تفسیر آیه 1 سوره انفال

قرآن در سوره مباركه انفال آیه 1 می‌فرماید:‌

آیه-1-انفال-موسسه علمیه السطان علی بن موسی الرضا ع

توضیح لغات

 

انفال: نفل در زبان عرب به معنی زیاده و اضافه است، مثلاً نافله را از آن جهت نافله می‌گویند كه زیاده بر فریضه است قرآن حضرت یعقوب را نافله حضرت ابراهیم علیه‌السلام می‌داند یعنی ما به ابراهیم علیه‌السلام اسحاق را دادیم و یعقوب زیاده‌ آن بود كه بعد از اسحاق به ابراهیم علیه‌السلام عطا شد.

انفال در این آیه به معنی غنائم جنگی است عرب به غنائم جنگی (نفل) می‌گوید زیرا زیاده‌ای است كه از سوی خدای سبحان به مردم رسیده این زیاده‌ها فضل و احسان خداست، همچنین در جنگ‌ها اگر فرماندهی به گروهی از رزمندگان وعده‌ای را جهت انجام امر خطیری می‌‌دهد عرب به آن وعده نیز (نفل) می‌گوید.

 

«یسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ»

 

این آیه با عبارت «یسْئَلُونَكَ» شروع می‌شود نمونه چنین آیاتی در چند جای قرآن تكرار شده مثلاً‌

«وَ یسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ»[1]

«و از تو درباره«روح» سؤال می‌‏كنند»

 

«وَ یسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحیض‏»[2]

«و از تو، درباره خون حیض سؤال می‌كنند»

 

این آیه می‌فرماید:‌  «یسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ» گروهی از مردم درباره زیاده‌های جنگ از تو سؤال می‌كنند.

قبل از توضیح آیه عرض می‌كنیم: سؤال كنندگان چه كسانی هستند و پاسخ دهنده چه كسی است و نتیجه این پرسش و پاسخ چیست؟

پیامبر! از تو درباره انفال سؤال می‌كنند به اینها بگو انفال خاص خدا و رسول اوست، پس از خداوند تقوی پیشه كنید و اصلاح ذات البین داشته باشید و مطیع خدا و رسول باشید، اگر مؤمن هستید.

شاید سؤال شود انتهای آیه چه ربطی به آغاز آیه دارد خداوند می‌فرماید:‌ مردم از انفال سؤال می‌كنند امّا در ادامه می‌گوید:‌ اگر تقوی پیشه كنید. پاسخ این سؤال با توجه به شأن نزول آیه كاملاً‌ مشخص می‌شود در شأن نزول آیه مربوط به جنگ بدر است.

 

شأن نزول

 

در جنگ بدر كاروانی تجاری از قریش بر می‌گردد در حالی كه  اموال زیادی را با خود حمل می‌كند جبرئیل به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خبر می‌دهد این كاروان به سوی مكه می‌رود شما اجازه دارید كه در مسیر این كاروان قرار بگیرد و كالاهای آنها را قبض كنید این سخن در حالی بود كه تعداد افراد كاروان  بیشتر از تعداد مسلمین بود روایات كاروانیان را 307 یا 313 نفر دانسته‌اند، جبرئیل مجدداً بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شد و به ایشان گفت:‌ شما می‌توانید اموال این گروه را بگیرد یا با آنان بجنگید، وقتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله پیام جبرئیل را با جمع در میان گذاشتند، اكثریت مسلمین گرفتن اموال بدون جنگ را پیشنهاد كردند و تنها تعداد اندكی به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله گفتند:‌ ما مثل قوم موسی نیستیم كه به توی پیامبر بگوئیم تو به تنهایی به جنگ برو. ما در همین جا می‌مانیم.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله از برخورد گروه اول به شدت متغییر و ناراحت شدند شاید این ناراحتی از آن رو بود كه ایشان اصحاب خود را چنین دنیا طلب نمی‌پسندیدند.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مجدداً پیام جبرئیل را در رابطه با جنگ و یا قبض اموال با صحابه مطرح كردند در این زمان میل به جنگ نسبت به قبل بیشتر شد، وقتی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای بار سوم پیام جبرئیل را مطرح كردند، تعداد بسیاری تصمیم بر جنگ گرفتند و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بعد از تصمیم آنان فرمود: راه بیافتید به سوی اسم و بركت خدای سبحان، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چون اشتیاق افراد را برای جنگ با كفار دیدند به آنان بشارت دادند و گفتند:

خدا وعده داده اگر در جنگ پیروز شدید متاع كاروانیان را در اختیار شما قرار دهد به یقین در حركت شما به سوی دشمن پیروزی است.

