امید ـ بخش یازدهم

امیدواران در اقلیتند

 

«قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُواْ عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللّهِ فَتَوَكَّلُواْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»[1]

«دو نفر از مردانی که از خدا می‌ترسیدند، و خداوند به آنها، نعمت (عقل و ایمان و شهامت) داده بود، گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شوید! هنگامی که وارد شدید، پیروز خواهید شد. و بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید»

 

حضرت موسی به بنی‌اسرائیل فرمود باید از شهر خارج شوید و دشمن را اخراج کنید بنی‌اسرائیل بهانه‌گیری کردند و گفتند در این سرزمین گروه جباری هستند و تا زمانی که آنان در این دیار باشند ما به آن وارد نمی‌شویم، دو نفر از برگزیدگان بنی‌اسرائیل که خدا ترس بودند و خداوند آن دو را به صراط مستقیم هدایت کرده بود گفتند با اعتماد به حق وارد قریه شوید، در این صورت به یقین غالب می‌شوید.

مطابق آیه می‌توان گفت امیدواران حقیقی در اقلیت قرار دارند همچنانکه در میان بنی‌اسرائیل تنها دو نفر امیدوار بودند.

 

برگزیدگان بنی اسرائیل چه خصوصیاتی داشتند؟

 

قرآن کریم آن دو نفر از بنی‌اسرائیل را برگزیدگانی خدا ترس معرفی می‌کند، ترسی سازنده که در بطن امید است و ایجاد حرکت می‌کند.

ویژگی دیگری که قرآن برای این دو  عنوان می‌کند خردمندی است، آنان به قومی که امیدشان را از دست داده بودند امید می‌دهند و آنان را به امتثال از اوامر مولا امر می‌کنند. عقل انسان را توصیه به امید می‌کند در مقابل صفات نفسانی او را به پرداختن به نفسانیات امر می‌کنند.

 

یقین به موفقیت

 

در هر مسیر صحیحی که قرار می‌گیریم امید به موفقیت داشته باشیم و با یقین به موفقیت در انتظار موفقیت باشیم و رسیدن به امید را امری یقینی بدانیم نه محتمل و مردد همچنانکه برگزیدگان بنی‌اسرائیل امید به موفقیت را به آنان آموختند و موفقیت را امری قطعی عنوان کردند (حرف إنّ به معنی به درستی‌که بیانگر قطعیت و یقین است)

 

موفقیت چگونه حاصل می شود؟

 

موفقیتی که در پی امید حاصل می‌شود با استمداد از خداوند است نه استمداد از نفس. انسان امیدوار از توان و قوه‌ای که خداوند در اختیار او قرار داده استفاده می‌کند نه حول و قوه خود از همین رو با موفقیت به هدف دست می‌یابد.

 

ملازمه توکل و امید

 

برگزیدگان علاوه بر آنکه قوم را به امید توصیه کردند به توکل بر خداوند نیز امر کردند.

در بطن امید توکل وجود دارد. انسان امیدوار تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد و در عین حال بر خداوند توکل می‌کند و او را بهترین وکیل می‌داند. خداوند نیز وکالت او را می‌پذیرد و بهترین تدابیر را برای موکلش به کار می‌گیرد.

 

عذاب سرگردانی

 

«قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الأَرْضِ فَلاَ تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ »[2]

موسی گفت: «پروردگارا ! من تنها اختیار خودم و برادرم را دارم، میان ما و این جمعیّت گنهکار، جدایی بیفکن!»

 

عذابی که بنی اسرائیل گرفتار آن شدند عذاب سرگردانی بود آنان چهل سال در بیابان حرکت می کردند اما با این وجود هیچ پیشروی و رشدی نداشتند و هر روز در موقعیت روز قبل خود قرار داشتند. زندگی فاقد امید نتیجه‌ای غیر از سرگردانی و حیرانی ندارد.

 

اعتماد بر حول و قوه الهی

 

پیشرفت و رشد زمانی است که انسان بر لطف و رحمت حق اعتماد کند و بندگی حق را به جا آورد انسان امیدوار بر حول و قوه خود اعتماد نمی‌کند و به موجودی بی‌پایان حق امید دارد و باور دارد آنچه نزد بنده است کم و فناپذیر است اما آنچه نزد مولاست باقی و زوال ناپذیر،«ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ»[3]

 

تاریخ جلسه: 99/6/9 ـ بخش 11

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه مائده، آیه 23

[2] سوره مبارکه مائده، آیه 26

[3] سوره مبارکه نحل، آیه 56

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *