چیز غیر او امید نداشته باشد و رزقی (اعم از مادی و معنوی) بدون حساب در اختیار او گذارد رزقی که قرآن کریم در وصف آن میفرماید: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِب»[5]
اجری برتر از آنچه کردهاند
«مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ »[6]
«آنچه نزد شماست فانی میشود؛ امّا آنچه نزد خداست باقی است؛ و به کسانی که صبر و استقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالی که انجام میدادند پاداش خواهیم داد.»
خداوند صادق الوعد است و وعده داده به صابرین اجری بهتر از انچه انجام داده اند عطا کند.
قرآن کریم میفرماید آنچه نزد خداوند است باقی است و انچه نزد بنده است فانی و از بین رفتنی. بنابراین عمل انسان هرقدر حسن باشد موجب امیدواری او نمیشود؛ زیرا به دلیل انتساب به بنده بقایی ندارد و فنایافتنی است اما اگر بنده حسن عمل را از خود نداند و فاعلیت خداوند را باور کند عمل او نه تنها باقی میماند بلکه اجری بسیار بهتر از عمل نصیب او میشود.
حیات طیب
« مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ »[7]
«هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.»
کسیکه عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد باور دارد اول و آخر هر امری خداوند است و امید به رحمت و لطف خداوند دارد نه عمل و توفیقات خود.
قرآن کریم میفرماید به میزانی که انسان عمل صالح انجام دهد خداوند حیات طیب بهتری به او عطا میکند، حیات و زندگیای مملو از امید و لذت.
اجری که خداوند به صالحین میدهد روح توحیدی است که به بنده عطا میکند روحی که زندگی او را مملو از امید میکند.
تفاسیر عرفانی حیات طیب را انقطاع کامل از خلق میدانند، همچنانکه در مناجات شعبانیه درخواست میکنیم:
«إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْك»
«خداوندا کمال انقطاع به خودت را به من عطا کن.»
امید یعنی ارتباط با عالم امر نه با عالم خلق، عالمی که همه چیز در آن یکباره صورت میگیرد نه به تدریج و آهسته، عالمی که خداوند در وصف آن میگوید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون»[8].
تاریخ جلسه: 99/6/31 ـ جلسه 31
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه حجر، آیه 97
[2] سوره مبارکه حجر، آیه 98
[3] سوره مبارکه نحل، آیه 41
[4] سوره مبارکه آل عمران، آیه 154
[5] سوره مبارکه طلاق، آیه 3ـ2
[6] سوره مبارکه نحل، آیه 96
[7] سوره مبارکه نحل، آیه 97
[8] سوره مبارکه یس، آیه 82