راهکارهای مسرور بودن ـ بخش سوم

سرور ممدوح و مذموم

 

اصل در زندگی ما سرور است، البته این سرور، سروری است که موجب بندگی است نه مایه غفل ، سروری است که ما را در عرصه بندگی کامروا می کند و مایه وصال به مقصد می‌شود نه سروری که موجب غفلت و گم شدن در عالم ماده شود .

در قرآن کریم آمده است:

« إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحين‏ »[1]

«خدا افرادی را که خوش هستند دوست ندارد»

سیاق آیه در مورد قارونی است که به امور مادی خوش است، این فرح، فرح کاذب است.

خدای سبحان در سوره یونس، آیه 58 می‌فرماید:

« قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا »

«بگو به فضل و رحمت‏ خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند»

 

باید به امور باقی خوش بود، خوش بودن به امور فانی مذموم است. دینی را داریم که می‌گوید  « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون‏»[2] ، «…أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏»[3]،  نمی‌شود فلاح بی‌خوشی باشد، موفقیت با خوشی توأم است، در دین ما ترغیب به خوشی شده است ولی خوشی که موجب سرعت در خیرات و سبقت در کمالات می‌شود نه خوشی که مایه توقف است .

ما در زندگی بعضی از متدینین متأسفانه ناخوشی را به عنوان یک اصل می‌بینیم و اگر فرد متدینی خوش باشد دیگران تعجب می کنند که مگر می شود یک متدین خوش باشد.

 

از دست ندادن فرصت ها

 

یکی از اموری که موجب ناخوشی زندگی ماست، از دادن فرصت ها می‌باشد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج البلاغه می‌فرمایند :

«إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ »[4]

« از دست فرصت‌ها ، غصّه و غم و اندوه است»

 

اگر جزء افرادی هستیم که از فرصت ها بهترین بهره را می بریم موجبات سرور خود را فراهم کرده ایم و اگر فرصت ها را بی‌ارزش و ناچیز می‌دانیم اسباب ناخوشی خود را مهیا ساخته‌ایم.

« إِضَاعَة» به معنی از دست دادن آگاهانه است.

از دست دادن فرصت ناکامی است و ناکامی منجر به ضعف و ناامیدی می شود که اگر مجدداً مهار نشود و سبب از دست دادن دوباره فرصت شود مصداق  « ظُلُماتٌ‏ بَعْضُها فَوْقَ‏ بَعْض‏ »[5] می شود.

  •  از آقای بهجت سؤال شد در نماز گاهی متوجه می شویم حضور قلب لازم را نداریم چه کنیم فرمودند: حال که متوجه شدید از این به بعد را را دریابید.

افراد موفق مانع هدر رفتن زمانشان هستند، آنان اگر در گذشته فرصتی را از دست داده باشند نه بابت فرصت‌های از دست رفته غصه می‌خورند و نه مانع از دست دادن فرصت‌های آینده می‌شوند بلکه با مدیریت صحیح مانع تکرار خطاهای گذشته می‌شوند.

 

از خود شروع کنیم

 

بسیاری از ناراحتی های ما به دلیل معامله نادرستی است که دیگران با ما دارند.

به عنوان مثال کینه ای که نسبت به ما دارند و یا بدبین هستند یا حسادتی که قادر به دیدن موفقیت های ما نیستند. اگر در این شرایط می‌خواهیم این ناراحتی ها را برطرف کنیم باید ببینم ما نیز نسبت به دیگران احساس بد و یا کینه‌ای داریم یا خیر و تمام تلاشمان را بر اصلاح باطنی خود بگذاریم.

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:

« احْصُدِ[6] الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِك‏ »[7]

«با ریشه کن کردن بدی از سینه خودت، بدی را از سینه دیگران درو کن.»

 

  • در عوض اینکه نگاهمان به بدی‌های دیگران باشد با ریشه کن کردن بدی از سینه خود بدی دیگران را درو کنیم.
  • با اصلاح خود کمک به اصلاح دیگران کنیم. در این صورت اطرافیان‌مان نیز می‌آموزند خود را اصلاح کنند.

 

تاریخ جلسه: 97/4/26 ـ بخش 3

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]  سوره مبارکه قصص، آِیه 76

[2]  سوره مبارکه مؤمنون، آیه 1

[3]  سوره مبارکه بقره، آیه 2

[4]  نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام، حکمت 114

[5]  سوره مبارکه نور ، آیه 40 : « تاريكى‏هايى است برخى بالاى برخى ديگر»

[6]  «حصد» یعنی درو کردن

[7]   نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام، حکمت 169

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *