تفسیر آیه 107 سوره آل عمران

آیه-107-آل-عمران-موسسه علمیه السطان علی بن موسی الرضا ع

منظور از رحمت آن بهشت وصالی است که نصیب بنده می‌شود ، و آیه اعلام می‌کند رسیدن به بهشت جلوه رحمت خدا به بنده است نه صرف طاعت بنده. جلوه رحمت خداست که نتیجه‌ی طاعت او قرار گرفتن در بهشت می‌شود.

یعنی اگر فرد طاعتی انجام بدهد اما رحمت خدا شامل حال او نشود در بهشت قرار نمی‌گیرد، ممکن است طاعت بر عالم ماده این فرد تاثیر داشته باشد اما موجب وصل او به حق نمی‌گردد تا قیامت او را آباد کند، زیرا صرف طاعت این قابلیت را ندارد. در طاعت فعل انسان محدود است و فعل محدود نمی‌تواند خیرات بی‌پایان به او هدیه دهد. ولی زمانی که رحمت خدا به میدان آید در طاعت او تأثیر ایجاد می‌شود.

آثار عجیب طاعت صرفاً به دلیل رحمت خداست نه به دلیل نفس طاعت.

نکته دیگر: از اینجا معلوم می‌گردد که ورود به بهشت و رسیدن به وصال حق بنابر استحقاق فرد نیست، صرف لطف خداست. تفضل و کرم اوست نه اینکه اشخاص مستحق چنین امکانی باشند.

 

خلود در رحمت

 

«فَفي‏ رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فيها خالِدُونَ» «کسی که چهره قلبش سپید شد در رحمت خداست». سوال می‌شود اگر او در رحمت خدا قرار دارد، دیگر نیازی به کلمه «هُمْ فيها خالِدُونَ» نیست، جاودانگی برای چه ذکر شده است.

پاسخ می‌دهند:

  • اولاً با «فَفي‏ َرَحْمَتِ اللَّهِ» قابلیت عبد ذکر می‌شود و عبد به واسطه طاعت قابلیت حضور در عرصه رحمت را دارد و رحمت خدا مداوم است و منقطع نیست.

 

  • ثانیاً در مورد کفار خدای سبحان مطرح فرمود «فَذُوقُوا الْعَذابَ». عذاب را بچشید. اینجا با کلمه «هُمْ فيها خالِدُونَ»‌ می‌فرماید: در جانب رحمت خلود است امّا در جانب عذاب خلودی در آیه مطرح نشده است، خدای سبحان فرمود «ُذوقُوا» فعلاً بچشید امّا نگفت همیشگی است، یعنی خیری که خدا به بنده افاضه کند دائمی‌است، بنده با عمل ناشایست خود را از فیض خدای سبحان منقطع میکند. خدای سبحان دائماً فیض را به سوی بنده ارسال می‌کند یعنی با وجود اعمال بد بندگان معلوم نیست جریان خیر برای آنها تکرار نشود. در مورد کفر فرمود «ُذوقُوا» دراینجا فرمود: «رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فيها خالِدُونَ».

 

  • نکته دیگری که اشاره کردند می‌فرمایند: «وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ»‌ همانگونه که تاریکی صورت نشانه کدورت باطن است که در ظاهر فرد به نمایش گذاشته می‌شود در مورد کسانی که سپید رو هستند قناعت باطنی آنها، تفویض امور شان به خالق، توکل آنها بر خالق ایشان را برای همیشه در رحمت ابدی قرار می‌دهد چون این صفات خُلق آنها شده است و از آنها جدا نمی‌شود از این رو خلود در بهشت نصیب‌شان می‌شود.

 

انسان به همان صورت که زندگی می‌کند می‌میرد

 

استاد بروجردی می‌فرمایند: انسان به همان صورت که زندگی می‌کند می‌میرد و بر همان محشور می‌شود. این فرد بر قطع طمع از خلق مُرده با اعتماد بر حق مُرده. با همین وضعیت هم در قیامت محشور می‌شود.

 

توجه دائمی به جمال حق

 

تعبیر دیگری می‌فرمایند: رحمت جمال حق است اینها در قیامت در فضایی مبعوث می‌شوند که جمال حق را مشاهده می‌کنند انس با حق دارند و چون خود خواستار چنین وضعیتی بودند این وضعیت برای آنها دائمی‌است. یعنی هرگز قصد کوچ کردن از آن فضا را ندارند.

مومن در انجام بسیاری از کارهای خیر هیچ محدوده‌ای و هیچ حد یقفی را قرار نمی‌دهد، خوبان نیز در توجه شان به جمال حق هیچ محدودیتی قائل نبودند از این رو برای همیشه در رحمت خدای سبحان قرار می‌گیرند.

به تعبیر دیگر، یکی از مفسران می‌فرماید: رو سپیدی ایشان به این جهت است که توجه همیشگی آنها در این عالم به حق بوده است، این توجه به حق برای اینها در عالم دیگر نیز هست، و جاودانه در این جایگاه زندگی می‌کنند.

 

«وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ»

 

اهمیت ظاهر و باطن افراد

 

یکی دیگر از مفسرین می‌فرمایند: همانگونه که ظاهر بر باطن تاثیر گذار است باطن نیز بر ظاهر تاثیر می‌گذارد، به همین جهت دین در مورد پوشش اهمیت قائل شده، زیرا مسئله صرف پوشش ظاهری نیست و اعتقادات فرد نیز در این پوشش اثر گذار است. يعنی پشت اين ظاهر يك فكر قرار گرفته است به همان میزان عکس آن هم صادق است؛ يعنی انسان هر اعتقادی در دل داشته باشد این اعتقادات در صورت ظاهری زندگی او نیز مشاهده می‌شود و در قلب او مدفون نمی‌ماند.

«وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ» يعنی با پرده‌برداری از دل رو سپیدی این افراد ظهور پیدا می‌کند و صفای باطن آنها آشکار می‌شود، در آنها كدورت جهل، معصيت، ترديد و سوء ظن به خدا راهی ندارد. او عبد است و اين عبد در محضر حق در كمالات جاويد به سر می‌برد.

 

پایداری بر فطرت اولیه

 

«وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ»‌ یعنی آنها بر فطرت نورانی خود و خلقت اولیه‌شان باقی ماندند و انحرافی بر آنها وارد نشده است از ابتدا در رحمت بودند در این عالم نیز در رحمت‌اند در آخرت نیز در رحمت‌اند. این صراط مستقیمی‌است که هیچ انحراف و گمراهی در آن مشاهده نمی‌شود.

نکته ای در مورد خلود در حقیقت کسانی که چهره دل‌شان سپید است ثبات قدم دارند «ثبت لی قدم صدق»‌ با ادبیات دیگر با هر تردیدی در امر حق دل مکدر می‌شود. تردید ظلمت ساز است علت اینکه ما روزانه موظف هستیم مکرر نماز بخوانیم برای اینکه سر سوزنی تردید اگر بر ما عارض شده است رفع شود و تردید تداوم پیدا نکند.

 

«فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ»‌

 

نظر يكي از مفسرين در این قسمت از آیه «فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ»‌ این است که وجود ایشان برای بقيه امنيت بخش است، يعنی در رحمت‌اند و از ناحيه اينان هيچ آسيبی به ديگران نمی‌رسد، بلکه از وجود آنها نور و سرور برای دیگران ایجاد می‌شود؛ يعنی نور چهره ایشان برای بسیاری از افراد راهنمای حق است.

سیر انسان‌ها از ظاهر به طرف باطن است، عالم ماده عالم ظاهر است و افراد به طرفی می‌روند که ظاهر شان مشاهده نمی‌شود و ملکوت آنها برملا می‌گردد، وقتی که اين ملکوت زیباست مایه آرامش خود و دیگران است و وقتی که ملکوت مکدر است برای خود و دیگران قبض ایجاد می‌کنند.

 

قابلیت برخورداری از رحمت

 

در تعبیر یکی دیگر از تفاسیر به این نکته اشاره شده است که این افراد قابلیت این رحمت را دارند که در آن زندگی کنند. گاهی ما آنقدر خوشی زياد داريم که تحملش را نداریم و از شدت خوشی می‌خواهیم بمیریم! نه اتفاقاً وقتی کسی وجهه دلش الهی است، قابلیت حضور دائم در محضر حق، انس و وصل دائم را دارد و مرگی هم عارض بر او نیست، از شدت خوشی نمی‌میرد بلکه قابلیت حضور در عرصه دوام رحمت را دارد.

یک فرد هندی ده روز کربلا ماند و به حرم نرفت. همه به او معترض شدند كه تو از هند به كربلا آمدی و به حرم نمی‌روی؟!!! می‌گفت: اگر به حرم بروم می‌میرم و همین طور هم شد. روز یازدهم که رفت حرم سه بار گفت: اینجا پسر فاطمه کشته شده!! و مُرد. ولی این همه عالم بزرگوار که هر شب جمعه به کربلا رفته‌اند و نمرده‌اند. معنی آن این نیست که آنها قابلیت نداشته‌اند که شهودی نصیب‌شان شود اما این فرد داشته! وسعت ظرف وجودی اهمیت بسیار دارد ظرف وجودی آنها برای خوشی معنوی وسیع گشته و اما نه فوری فریاد مستانه می‌کشند و نه از خوشی می‌میرند، ظرفشان برای دريافت كمالات و فيوضات خيلی بزرگ است. اصلاً قانون این است با اینکه خیلی از علمای ما چشم باز داشتند، امّا زندگی عادی را نیز رها نکرده‌اند، هم می‌ديدند و هم زندگی عادی خود را داشتند، اینکه فرمود جاودانه در رحمت هستند یعنی قابلیت دریافت آن همه سرور و کمال و خوشی را دارند.

 

تاریخ جلسه : 96/7/22 ـ جلسه 91

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *