در محضر امام حسن مجتبی (ع) ـ بخش هشتم

چهار شاه‌کلید

 

امام حسن مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند:

 

«در زمان احتضار پدرم بر ایشان وارد شدم درحالی‌که جزع و گریه می‌کردم. پدرم از من سؤال کردند: «آیا جزع و زاری می‌کنی؟!» گفتم: «چگونه زاری نکنم درحالی‌که نزدیک است که شما را از دست بدهم!» پدرم فرمودند: می‌خواهی چهار چیز به تو بیاموزم که اگر این چهار خصلت را حفظ کنی به واسطه آن نجات پیدا خواهی کرد و اگر آن‌ها را ضایع کنی و از دست بدهی، دنیا و آخرت را از دست دادی:

«یا بُنَی‏ لَا غِنَى‏ أَكْبَرُ مِنَ‏ الْعَقْلِ‏ وَ لَا فَقْرَ مِثْلُ الْجَهْلِ وَ لَا وَحْشَةَ أَشَدُّ مِنَ الْعُجْبِ وَ لَا عَیشَ أَلَذُّ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ»[1]

«فرزندم! هیچ بی نیازی برتر از عقل نیست و هیچ فقری مانند جهل نیست. هیچ چیزی مانند عجب و خودپسندی وحشت ندارد و هیچ زندگی لذت‌بخش مانند داشتن حُسن خلق نیست»

 

با توجه به ابتدای روایت درمی‌یابیم انسان در زمان تأثر شدید نیز قابلیت آموختن مطالب مهم را دارد. امام حسن علیه‌السلام این مطالب ارزش‌مند را لحظات احتضار پدر از ایشان فرا گرفتند. ضمن آن که آموختن به هنگام اندوه، غصه را از یاد انسان می‌برد.

در ادامه امیرالمؤمنین چهار نکته اساسی به فرزند خود می‌فرمایند که بی‌توجهی به این نکات موجب خسارت دنیا و آخرت خواهد شد:

 

بالاترین ثروت

 

عقل پیامبر درونی انسان بوده و دائماً صحیح و غلط را برای او تبیین می‌کند. عاقل می‌داند چگونه معاش خویش را بگذراند تا محتاج کسی نباشد؛ به همین جهت عاقل به احدی محتاج نبوده و معاش و معاد او تأمین است. در حقیقت ثروتمندترینِ مردم، کسی است که بیشترین عقل را دارد نه آن که حساب بانکی‌اش رقم بالاتری دارد.

 

فقیرترین مردم

 

هیچ فقری مانند ندانستن نیست. میزان خسارتی که نادانی برای فرد به ایجاد می‌کند؛ به مراتب بیش از خسارتی است که ممکن است فقرمادی به دنبال داشته باشد. ضرر ندانستن بسیار بیشتر از ضرر نداشتن است. بنابراین باید بیش از رفع نیازهای مادی، در صدد رفع نادانی‌ها بود. چه بسیار فقرایی که عزت‌مند و مورد احترام بوده و چه بسیار جهّالی که بواسطه جهل‌شان، عزّت و آبرو و حسب و نسب و ثروت خویش را بر باد داده‌اند.

تنهاییِ ترسناک

 

هیچ وحشتی شدیدتر از عُجب نیست. فرد خودپسند، گویا دیواری به دور خود ساخته؛ نه خود با کسی مأنوس می‌شود و نه دیگران می‌توانند با او مأنوس شوند. آرام آرام اطرافیانش او را رها کرده و تنهایش می‌گذارند و این تنهایی، بیشترین وحشت و نگرانی را برای او فراهم می کند.

عُجب و خودپسندی، گاه به دلیل علم زیاد، ثروت کلان، حسب و نسب و گاه به دلیل داشتن  امتیازات دیگر بوجود می‌آید.

زندگی لذت‌بخش

 

هیچ زندگی‌ای به اندازه خوش اخلاقی، لذّت‌بخش نیست. بالاترین لذت زندگی، خوش‌اخلاقی‌ست؛ زیرا فرد خوش‌اخلاق، محبوب خدا و مردم است و کسی که محبوب باشد بسیاری از خواسته‌هایش محقق می‌شود؛ به همین جهت زندگی برای او گواراست.

ما نیز تجربه کرده‌ایم در کنار یک فرد خوش اخلاق، به انسان اذیتی نمی‌رسد و همین امر موجب خوشی او می‌شود. فرد خوش اخلاق با خُلق خوش، موجب خوشحالی دیگران شده و خود نیز از خوشی دیگران لذّت می برد. گاهی برخی افراد گمان می‌کنند با بداخلاقی و قیافه گرفتن، دیگران مطیع ایشان بوده و مخالفتی با خواسته‌هایشان نخواهند کرد لکن سرانجام طاقت مردم، یکباره تمام شده و او را کنار می‌گذارند.

 

تاریخ جلسه: 87/8/6 ـ جلسه 4

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] بحارالانوار، ج75، ص111

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *