تفکر صحیح و ناصحیح از دیدگاه قرآن ـ بخش یازدهم

سوره مبارکه آل عمران، آیه 153

 

«إِذْ تُصْعِدُونَ وَلاَ تَلْوُونَ عَلَى أحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًَّا بِغَمٍّ لِّكَيْلاَ تَحْزَنُواْ عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ مَا أَصَابَكُمْ وَاللّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ »

«[ياد كنيد] هنگامى را كه در حال گريز [از كوه] بالا مى‏‌رفتيد و به هيچ كس توجه نمى‏‌كرديد و پيامبر شما را از پشت ‏سرتان فرا مى‌‏خواند پس [خداوند] به سزاى [اين بى‏‌انضباطى] غمى بر غمتان [افزود] تا سرانجام بر آنچه از كف داده‌‏ايد و براى آنچه به شما رسيده است اندوهگين نشويد و خداوند از آنچه مى‏‌كنيد آگاه است»

 

جنگ احد

 

آیه بیانگر داستان جنگ احد است. قرآن کریم می‌فرماید به یاد آورید زمانی‌ که (برای جمع‌آوری غنایم جنگی) از کوه بالا می‌رفتید و هرقدر پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله صدایتان می‌زد رویتان را باز نمی‌گرداندید و حتی منتظر یکدیگر نمی‌شدید، خداوند بابت این فرار مجازات‌تان کرد در حالی‌که دوستانتان را از دست داده بودید و به این جهت مغموم بودید. خداوند غمی بر غم‌تان افزود (غم شکست) تا بابت غنیمتی که از دست دادید محزون نباشید و بدانید خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است.

 

چرا گرفتاری پشت گرفتاری فرا می‌رسد؟

 

  • گاهی اوقات در زندگی ما گرفتاری‌هایی پیاپی از راه می‌رسد درحالی‌که هنوز گرفتاری قبلی پایان نیافته. تفکر صحیح در این زمان آن است که ما مستحق عذاب بودیم و گرفتاری عذابی است که از این طریق بر ما فرود آمده است. برای رفع آن باید در پی عامل نزول گرفتاری بود، شاید یکی از عوامل آن ناشکری و یا گرایش به دنیا و مادیات آن و به تبع ترک وظیفه و مسئولیت‌نشناسی است همچنان‌که اصحاب پیامبر به جهت توجه به غنائم جنگی وظیفه خطیر خود را در دفاع از پیامبر رها کردند و با وجود آنکه پیامبر آنان را فراخواند به جمع‌آوری غنایم پرداختند.
  • تفکر صحیح دیگر در این هنگام آن است که شاید عامل تکرر گرفتاری این است که مشکلات و گرفتاری اول را عظیم شمردیم و به همین جهت خداوند ما را به مشکلی بزرگ‌تر مبتلا کرد. امیر‌المؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند:

«مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا»[1]

«کسی که مصائب و گرفتاری‌های کوچک را بزرگ بشمارد خداوند به گرفتاری‌های بزرگ‌تر او را مبتلا می‌کند.»

چنین نگاهی سبب می‌شود مشکلات در نظرمان آسان جلوه کند.

 

سقوط یا صعود؟

 

مشکلات تازیانه‌ایست که اگر بنده متنبه شود و ناشکری کند می‌تواند موجب رشد و صعود او شود و اگر در عوض رشد گرفتار هبوط و سقوط شود و یا جزع و فزع سر دهد مشکلی سخت‌تر نازل می‌شود.

 

سوره مبارکه آل عمران، آیه 154

 

«ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَآئِفَةً مِّنكُمْ وَطَآئِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحَّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ »

«سپس [خداوند] بعد از آن اندوه آرامشى [به صورت] خواب سبكى بر شما فرو فرستاد كه گروهى از شما را فرا گرفت و گروهى [تنها] در فكر جان خود بودند و در باره خدا گمان‌هاى ناروا همچون گمان‌هاى [دوران] جاهليت مى‌‏بردند مى‏‌گفتند آيا ما را در اين كار اختيارى هست بگو سررشته كارها [شكست‏‌ يا پيروزى] يكسر به دست‏ خداست آنان چيزى را در دلهايشان پوشيده مى‌‏داشتند كه براى تو آشكار نمى‏‌كردند مى‌‏گفتند اگر ما را در اين كار اختيارى بود [و وعده پيامبر واقعيت داشت] در اينجا كشته نمى‏‌شديم بگو اگر شما در خانه‏‌هاى خود هم بوديد كسانى كه كشته شدن بر آنان نوشته شده قطعا [با پاى خود] به سوى قتلگاههاى خويش مى‏‌رفتند و [اينها ] براى اين است كه خداوند آنچه را در دلهاى شماست [در عمل] بيازمايد و آنچه را در قلبهاى شماست پاك گرداند و خدا به راز سينه‌‏ها آگاه است»

 

هنگام وقوع شکست، افراد بر دو دسته‌اند: دسته‌ای مؤمن و دسته‌ای منافق. کسانی‌که از ایمان بهره می‌برند در آن زمان نه تنها خود اساس امنیت می‌کنند بلکه به دیگران نیز امنیت می‌بخشند و حتی در آن شرایط مضطرب و پریشان نمی‌شوند.

 

اضطراب چرا؟!

 

  • تفکر صحیح در مواجهه با مشکلات انتظار فرج و گشایش است. اگر در هنگام بروز مشکلات و رویدادهای ناگوار زندگی مضطرب می‌شویم و خود را می‌بازیم درجه ایمان‌مان پایین است.
  • در هنگام مشکلات و ابتلائات زندگی مکنونات و خلقیات درونی ما ظهور پیدا می‌کند و مخفی نمی‌ماند«يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ» و با یکایک آن آزمایش می‌شود تا مدعی از مؤمن تفکیک شود به همین جهت باید نه تنها نسبت به افعال ظاهری‌مان که نسبت به مکنونات قلبی‌مان نیز دقت کنیم.

 

سوره مبارکه آل عمران، آیه170

 

«فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »

«(شهدا) به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است‏‌ شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته‌‏اند شادى مى‏‌كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى‌‏شوند»

 

شهید

 

شهید کسی است که ایمان به خدا و پیامبر دارد و  با حبّ اهل بیت می‌زیسته و با آن حبّ از دنیا رفته است حتی در روایت از اباعبدالله علیه‌السلام آمده کسی که با این حبّ در بستر جان دهد نیز شهید است.

خدای سبحان در سوره مبارکه حدید، آیه 19 می‌فرماید:

«وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاء …»[2]

 

بهترین کام!

 

این گمان که شهدا از شهادت و عدم حضورشان در این عالم ناخوش هستند بسیار اشتباه است، این تصور در ارتباط با شهدایی که جوان از دنیا رفته‌اند بسیار وجود دارد، اکثر افراد گمان می‌کنند چنین شهیدی به جهت عمر کوتاهی در دنیا داشته ناکام است و بهره کافی را نبرده است، درحالی‌که قرآن کریم می‌فرماید آنان نزد پروردگارشان با آنچه خداوند به آنان عطا می‌کند علی‌الدوام خوش هستند.

 

پیام شهدا

 

  • یکی دیگر از تصورات نادرست این است که شهدا پیامی برای ما ندارند. شهید علی‌الدوام حامل پیامی است و به کسانی که در راه حق هستند بشارت می‌دهد.

بشارت شهدا برای کسانی است که دنباله‌روی آنان و راهشان هستند«مِن خلفهم». این بشارت پیام «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ‏ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»[3] است: گرفتار هیچ گونه خوف و نگرانی و غمی نمی شوند.

 

فضل است یا عدل؟

 

گمان نکنید آنچه خداوند به شهدا عطا می‌کند به جهت استحقاق آنان بوده بلکه آنچه عطا می‌شود از سر فضل خداوند است و فضل خداوند غیر قابل تصور و نامحدود است، به جهت همین فضل است که شهدا به مقام شفاعت می‌رسند و در روز قیامت می‌توانند شفاعت کنند.

اینکه آیت الله گنجی فرموده بودند به شما قول می‌دهم شهید سردار سلیمانی هرکس را که در تشییع جنازه‌اش شرکت کند شفاعت می‌کند.

 

تاریخ جلسه : 98/10/24 ـ جلسه 11

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] نهج البلاغه

[2] سوره مبارکه حدید، آیه 19

[3] سوره مبارکه یونس، آیه 62

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *