اجتناب از رذایل مقدمه امید
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[1]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! شراب و قمار و بتها و ازلام [= نوعی بختآزمایی]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید!»
یکی از آداب امیدواری اجتناب از آلودگیها است، قرآن آلودگیها را در قالب رجس معرفی میکند و مومنین را امر به دوری از آن مینماید، زیرا نمیتوان آلوده به معصیت شد و در عین حال امیدوار به رحمت حق بود. قرآن کریم مصادیقی از این آلودگیها را در آیه بیان کرده:
شراب
خمر: به معنای شراب است که زایل کننده عقل میباشد. زوال عقل مانع امیدواری است. هرکس طالب امید است باید در فضایی قرار گیرد که عقل تقویت شود نه آنکه زایل گردد. تفاسیر عرفانی خمر را نماد هر چیزی که در عقل و ادراک اختلال ایجاد کند میدانند همچنانکه شراب مستیآور است و عقل را زائل میکند. برای امیدواری باید از هر مستکنندهای پرهیز کرد خواه آن مستکننده مال باشد یا قدرت و مقام یا عافیت و جوانی.
قمار
میسر: تفاسیر عرفانی میسر به معنای قمار را هر مالی که بدون رنج و زحمت نصیب فرد میشود میدانند که نماد فساد مالی و فساد قلب است. همانطور که باختن در قمار ایجاد عداوت میکند اگر زندگی نیز چنین باشد که یکی برنده باشد و دیگری بازنده آن باخت ایجاد عداوت میکند. اگر بخواهیم در زمره امیدواران باشیم باید زندگیمان برد برد باشد نه آنکه ما برنده باشیم و دیگران بازنده و از هر چیزی که بوی فساد مالی از آن به مشام میرسد کناره گیریم.
بت
انصاب: بتی است که برای عبادت نصب میشود، مفسران عرفانی انصاب را فساد اعتقادی میدانند، اگر اعقتادات فاسد شود و انسان در عوض پرستش خدا غیر خدا را پرستش کند و بر آن اعتماد نماید امیدوار نخواهد بود. انسان امیدوار فقط بر خداوند اعتماد میکند و به همین جهت هرگز امیدش را از دست نمیدهد.
شانس
ازلام: به معنی شانس و بختآزمایی است و از نگاه مفسرین کاری است که جهت اطلاع از عالم غیب صورت گیرد مانند کهانت و سحر. گرچه برخی دیگر از مفسرین آن را فضولی معنا کردهاند و برخی دیگران را اعتقاد به شانس تفسیر کردهاند. این تصور که فلان فرد خوش شانس است و دیگری بد شانس، چنین دیدگاهی بسیار نادرست است و در حقیقت بیتوجهی به حقایق زندگی است، بسیاری اوقات افراد بدون در نظر گرفتن تلاشی که فرد کرده و زحماتی که متقبل شده از موفقیت او با شانس تعبیر میکنند درحالیکه شانس دخالتی در این امر ندارد، همه چیز در نظام عالم قانونمند است بیآنکه شانسی در میان باشد. اعتقاد به شانس مانع امید میشود زیرا فرد با بد شانس خواندن خود هیچ تلاشی برای بهبود اوضاع نمیکند و امیدش را روز به روز بیشتر از دست میدهد و بیشتر به خود ظلم میکند.
چرا برخی افراد گرفتار میشوند؟
«فَلَوْلا إِذْ جَاءهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ»[2]
«چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهای آنها قساوت پیدا کرد؛ و شیطان، هر کاری را که میکردند، در نظرشان زینت داد!»
قرآن کریم در آیه سابق میفرماید برخی افراد را گرفتار کردیم باشد که متضرع شوند و به ما رو آورند و با این تضرع منکسر گردند و نزد حق تواضع نمایند، اما آنان چنین نکردند و گرفتاریشان ادامه یافت.
تضرع راهی برای امیدواری
یکی از راهکارهای امیدواری تضرع است. تضرع و ضراع هر دو از یک ریشه است ضراع به معنای پستان مادر است همانطور که نوزاد شیرخواره به سینه مادر میچسبد و با آن آرامش مییابد بنده نیز باید در محضر حق تضرع کند و ذلت و مسکنت خود را به مولا نشان دهد و با رها کردن منیت خود هیچ اعتمادی بر موجودیاش نکند.
تضرع، پناهندگی به حق است
تضرع احساس ذلت و خواری بنده در برابر مولا و پناهندگی به رحمت اوست، تا زمانیکه بنده متضرع نیست و احساس فقر نسبت به مولا ندارد امید در زندگی او بیمعناست، هر زمان تضرع پیدا کند خدای سبحان نوری فرا روی او قرار میدهد و زندگی سیر کمالی خود را آغاز میکند.
سنگ دلی مانع امیدواری است
سنگدلی مانع امیدواری است، همانطور که در زمین سنگلاخ بیل فرو نمیرود انسان سنگدل نیز تحول ناپذیر است و به همین جهت هیچ روزنهای از امید در او نمودار نمیشود.
نتیجه عدم تضرع
نتیجه عدم تضرع سنگدلی است و به دنبال ان شیطان اعمال سوء انسان را زیبا نشان میدهد و دیگر انسان دلیلی برای اصلاح و تغییر خود مشاهده نمیکند و خود را کامل و جامع مییابد، تصوری مملو از وهن و توهم.
خوشیهای زندگی یکی از آزمایشات الهی است
«فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ»[3]
«(آری،) هنگامی که (اندرزها سودی نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآوری شده بود فراموش کردند، درهای همه چیز (از نعمتها) را به روی آنها گشودیم؛ تا (کاملاً) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم)؛ در این هنگام، همگی مأیوس شدند؛ (و درهای امید به روی آنها بسته شد).»
یکی از علائم ناامیدی فراموش کردن پیامها و انذارهای الهی است. گاهی اوقات زندگی در ظاهر بر وفق مراد است و تمام شرایط مهیا است و در ظاهر انسان تصور میکند مورد آزمایش حق قرار نگرفته درحالیکه خوشیها و ناخوشیهای زندگی هر دو آزمایشی الهی است برخی افراد در هنگام ناخوشی به خداوند رو میآورند و برخی در هنگامه خوشی، کسی که در لذات و خوشیهای زندگی خدا را فراموش کند و غافل از یاد حق باشد گرفتار بلیهای شده که خود از ان آگاه نیست. قرآن کریم میفرماید ما به ناگاه از این افراد همه نعمات را میگیریم و آنان سرگشته و حیران میشوند و گرفتار ناامیدی میگردند.
استفاده از نعمات راهکاری برای امیدواری
برای امیدوار بودن بایداز نعمات و لذات زندگی بهترین استفاده را کرد. لذات و خوشیهای زندگی آزمایشی الهی است اگر در این هنگام میزان شکرگزاری بنده بیشتر شود و بندگی حق را بیشتر به جا آورد این آزمایش را با موفقیت سپری کرده است اما آنکس که مشغول به لذات زندگی شود و در عوض آنکه نعمات زندگی او را به یاد حق آورند او را از یاد حق غافل سازند گرفتار عذاب دردناکی شده که تبعاتش در اینده معلوم میگردد.
تاریخ جلسه: 99/6/11 ـ بخش 13
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه مائده، آیه 90
[2] سوره مبارکه انعام، آیه 43
[3] سوره مبارکه انعام، آیه 44