مقدمه
برآنیم تا از حقیقت وجود خود غبارروبی کنیم تا بتوانیم بیش از پیش جلوه امام را در نظام عالم ادراک نمائیم، و از هر گونه سرگردانی، انحطاط و انحراف مصون و محفوظ بمانیم.
باور داریم به میزانی که نقش امام عصر عجّلاللهفرجه را در زندگیمان ادراک کنیم، میزان بندگیمان بیشتر و سلوکمان سهلتر میشود.
معترفیم در هر مرحله زندگی از «ولی خدا» دور افتادیم و بدون معرفت و توسّل و تمسّک به او قدمی برداشتیم، نه تنها از خدای سبحان دورگشتیم، بلکه خسارتهای شدید و وسیعی را متحمل شدیم.
در این سری از جلسات امام زمان شناسی، برای کسب معرفت بیشتر نسبت به امام، ادعیه و زیارات مربوط به حضرت را بررسی می کنیم، و از این رهگذر با بخشی از وجود خویش نیز آشنا می شویم که بدون معرفت امام این قسمت از حقیقت وجودیمان را نمی شناختیم.
نقش معصوم در اعمال درست ما
در زیارت «آل یس کامله» بعد از سلامهای متعدد به امام عصر عجّلاللهفرجه عرض میکنیم:
«اَنتُم عِصْمَتُنَا لِدُعَائِنَا وَ صَلَاتِنَا، وَ صِيَامِنَا وَ اسْتِغْفَارِنَا، وَ سَائِرِ أَعْمَالِنَا»[1]
در زیارت حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه یکی از نقشهای حضرت را در زندگی خود چنین میبینیم: شما نگهدار نماز و روزه و دعا و استغفار و همه اعمال ما هستید.
با وساطت حضرات معصومین اعمال ما در کثرات عالم ظاهر گم نمیشود. شاید معنای عصمت نه تنها حفاظت، بلکه نگهداری از خطا نیز باشد. با وساطت ولی عصر عجّلاللهفرجه عبادات بنده کیفیت صحیحی پیدا میکند و از هرگونه انحراف و خطایی مصون و محفوظ میماند، نه فقط عبادات بلکه «سَائِرِ أَعْمَالِنَا»؛ هر عملی که از عارف به حضرت، مرتبط با حضرت، منتظر حضرت و محبّ حضرت واقع شود، آن عمل به نحوی از انحراف و خطا مصون مانده و از کیفیّتی صحیح بهرهمند می گردد.
مصون ماندن اعمال ما با وساطت معصومین، امر عجیبی نیست. همانگونه که پدر هنگام دیکته گفتن به فرزند، زمانی که متوجه اشتباه او می شود، جملهاش را تکرار می کند تا فرزندش متوجه خطای خود شده و آن را تصحیح کند، امام عصر عجّلاللهفرجه نیز بزرگتری است که مراقب عملکرد محبیّن خویش میباشد، و اعمال و عبادات آنها را از انحراف مصون نگه می دارد.
حضرت ولیعصر (عج)، آبروی شیعیان
در فرازی از زیارت حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه میخوانیم:
«أَنْتُمْ جَاهُنَا أَوْقَاتَ صَلَوَاتِنَا»[2]
«در هنگام نماز و زمان پیوست به خدا، شما آبروی ما هستید»
«جاه» به معنای وجهه و آبروست. در زمان نماز و هنگام حضور در محضر ربّ العالمین ما با وجهه امام زمان عجّلاللهفرجه و اعتبار او به حریم وصل ورود پیدا میکنیم. در حقیقت، در پرتو ارتباط با امام عصر عجّلاللهفرجه, هم با آبرودار مرتبط هستیم هم با آبرودهنده.
با شناخت ولیعصر عجّلاللهفرجه به عنوان عاصم و حافظ اعمال، و آبرودهنده به ما، در حقیقت خود گمشده خویش را بیشتر میشناسیم و به این باور می رسیم که خدای سبحان به ما قابلیت پذیرش این وجهه و اعتبار، و پذیرش باقی ماندن در حصار حفاظت امام را عطا کرده است.
