ویژگیهای مؤمن حقیقی
امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«لَا یسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقِیقَةَ الْإِیمَانِ حَتَّى یكُونَ فِیهِ خِصَالٌ ثَلَاثٌ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَة»[1]
«حقیقت ایمان را بندهای درك نمیكند مگر اینكه سه خصلت در او باشد: تفکر عمیق در دین، اندازهگیری درست در زندگی، صبوری در مقابل مشکلات»
آنچه برای بنده باقی میماند و با او از دنیا به آخرت منتقل میشود «ایمان حقیقی» است. بنابراین هر یك از بندگان خواستار ایمان بنیادین و حقیقی بوده و نمیخواهد ایمانش صرفا قشری و ظاهری باشد.
از كلام حضرت چنین استنباط میشود كه ایمان حقیقی طلب كردنی است؛ زیرا «یسْتَكْمِلُ» به باب «استفعال» رفته است و یكی از معانی اصلی باب استفعال طلب كردن است. هر بندهای باید خودش طالب رسیدن به حقیقت ایمان باشد و رسیدن به این مطلوب، با داشتن سه خصلت محقق خواهد شد:
1.«التَّفَقُّهِ فِی الدِّین»؛«تفكر عمیق در دین، دین شناسی»
بنده باید دینشناسیاش عمیق بوده و معارف دینی را به طور گسترده و ژرف طلب كند. اهل لغت فقه را «بذل نهایت تلاش» دانستهاند، بنده باید نهایت تلاشش را مبذول دارد تا به عمق شریعت دست یابد.
تفقه در دین امر مشكلی است زیرا این عبارت از باب تفعل و یكی از معانی باب تفعل تَكلُّف و به زحمت افتادن است. به حقیقت دین دستیافتن امر دشوار ولی در اوج لذّت و شیرینی است
معمولا فقیه بودن در شمار خصلت افراد به حساب نمیرود اما حضرت «تَّفَقُّه» را در شمار خوی افراد و جزو خصلت آنها به حساب میآورند.
2.حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَة»؛«اندازهگیری درست در معیشت، شناخت معاش صحیح»
یعنی بنده به هنگام خرج کردن، نه دچار اسراف شود و نه بخل بورزد.
از سخن حضرت چنین استنباط میشود اگر كسی بدون فكر اموال خود را خرج كند و حسن تقدیر در هزینه كردن مال نداشته باشد؛ از حقیقت ایمان بیبهره بوده و ایمان او قشری و ظاهری است. اگر كسی فرهنگ درست مصرف كردن نداشته باشد(عقل معاش نداشته باشد) از حقیقت ایمان به دور است.
3.«الصَّبْرُ عَلَى الرَّزَایا»؛ «صبر بر مصیبتها»
رزایا جمع رزیة به معنای مصیبت. یكی از مواردی كه انسان را به كنه و حقیقت ایمان نائل میكند، صبوری در مقابل مشكلاتیست که در زندگی هر کسی به انواع مختلف وجود دارد.
هر كس از این سه خصلت دور بماند موجودیت شرعی او سطحی و پوشالی خواهد بود و ایمانش اساسی و عمیق نیست.
ایمان و امن از یک خانوادهاند؛ بنابراین ایمان حقیقی امنیتبخش و آرامشدهنده است. اما اگر ایمان صوری و ظاهری باشد فرد از این آرامش و امنیت بیبهره است. به عبارت دیگر، کسی که این سه خصلت را نداشته باشد؛ در بطن ایمان او درگیری و اختلاف و نزاع وجود دارد.
در میان این سه خصلت، خصلت دوم به امور ظاهری مربوط میشود و به این حقیقت اشاره دارد که در بسیاری از موارد، امور ظاهری در قلب انسان اثرگذار است.
حکمت برخی احکام
امام رضا علیهالسلام در حدیثی طولانی به حکمت برخی از احکام عبادی اشاره کردند که در این جلسه به شرح برخی از آنها میپردازیم:
احکام بانوان
«اگر پرسیده شود: «چرا در زمان حیض، زن نماز نمیخواند و روزه نمیگیرد؟» پاسخ آن است: «زیرا زن در آن زمان ناپاك است و خدا دوست دارد كه بندگی تنها در حال طهارت باشد نه در حال نجاست. و نیز به دلیل آن که بر کسی که نماز واجب نیست؛ روزه هم واجب نیست»
اگر پرسیده شود: « چرا قضای روزه بر عهده زن هست در حالی كه قضای نماز بر آنان نیست؟ پاسخ آن است: «به چند دلیل: زیرا روزه گرفتن، زن را از امورات شخصی، خدمت به همسر، اصلاح امور منزل و اشتغال به معشیت باز نمیدارد(زن روزهدار میتواند به همه امور روزمرهاش رسیدگی کند) درحالیکه نماز مانع از همه امور شده و وقت را میگیرد؛ زیرا نماز در شبانه روز مکرر بر انسان واجب میشود و زن توانایی بر این(قضا کردن نمازهای ایام حیض و به جا آوردن نمازهای فعلی و رسیدگی به امور شخصی و منزل) ندارد ولی روزه اینطور نیست.
دلیل دوم آن است که در نماز زحمت و برخاستن و تحرك و جنب و جوش همه اعضای بدن هست ولی در روزه چنین نیست(روزه زحمت خاصی ندارد) و فقط پرهیز از خوردن و نوشیدن است.
دلیل سوم آن است در طول شبانهروز هیچ وقت جدیدی نیست مگر آنكه در آن نماز جدیدی واجب شود؛ در حالی كه روزه چنین نیست كه هر روز میرسد روزهاش واجب باشد(روزه فقط در یک ماه بر فرد واجب است)»»[2]
احکام قضای روزه
«اگر پرسیده شود: «چرا هرگاه كسى در ماه رمضان مریض یا مسافر بود و تا رمضان دیگر طول كشید و مریض، صحّت و سلامتى خود را باز نیافت یا مسافر سفرش بپایان نرسید و ماه رمضان سال دیگر رسید؛ باید فدیه بدهد براى رمضان گذشته و قضایش ساقط مىشود، ولى اگر در بین سال شفا یافت یا مسافرتش تمام شد و روزه را قضا نكرد؛ باید هم روزه را قضا كند و هم فدیه دهد؟»
پاسخ آن است: «در ماه رمضان آن سال روزه بر او واجب شده بود، ولی چون مریض یا مسافر بود زمانش به بعد موكول گردید، و چون در تمام این سال شرایط روزه كه صحّت (سلامتی بدن) و حضور در وطن (مسافر نبودن) است برای او موجود نشده؛ اساساً روزه از او ساقط میشود و به جای آن بر او فدیه واجب میگردد؛ زیرا حقتعالی مرض را بر او غلبه داده و افاقهای از مرض نیافته است و خدا راهی از برای ادای تكلیف برای او قرار نداده است(چون مریض قدرت روزه گرفتن را ندارد و مسافر هم نباید روزه بگیرد) پس از این جهت روزه از او ساقط است. و همچنین است حكم در هر چیز را كه خداوند بر او مسلط كند…»»[3]
دعای خروج از منزل
حضرت وقتی از منزل خارج میشدند این دعا را میخواندند:
«بِسْمِ اللَّهِ، آمَنْتُ بِاللَّهِ، تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ، لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه»[4]
تاریخ جلسه: 86/12/6 ـ جلسه 19
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] الحیاة، ترجمه آرام، ج3، ص277
[2] عیون اخبارالرضا، ج2، ص117
[3] عیون اخبارالرضا، ج2، ص117
[4] اصول کافی، ج2، ص543