در سوره مباركه آل عمران آیه ١٩٢ آمده است:
در آیه قبل به ویژگیهای اولی الالباب اشاره شد كه اینان در هر حالی خود را در محضر مربی خویش میبینند و همین توجه سبب میشود كه به پروردگار خویش بگویند:
ای مربی ما! حتما اگر تو كسی را وارد آتش كنی، او را خوار كردهای و برای ظالمین هیچ یاوری نیست.
«رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیتَهُ»
از مصادیق ربوبیت خداوند سبحان
«ربَّنا» ربوبیت خدا اقتضا میكند همانطور كه رحمتش را افاضه مینماید عقاب را هم برای كسانیكه نیاز دارند وارد نماید، به عبارتی تربیت مِهری برای بعضی كافی نیست بلکه باید اندك قهری وارد شود تا رشد آنها بهتر صورت گیرد.
ربوبیت و لطف خدا اقتضا میكند مردم را با یك تلنگر آتشین از اشتباهاتشان جدا كند.
فطرت انسان شرمنده شدن در مقابل حق را نمیپسندد به همین جهت حاضر است هر طاعتی را انجام دهد تا از شرمندگی در مقابل حق مصون و محفوظ بماند اما اگر گاه خدای سبحان شرمندگی را برای عبد لازم دید از طریق شرمندگی او را تربیت مینماید.
ناگهانی بودن عذاب
فعل «تُدْخِلِ» مضارع و باب افعال است كه یكی از معانی باب افعال، ناگهان وارد شدن در امری است این فعل برای عذاب به كار میرود زیرا عذاب ناگهانی وارد میشود و سرنوشتی بسیار تأسفبار در پی دارد، سرنوشتی كه هیچ فردی نمیتواند در آن جایگاه منع از عذاب نماید یعنی احدی نمیتواند قهر الهی را دفع كند.
معانی «أَخْزَی»
مفسرین برای اَخْزَی شش معنا ذكر كردهاند:
- دوری و بُعد
- خوار و ذلیل
- هلاكت
- قرار گرفتن در گرفتاری
- از دست دادن دلیل و بینه
- خجالت زده شدن
چه کسانی از رسوایی در قیامت مصون هستند
قیامت روزی است كه خدا پیامبر صلیاللهعلیهوآله و همراهان پیامبر را رسوا و ذلیل و خوار نمیكند.
مومن خلود در آتش ندارد
مومنین خلود در آتش ندارند و موقتاً و برای تطهیر وارد آتش میشوند چون به هر حال دورهایی نامناسب در زندگی خویش داشتهاند، گر چه خزی برای آنان مستقر و ماندگار نیست .
در سوره مریم آیه ٧١ میفرماید:
«وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا»
«و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم میشوید؛ این امری است حتمی و قطعی بر پروردگارت!»
همه افراد وارد آتش میشوند اما ما بعد از مدتی متقین را از آتش نجات میدهیم؛ آیه نشان میدهد مومنین داخل در آتش میشوند اما در آتش رسوا نمیگردند چون موقتی وارد آتش میگردند از این رو بیآبرویی آنها را تهدید نمیكند.
- بعضی از مفسرین می گویند: خدا هر كس را در آتش وارد كند، او را شرمنده و خجالت زده كرده است
اگر خزی را به معنای شرمندگی معنا كنیم یعنی واردین به جهنم در مقابل خدا و امامشان شرمنده هستند و هیچكدام سرافراز نیستند اما با عنایت خدای سبحان مومنین از این شرمندگی عبور میكنند و در این شرمندگی پایدار نمیمانند.
تفاوت خطای کافر و مومن
نوع انسان چه مومن و چه كافر گرفتار خطا میشوند، مهم آنست كه استقرار در خطا پیدا نكنند، آنچه كافر را مخلَّد در آتش میكند آنست كه در خطا و گناه ماندگار میشود، اما مومن توبه میكند؛ مفسرین عرفانی هم میگویند همگان گرفتار آتش فراق از حق میشوند با این تفاوت که كافر مستقر در آتش است و مومن موقتا در آتش قرار میگیرد.
- هركس باید در اشتباهات، به خود توجه داشته باشد و درس لازم را بگیرد .
از عوامل رسوایی در عالم
بندگی نکردن
اولی الالباب به این باور رسیدهاند كه خدای سبحان گروهی را به دلیل عدم بندگی وارد آتش میكند كه خوار و رسوا خواهند شد، در حقیقت ورود به آتش مایه بیآبرویی و رسوایی افراد است و در این امر هیچ تردیدی ندارند از این رو امر یقینی را با «انك» مطرح میكند تا با تاكید بگویند «به درستی كه» یا «حتما» تو این كار را انجام میدهی.
اولی الالباب به رحمت خدای سبحان واقفاند اما میدانند پشت پرده رحمت حضرت حق آن است كه هركس از بندگی اعراض كند باید عقوبت شود، گاه رحمت اقتضا میكند گروهی رسوا و ذلیل شوند.
ظلم و جابجاکاری
با اضافه شدن حرف تحقیق «قد» بر سر فعل «أَخْزَیتَهُ» میتوان گفت: هرگز تردیدی در پی رسوایی نیست، همان خدایی كه سیاست اولیهاش اكرام است همان خدا كسی را كه از حضرت حق دوری نموده و گرفتار ظلم و جابجاكاری شده گرفتار فضاحت و رسوایی مینماید .
اگر مفسرین گرفتاران آتش را ظالم معرفی میكنند از آنروست كه ظالم در حق خود كوتاهی میكند و خود، این كوتاهی و نقص را برای خویش میپسندد و با انتخاب خود در جایگاه نامناسب قرار میگیرد (ظلم یعنی قرار گرفتن چیزی در غیر جایگاه خود)
جهل، معصیت، دوری از حقیقت
مفسرین عرفانی میگویند: اگر آتش؛ جهالت، معصیت یا دوری از حقیقت باشد، هر كس كه خود این گزینهها را انتخاب نماید اعتبار خویش را از دست داده و ننگ ابدی را برای خود رقم زده است.
از بین رفتن انسانیت و آشکار شدن حیوانیّت
اگر انسانیّت كسی نابود شود و حیوانیّتش آشكار گردد بد رسوایی و فضاحتی برای او به دنبال دارد كه این خود عذابی دردناك است، خدا در همین عالم او را رسوا میكند و درجه وجودیش نه تنها از حیوان بلكه از جمادات هم پستتر میشود، زیرا طبق آیه قرآن بعضی از جمادات در مقابل حق خضوع دارند.
جدا بودن از صراط مستقیم
رسوایی زمانی برای انسان رخ میدهد كه فرد در صراط مستقیم نباشد ، در واقع سرعت روندگان در صراط را مشاهده میكند اما خواهان ورود به صراط مستقیم نیست؛ انحراف او بر همه اهل صراط آشكار است به همین جهت بدون اعتبار جلوه میكند.
خودبینی
مفسری میگوید: «اخزیته» یعنی اگر كسی گرفتار خودبینی شود و از این وضعیت توبه نكند و خودبینی او شدت پیدا كند خوار میشود زیرا چنانچه خدا بخواهد بندهای را تكریم كند خود را در ذهن او بزرگ میكند و به فرد اجازه خودبینی نمیدهد.
اگر خداوند ظالم را خوار میكند و او را به خود واگذار مینماید از آنروست كه ظالم خود را كنار خدا قرار داده و خود را شریك خدا میداند.
«وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ»
از دست دادن نیروی کمکی
مفسرین میگویند: اگر فردی گرفتار عذاب فراق گردد رسوا میشود و هیچ یاوری ندارد.
اگر كسی از حیوانیّت خویش توبه ننمود و جهالت و معصیت خود را موجه نمود و خواهان بازگشت به عالم انسانیت نشد، نیروی كمكی هم به او نمیرسد؛ در مورد این افراد عفو الهی هم عارض نمیشود چون خطای خود را گناه حساب نمیكنند.
- اگر فردی از نصرت خدا بیبهره شود هیچیك از دارای او برایش نافع نیست و بهرهایی نخواهد برد، گویا همه عالم جنود خدای سبحان هستند و زمانیكه انسان در خدمت حق قرار گیرد آنان موظفاند به انسان خدمت كنند و چون انسان، خود را از عرصه طاعت و خدمت به حق محروم كند همه كائنات به وی پشت نموده و او را به خود واگذار میكنند.
مومنین حتما نیروی كمكی در اختیار دارند و ظالمین از نیروهای كمكی بیبهره هستند.
ثمره طاعت و در فضای قرب قرار گرفتن
از مفهوم مخالف آیه میتوان دریافت فردی كه در حریم طاعت قرار داشته و در فضای قرب زندگی كند.
- از اعتبار ویژهایی بهرهمند میشود.
- یاوران و همراهان زیادی در جهت انجام صحیح طاعت و تثبیت در عرصه حضور دارد.
در همینجا باید یادآور شد همه قبیح را میشناسند. معصیت برای افراد شناخته شده است بنابراین گناهكار آگاهانه گناه را انتخاب میكند.
- اگر در پایان آیه بجای واردین در آتش كلمه ظالم بكار رفته است از آنروست كه ظلم آنان موجب ورود به آتش گشته یعنی اگر انسان خواهان اكرام حق است باید از هر نوع ظلمی پرهیز نماید. ظلم آسیب جدی به جایگاه انسانیت وارد می نماید.
تاریخ جلسه: 98.9.30 ـ
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»