- در فرازی دیگر از زیارت حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه رسماً خود امام را مورد خطاب قرار میدهیم:
«مولای أَنْتَ الْجَاهُ عِنْدَ اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّي»[3]
«مولایم! تو آبروی من نزد خدایی هستی که هم ربّ توست و هم ربّ من»
شادمانی بیعت کننده با امام
در ادامه زیارت به حضرت عرض میکنیم:
«أَنَا يَا مَوْلَايَ مُسْتَبْشِرٌ بِالْبَيْعَةِ الَّتِي أَخَذَ اللَّهُ عَلَيَّ شَرْطَهُ قِتَالًا فِي سَبِيلِهِ، اشْتَرَى بِهِ أَنْفُسَ الْمُؤْمِنِينَ»[4]
«مولای من! خوشحال و شادمانم به بیعتی که خدا از من گرفته، بیعتی که شرطش قتال در راه اوست، و به وسیله آن جانهای اهل ایمان را خریده است.»
محبّ ولیعصر عجّلاللهفرجه به مال و جمال و پست و مدرک و مقام دلخوش نیست. به حضرت عرض میکنیم: خوشی من از این جهت است که در زمره بیعت کنندگان هستم و برای شما جانم را به خدا فروختم، دلخوشم که به خاطر شما از همه هستیام صرف نظر کردم.
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُون…»[5]
در بیعت، انسان با خدا وارد معامله میشود، و در ازای بهشت، مال و جانش را میدهد. در واقع پس از این معامله، انسان نه تنها وارد بهشت، بلکه مالک بهشت می شود. (لَهُمُ الْجَنَّةَ)
دوست تک حضرت
در فرازی از زیارت آل یس کامله به حضرت عرض میکنیم:
«أَنَا وَلِيٌّ وَحِيدٌ، وَ اللَّهُ إِلَهُ الْحَقِّ يَجْعَلُنِي كَذَلِكَ»[6]
«من دوست تک شما هستم، و خدا که معبود حق است، مرا این گونه قرار داده.»
با دو نگاه این فراز دعا را بررسی میکنیم:
در نگاه اول، به ولی عصر عجّلاللهفرجه عرض میکنیم: من برای شما دوستی تک هستم، و برای این امتیاز هیچ ادّعایی ندارم، و همهاش را لطف خدا میدانم.
خدای سبحان به یکایک ما این قابلیت را عطا کرده که در ارتباط با امام عصر عجّلاللهفرجه به جایی برسیم که بین دوستان و دوستداران حضرت تک باشیم، پس باید بکوشیم تا این قابلیت را به فعلیّت درآوریم.
در نگاه دیگر، گویا به حضرت عرض میکنیم: دوستان شما با هم جفت هستند و من تک ماندم. تمنّا دارم مرا مورد توجّه خاص خویش قرار دهید، و با من ارتباطی بسیار نزدیک داشته باشید تا از تنهایی رها شوم.
فریادرسی حضرت
در بخشی دیگر از زیارت آل یاسین کامله به حضرت ولیعصر عجّل عرض میکنیم:
«يَا وِقَايَةَ اللَّهِ وَ سِتْرَهُ وَ بَرَكَتَهُ، أَغِثْنِي، أَدْرِكْنِي، صِلْنِي بِكَ وَ لَا تَقْطَعْنِي»[7]
«ای حفاظ خدا، ای پرده خدا، ای برکت خدا، به فریادم برس، مرا دریاب، من را به خودت برسان و این ارتباط را قطع نکن.»
يَا مَوْلَايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ أَنَا مُسْتَغِيثٌ بِك
ابوالوفای شیرازی نقل میکند: زمانی که در کرمان زندانی بودم، حاکم وقت تصمیم به قتل من گرفت. و من برای رهایی از این حکم، به امام سجاد علیهالسلام متوسل شدم. شبی حضرت رسولاکرم صلّیاللهعلیهوآله را در عالم رؤیا دیدم. پیامبر صلّیاللهعلیهوآله فرمودند: برای هر امری باید به یک فرد خاص از اهل بیت من متوسل شوی. سپس فرمودند:
«وَ أَمَّا الْحُجَّةُ فَإِذَا بَلَغَ السَّيْفُ مِنْكَ الْمَذْبَحَ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ فَاسْتَغِثْ بِهِ فَهُوَ يُغِيثُكَ وَ هُوَ كَهْفٌ وَ غِيَاثٌ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِهِ »[8]
زمانی که شمشیر به محل ذبح تو رسید (به حلقشان اشاره کردند) باید به حضرت حجّت استغاثه داشته باشی، پس او به فریادت میرسد، او غاری وسیع است و فریادرس هر فریادخواهی است.»
گویا پیامبر صلّیاللهعلیهوآله آموزش میدهند که هر زمان مشکلات بسیار حادّ شد، و در بحرانی قرار گرفتید که نمیتوانید سختتر از آن را تصوّر کنید، به حضرت حجّت متوسل شوید.
در روایات، به دو معصوم عنوان «غیاث» داده شده است: امام رضا علیهالسلام و امام زمان عجّلاللهفرجه.
«غیاث» فریادرسی است که هم کمک می کند و هم سرمایه لازم را در اختیار می گذارد.
با بهرهمندی از غیاث بودن امام، باید استغاثه کنیم، باید طلب داشته باشیم، باید شدّت نیازمان را نشان دهیم.
در عنوانی دیگر، پیامبر صلّیاللهعلیهوآله حضرت حجّت را «کهف» معرفی کردند. «کهف» به غار وسیع گفته میشود. وجود مقدّس امام عصر عجّلاللهفرجه همچون غاری وسیع است که همه پناهندگان به خود را پناه میدهد.
بیائید از حضرت، خودش را طلب کنیم، نه امور مادی و مالی زودگذر را.
در دیاری که تویی بودنم آنجا کافی است آرزوی دگرم غایت بی انصافی است
بر این باوریم: چونکه صد آمد نود هم پیش ماست
اگر در معیت امام باشیم، حضرت همه نیازهای زندگیمان را به بهترین وجه تأمین میکند، و همه امورمان را به عهده میگیرد.
وقتی وارد کهف ولایت شویم، همچون اصحاب کهف میشویم؛«نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمينِ وَ ذاتَ الشِّمال»[9] و همه امورات زندگیمان و اینکه در زندگی به چه چیز و چه کس اقبال نماییم یا پشت کنیم، با چه کس قطع رابطه کرده و به چه کس وصل شویم، با مدیریت امام عصر عجّلاللهفرجه صورت میگیرد.
امنیت بخشی حضرت
در یکی از زیارات حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه هنگام ورود به سرداب میخوانیم:
«اللَّهُم وَ آمِنْ بِهِ الْبِلَاد»[10]
«خدایا! به وسیله حضرت ولی عصر عجّلاللهفرجه همه شهرها را امن قرار بده»
در سرزمین وجود ما، هرچقدر ایمان بیشتری حاکم باشد، و استقرار ولایت افزون شود، از تزلزل به دور بوده و از آرامش بیشتری برخوردار میشویم، و این آرامش را به اطرافیانمان هم منتقل میکنیم.
آیتالله صافی از قول پدرشان بیان میکنند:«پدرم زمانی سردردهای بسیار شدیدی داشت، و از هیچ درمان و معالجهای نتیجه نمیگرفت. روزی مادرم به ایشان پیشنهاد کرد برای حضرت ولیعصر عجّلاللهفرجه عریضهای نوشته، و شفایشان را طلب نمایند.
پدرم از شدّت درد آنقدر ناتوان شده بودند که قدرت نداشتند برای برداشتن کاغذ و قلم به سمت دیگر اتاق بروند. ما برایشان کاغذ و قلم آوردیم، و پس از اینکه عریضهشان را نوشتند، زیر بغلشان را گرفته و تا کنار چاه نزدیک منزل همراهیشان کردیم. پدرم عریضهشان را داخل چاه انداختند، و هنوز چند قدم از آنجا دور نشده بودند که سردردشان کاملاً برطرف شد.»
مشکل اساسی زندگی ما این است که بزرگترِ زندگیمان را از یاد بردهایم و راه را گم کردیم. اگر برای هر امری سراغ حضرت حجّت برویم و رفع مشکلات را از مولایمان درخواست کنیم، از رنجها و سختیهای زندگی رها می شویم.
تاریخ جلسه:97/9/16 ـ بخش ششم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] المزار الکبیر، ص570؛ زیارت آل یس کامله
[2] المزار الکبیر، ص570؛ زیارت آل یس کامله
[3] المزارالکبیر، ص572؛ زیارت آل یس کامله
[4] المزارالکبیر، ص571؛ زیارت آل یس کامله
[5] سوره مبارکه توبه، آیه111
[6] المزارالکبیر، ص572 ؛ زیارت آل یس کامله
[7] المزارالکبیر، ص572 ؛ زیارت آل یس کامله
[8] بحارالانوار، ج94، ص345
[9] سوره مبارکه کهف، آیه 18
[10] بحارالأنوار،ج99، ص118