نكته: دقت داشته باشید وجود مقدس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بشارت دریافت انفال را بعد از تصمیم درست اصحاب به آنان دادند.

در جنگ بدر اصحاب به سه دسته تقسیم شدند:

  • گروهی حفاظت از وجود مقدس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر عهده داشتند و در محضر ایشان باقی ماندند كه این گروه نوعاً‌ بزرگان صحابه بودند.
  • گروهی در صف مقدم جنگ بودند هم می‌كشتند و هم كشته می‌شدند.
  • گروه سوم تداركات جنگ را بر عهده داشتند، خدمات رسانی هر دو گروه فوق بر عهده گروه سوم بود.

در حقیقت در جنگ بدر هیچ یك از صحابه بیكار نبوده، بلكه هر یك از گروه‌ها گمان می‌كردند مهمترین وظیفه جنگ بر دوش آنهاست. از این رو هر سه گروه تقاضای غنایم جنگی می‌كردند و گمان می‌كردند غنائم فقط مخصوص گروه آنهاست.

اختلاف میان آنان شدت گرفت، آیه نازل شد كه «یسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ» مخاطبین آیه صحابه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بودند اختلاف میان مجاهدین مسلمان رویداد دعوا بر سر غنائم جنگی فی مابین صحابه‌ای بود كه مجاهد فی سبیل الله هم بودند این دعوا میان خانه‌نشین‌ها و عافیت‌‌طلب‌ها نبود بلكه میان مجاهدین بود، قرآن هر گاه چنین آیاتی را بیان می‌كند قصد دارد تا ابهام میان مخاطبین برطرف شود، با تبین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله حكم معلوم می‌شود و كدورت‌های میان افراد مرتفع می‌گردد.

 

راهکار حل اختلاف

 

برای رفع اختلافات باید به بزرگتر‌های معنوی مراجعه كرد، هیچ كس نباید به خود حق بدهد تا با دیگری درگیر شود، زیرا نظرات همه افراد در میانه بویی از خودخواهی دارد امّا حاكمیت بزرگتر چنین نیست.

 

آیه می‌فرماید:‌ برای پایان یافتن درگیری و نزاع باید به بزرگتر معنوی مراجعه كرد، زیرا در فضای خصومت و كدورت اخوت افراد دچار خدشه می‌شود «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» [3] مؤمنین باید اخوت داشته باشند این روایت با كدورت‌های بر جا مانده از قضاوت‌ها و حكم‌های نادرست سازگار نیست.

در این زمان مراجعه به بزرگتر واجب است قرآن می‌فرماید:‌ «یسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ» از پیامبر درباره انفال سؤال كنید و از سویی به پیامبر می‌گوید:‌ ای پیامبر! تو به مردم بگو كه غنائم از آن خدا و رسول است.

 

«فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ»

 

مالک حقیقی غنائم

 

در حقیقت مالك همه غنائم خود خدای سبحان است كه این مالكیت به تبع و به اذن حق كه پیامبر واگذار می‌شود با توجه به آیه مردم هیچ گونه اختیاری در رابطه با غنائم جنگی و تقسیم آنها ندارند. حقیقتاً شركت در جنگ هیچ امتیازی در رابطه با تقسیم غنائم برای افراد پیش نمی‌آورد.

قرآن می‌فرماید: «اتَّقُوا اللَّه‏» تقوا پیشه كنید از آنكه منیت و ادعاهای شخصی خود را واگو كنید از درگیری‌ها و از اعلام نظرات نادرست پرهیز كنید.

توجه آیه به مخاطبین بسیار زیبا و پسندیده است قرآن می‌فرماید:‌ شما مخاطبین آیه صحابه پیامبر هستید و مدتی در خدمت بزرگ‌تر معنوی قرار گرفته‌‌اید، جای بسی شرمندگی است كه یكی از شما با دیگری برای امور مادی درگیر شوید.

 

مصادیق تقوی

 

روابط سالم با دیگران یكی از مصادیق تقوی است با توجه به آیه اگر واو «وَ أَصْلِحُوا» را واو عطف تفصیلی بدانیم در توضیح می‌گوئیم: یكی از مصادیق تقوا آن است كه اجازه ندهیم دعوا میان ما پخش شود بلكه باید در نطفه اختلافات را بخشكانیم و برای خشكاندن ریشه این اختلافات اطاعت خاص از ولی الله لازم دارد.

در تفاسیر ظاهری منظور از انفال غنائم جنگی است و در تفاسیر عرفانی انفال مواهبی است كه از عالم قدس و از عالم غیب بر قلب انسان وارد می‌شود هر كس هنگام دریافت این مواهب باید جدّ و جهد خود را نادیده بگیرد. این مواهب از سوی خدای سبحان است و واسطه فیض آنها وجود مقدس پیامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است این سخن بدان معنا نیست كه بنده جدّ و جهد خود را در حمایت از حق كنار بگذارد بلكه به آن معناست كه هرگز توجه خویش را به سوی جدّ و جهد خویش معطوف نسازد.

 

غنیمت مغفرت

 

بعضی از مفسرین می‌گویند:‌ انفال مغفرت الذنوب است آنان بخشش گناهان را غنیمتی می‌دانند كه خدای غفار آن را بر بندگان عطا كرده، این مغفرت با درخواست پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله صورت می‌گیرد در حالی كه هر كس به عنوان تائب باید زحمات خاصی را متحمل بشود، اما تحملِ زحمات سبب نمی‌شود تا او ادعایی در مغفرت داشته باشد.

 

واسطه فیض خیرات

 

گروه دیگری از مفسرین وساطت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را انفال ذكر می‌كنند و آنان معتقدند همه نعماتی كه در اختیار بندگان قرار می‌گیرد با وساطت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است.

 

اصلاح ذات البین

 

هر یك از ما باید دقت داشته باشیم اگر در پی فضل و زیاده‌های خدای سبحانیم باید به گفته آیه اصلاح ذات البین داشته باشیم یعنی قلبها باید از حسادت‌ها كدورت‌ها، كینه‌ها و سوء‌ظن‌ها پاك شود زیرا هر یك از حُجب مانع دریافت مواهب الهی می‌شود.

 

جهاد با نفس

 

انسان باید دائماً در محراب و در حال مجاهده با نفس باشد زیرا نفس اماره‌اش همیشه در حال لشگر كشی است هر گاه نفس به میدان می‌آید بنده باید مجاهده با نفس داشته باشد در این مجاهده باید بدون هیچ ادعایی مجاهده كرد و از فرمانده اصلی كه مقام ولایت كلیه است فرمانبری عاشقانه داشته باشد.

و در این مجاهده هر ثمره‌ای كه نصیب او شد آن را حق خویش نداند بلكه بداند عنایت خدای سبحان با وساطت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله او را در بر گرفته است.

یكی از مفسرین می‌گوید:‌ هرگاه مجاهده می‌كنید و غنیمتی به شما می‌رسد پرهیز كنید از این كه به غیر خدا تعلق پیدا كنید و دست نیازتان را به سوی غیر او دراز كنید باور داشته باشید غنیمت در اختیار‌تان قرار می‌گیرد آن را از غیر خدا مطالبه نكنید.

سؤال كنندگان آیه كسانی هستند كه خود را فاعل دیده‌اند و چون فاعلیت خود را مشاهده كرده‌اند معترض به رسول الله شده‌اند تعرض زمانی خودنمایی می‌كند كه بنده چشم به فاعلیت خویش دوخته است.

 

«وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»

 

آثار توجه به مادیات

 

مادیات نباید اخوت شما را تحت الشعاع قرار دهد

«أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُول‏» [4]

«بگو: «خدا را اطاعت كنید، و از پیامبرش فرمان برید!»

در تقسیم غنائم مردم را به «أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» دستور می‌دهد زیرا اطاعت از خدا و پیامبر مردم را از دنیا‌پرستی و توجه به امور دنیوی رها می‌كند توجه به مادیات نوعی منیت است و این منیت سبب درگیری می‌شود.

 

درمان توجه به مادیات

 

بسیاری از اوقات توجه به مادیات اختلاف انگیز است و این توجه صمیمیت‌ها را به كدورت تبدیل می‌كند، از این رو به جهت رفع اختلاف بلافاصله باید به ولّی الله مراجعه كرد تا این اختلافات از میان برود و دوامی پیدا نكند.

مفسرین می‌گویند:‌ اختلافات میان مردم نوعی معصیت است چون اختلافات مانع سیر صعودی افراد می‌شود آنان باید تقوا پیشه كنند تا اختلافات به حداقل برسد یا اصلاً‌ ریشه كن شود.

 

پیام‌های آیه:‌

 

  •  انفال:‌ زیاده‌های هر چیزی است. در آیه منظور غنیمت‌های جنگی است.

مفسرین عرفانی گفته‌اند:‌

  • انفال تقوا و پرهیز از گناهی است كه انسان به آن آراسته می‌شود زیرا پرهیز از گناه از توان بنده خاكی افزون است.
  • انفال اصلاح ذات البین است.

اینكه مردم تلاش می‌كنند تا قلبهاشان از حسد، كینه، حسادت، كدورت و سایر آلودگی‌ها پاك شود این تلاش فضل خدای سبحان است.

  • گروهی از مفسرین نقش واسطه‌گری پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را نوعی فضل و موهبت الهی دانسته‌اند.
  • گروهی ایمان و عقد قلبی و اطاعت از شریعت را انفال ذكر كرده‌اند.

گروهی از مفسرین:

  • صداقت در عشق به خدای سبحان و اطاعت از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را انفال و فضل خدای سبحان معنا كرده‌اند.
  • انفال (فضل و زیاده) تنها از سوی خدا و با وساطت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله صورت می‌گیرد.

 

  • «یسْئَلُونَك‏» نكته قابل توجه آن است كه سؤال كنندگان و معترضین آیه صحابه پیامبرند.
  • «قُل‏» كلام خدا مستقیماً‌ از لسان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله جاری می‌شود.
  • «لِلَّهِ وَ الرَّسُول‏» انفال از آن خدا و به تبع از آن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است.
  •  نام الله جامع همه كمالات حضرت حق است. نام پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به اسم جامع خدا عطف شده شاید این عطف از آن‌روست كه بیان دارد خدا با همه خدایی‌اش فضل و زیاده‌های مادی و معنوی را در اختیار انسان قرار می‌دهد و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چون جلوه تامّه‌ی حضرت حق است این زیاده‌ها را به طور كامل در  اختیار انسان قرار می‌دهد مشروط به اینكه بنده قدرت دریافت آنها را داشته باشد.
  • «یسْئَلُونَك‏ عَنِ الْأَنْفال‏» پیامبر حتی نزدیك‌ترین صحابه تو ممكن است گرفتار تعلقات دنیای مادی شوند.
  • هر كس دائماً‌ در میدان مجاهده با نفس است در مجاهدت باید خود را به فرامین مقام كلیه ولایت بسپارد.
  • سؤال كنندگان آیه كسانی هستند كه خود را فاعل در خیرات دیدند.
  • تعرض زمانی به میدان می‌آید كه بنده چشم به فاعلیت خود بدوزد.
  •  خدا توفیق مقابله با نفس را به بندگان عطا می‌كند تقوی كنید كه از غیر خدا كمك بگیرید.
  • « اَصْلِحُوا» صفات نفسانی خود را اصلاح كنید تا اجازه بروز نیابد.
  • «أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» مطیع خدای سبحان و مطیع پیامبر شوید كه مؤمن بودن مشروط به اطاعت از آنهاست.
  • اعتراض به ولی حق نوعی بی‌تقوایی است.
  • ایمان در زمان اعتراض به خدا و رسول استمرار خود را از دست می‌دهد.

 

تاریخ جلسه : 91/7/1 ـ جلسه 1

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مباركه اسراء ، آیه 85

[2] سوره مباركه بقره ، آیه 222

[3] سوره مباركه حجرات ، آیه 10

[4] سوره مباركه نور، آیه 54

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *