امید ـ بخش پنجاه و یکم

مقدمه

 

در دعای هر روز ماه رجب بعد از هر نماز می‌خوانیم:

«يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر»[1]

کافی است باور کنیم هنگامی که انسان امیدوار است هیچ محدودیتی ندارد. و بایستی دائم امیدوار   باشد.

عبارت «أَرْجُوهُ» نشان می‌دهد انسان روی کار خود هیچ حسابی باز ننموده و تنها فضل خدای سبحان  است که دامنه‌ی امید او را گسترده می‌سازد.

امیدواری امری فطری و ذاتی و ناامیدی امری عارضی است. به همین جهت، در شبهای جمعه عرض می‌کنیم:

«وَ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجَاء»[2]

«خدایا می خواهم مورد مغفرت قرار دهی، گناهانی که امیدم را قطع کرده است.»

اگر در گذر زمان امید ما با معرفت تقویت نشود به زودی رو به افول و غروب می‌رود. اگر معرفت، پای نهال امید ما ریخته نشود در نهایت اثری از این امید باقی نمی ماند.

نا امیدی به دلیل یک سلسله از گناهان بر زندگی ما وارد می شود.

امید سرمایه و قوّت زندگی ماست، و اگر در بسیاری از موارد، ضعفی از ما مشاهده می شود به جهت آن است که روح امید بر ما حاکم نیست.

«وَ الرَّجَاءُ لِإِنْعَامِكَ‏ يُقَوِّينِي‏»[3]

«خدایا امید به منعم بودن تو به من قوت می دهد.»

«يُقَوِّينِي» باب تفعیل است یعنی به تدریج این امید در زندگی ما جاری می شود. و تنها یک مقطع از زندگی را قوی نمی‌کند بلکه همه‌ی زندگی ما از طریق امید به ربوبیت خدای سبحان، و امید به مغفرت، عنایت، انعام و احسان او تقویت می شود.

 

یادآوری الطاف الهی عامل امیدواری

 

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا»[4]

«اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد، آن گاه كه لشكريانى به سراغتان آمدند، ولى ما تند بادى (سخت) و لشكريانى كه آنها را نمى‌ديديد بر آنان فرستاديم،و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست

 

یکی از اموری که مؤمن را امیدوار می‌کند یادآوری الطاف پیشین خداست؛ الطافی که رسماً دیده نمی‌شود و اثر آن لطف، قدرتمندی و عزت است، عزتی که پای اسباب مادی در میان نیست.

چه بسیار اتفاق افتاده که در زندگی وساوس شیطانی و خواطر نفسانی بر ما عارض شده است، اما خدای سبحان با نیروهای نامرئی خود قدرت مبارزه با آنها را بر ما ارزانی داشته و ما را حفظ نموده است. (إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ)

هریک از ما بارها در معرض لغزش بودیم اما با دم مسیحایی یک ولیّ خدا، از آن لغزش مصون مانده ایم. (فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا)

امیدوار، چشم به راه سپاه نامرئی خدا است و منتظر اسباب ظاهری نیست. فرد امیدوار باور دارد همه امور را خدای سبحان تدارک می‌بیند.

هنگامی که ایمان داشته باشیم که خدا سپاه نامرئی دارد، و نسیم رحمت او در زندگی ما جاری است، و تصرفاتی در ما انجام می‌شود تا نفس اماره بر ما مسلط نشود، یقیناً امیدواریم.

 

اذن درود بر پیامبر (ص)، عامل امیدواری

 

«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»[5]

«همانا خداوند و فرشتگان او بر پيامبر درود مى‌فرستند؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! شما (نيز) بر او درود فرستيد و به او سلام كنيد سلامى همراه با تسليم.»

خداوند سبحان می فرماید: من برای پیامبر درود می فرستم و ملائکه هم بر پیامبر درود می‌فرستند؛ شما مؤمنین هم بر او درود بفرستید.

خدای سبحان ما را از قابلیت بزرگی بهره‌مند کرده که ما را هم ردیف خود و فرشتگان قرار داده است، و از ما درخواست نموده در درود بر پیامبر با او و ملائک همراه شویم  و این مقدمه‌ی بارش الطاف الهی است.

وقتی خدای سبحان اجازه می‌دهد در درود بر پیامبر همراه او شویم، نهایت امیدواری است. با این عمل،  هم خدا شناس و هم پیامبر شناس شده و هم آثار آن در زندگی ما جاری می‌شود.  در این همراهی قابلیت ما بسیار توسعه یافته و از جایگاهی بسیار رفیع بهره مند شده‌ایم.

 

انفاق، عامل امیدواری

 

«قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»[6]

«بگو: بدون شك، پروردگارم براى هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را گشايش مى‌دهد، و يا براى او تنگ (و محدود) مى‌گرداند و هر چه را انفاق كرديد پس او جايگزين مى‌كند و او بهترين روزى‌دهندگان است.»

به هر میزانی که جان و مال و آبرو را خالصانه در راه حق هزینه کنید، جایگزین می‌شود، و جایگزینِ آن، خودِ خدای سبحان است، نه معادل آن (فَهُوَ يُخْلِفُهُ). او با جلوه‌گری مقام غیب‌الغیوبی خود جای خالی را پر می‌کند. و دیگر جایی برای ناامیدی باقی نمی‌ماند. هنگامی که انسانِ محدود، در کنار خدای نامحدود قرار گیرد او نیز جاودانه و سرمدی خواهد شد.

 

کتمان مقام خلیفۀ اللهیِ انسان، عامل ناامیدی

 

«هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا»[7]

«او كسى است كه شما را در زمين جانشينان (پيشينيان) قرار داد؛ پس هر كس كفر ورزد بر ضررش خواهد بود و كافران را كفرشان جز دشمنى و خشم نزد پروردگارشان نمى‌افزايد، و كافران را كفرشان جز خسارت نمى‌افزايد.»

خلیفه‌ی خدا بودن یعنی بهره‌مندی از الطاف و رحمات بی‌کران الهی، و قابلیت دریافت خیرات بی‌پایان. اگر قابلیتی را که خدای سبحان به ما عطا کرده است باور کنیم هیچ‌گاه ناامید نمی شویم. همه ناامیدی ها مربوط به زمانی است که خودباوری و معرفت نداریم. هنگامی که میزان وابستگی خود را به او باور داشته باشیم هرگز ناامید نخواهیم شد. اگر فردی مقام خلیفۀ‌اللهی خود را کتمان کند، نا امیدی بر او چیره شده و به جهت این کتمان دچار خسارت می شود.

بدون معرفت امیدواری بی معناست. ناامیدی جزء جنود جهل است و نا امید تحت سلطه شیطان است.

 

تاریخ جلسه: 99/7/23 ـ جلسه 51

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] مفاتیح الجنان، دعای هر روز ماه رجب

[2] مفاتیح الجنان، دعای کمیل

[3] کافی، ج2 ، ص 558

[4]سوره مبارکه احزاب، آیه 9

[5] سوره مبارکه احزاب، آیه 56

[6] سوره مبارکه سباء، آیه 39

[7] سوره مبارکه فاطر، آیه39

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *