لغزش، عامل از دست دادن امکانات و خروج از فضای مطلوب
گاهی اوقات با آنکه در فضایی مطلوب قرار داریم و از نعمات بیشماری بهرهمندیم، ناگهان امکانات رفاهی خود را از دست میدهیم! برای فرد و بسیاری از اطرافیان این سوال مطرح میشود که چه عاملی باعث تغییر جایگاه او و از دست دادن نعماتش شد.
قران لغرش را به عنوان عامل این امر معرفی میکند و می فرماید:
«فَأَزَلَّهُمَا الشَّیطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِیهِ وَقُلْنَا اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ»[1]
«پس شیطان آن دو را به لغزش انداخت وآنان را از باغى كه در آن بودند، خارج كرد و (در این هنگام به آنها) گفتیم: فرود آیید! در حالى كه بعضى شما دشمن برخى دیگر است و براى شما در زمین قرارگاه و تا وقتى معین بهره و برخوردارى است.»
لغزش مربوط به گناهان عمدی نیست، بلکه بسیاری از سهویات و ناخواستههایی است که از ما صادر میشود و ما قصد جدی به انجام آن نداشتیم؛ اما اثر منفی و سوء خود را برجا میگذارد. این اثر از دست دادن آسایش و آرامشی است که بر ما وارد میشود. همانطور که حضرت آدم و حوا توسط شیطان لغزیدند و گمراه شدند.
راههای مصونیت از خطا
1. درخواست مصونیت از خدای سبحان
یکی از راههای مصونیت از خطا، درخواست مصونیت از خداوند است. در دعای جوشن کبیر خداوند را با عنوان «یا عاصِمَ مَنِ استَعصَمَه» (ای مصون کنندۀ کسی که از تو درخواست مصونیت کند.) خطاب میکنیم.
2. تمسک به قرآن و عترت
یکی دیگر از راههای مصونیت از خطا، تمسک به قرآن و عترت است همچنانکه قرآن میفرماید:
«فَمَن یكفُر بِالطّاغوتِ وَیؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقى لَا انفِصامَ لَها»[2]
«پس هر كه به طاغوت كافر شود و به خداوند ایمان آورد، قطعاً به دستگیرۀ محكمى دست یافته است كه گسستنى براى آن نیست وخداوند شنواى داناست.»
3. عبودیت
یکی دیگر از راه های مصونیت از خطا عبودیت و بندگی خدای سبحان است. خداوند سبحان می فرماید:
«إِنَّ عِبادِی لَیسَ لَكَ عَلَیهِمْ سُلْطانٌ وَ كَفى بِرَبِّكَ وَكِیلًا»[3]
«قطعاً تو بر بندگان (خالص) من تسلّطى ندارى و حمایت ونگهبانى پروردگارت (براى آنان) كافى است.»
در هر لغزشی شیطان بر ما مسلط می شود و از سیطرۀ حضرت حق خارج شدهایم.به میزانی که مراقبه داشته باشیم و به قرآن و عترت تمسک پیدا کنیم و عبودیت حضرت حق را به جا آوریم، خطاها و لغزشهای ما کمتر میشود.
پذیرش کلمات؛ عامل بازگشت رفاه و آسایش از دست رفته
قران راهکار بازگشت آرامش و رفاه از دست رفته را پذیرش کلمات میداند و میفرماید :
«فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»[4]
«پس آدم از سوى پروردگارش كلماتى دریافت كرد، (وبا آن كلمات توبه كرد،) پس خداوند لطف خود را بر او بازگرداند. همانا او توبهپذیر مهربان است.»
خدای سبحان کلماتی را در این عالم فرود میآورد پذیرش این کلمات عامل بازگشت آرامش و آسایش ازدسترفته است.
کلمات؛ وجود اهل بیت
بسیاری از تفاسیر معتقدند «کلمات» وجود مبارک اهل بیت هستند که واسطۀ فیض بین بنده و خدای سبحاناند. به مجرد اینکه انسان تمسک به ولایت داشته باشد، رفاه و نعمات ازدست رفتهاش را باز مییابد .
کلمات؛ اعتراف به خطاها
بعضی دیگر از تفاسیر معتقدند منظور از پذیرش کلمات اعتراف به خطاها و لغزشهایی است که از ما صادر شده است. اگر خود را عامل خطاهایمان بدانیم و معتقد باشیم با ارتکاب هر خطایی به خویشتن ظلم کردهایم خداوند نعمات از دست رفتۀ ما را باز میگرداند.
معمولا به طرح مشکل و ذکر مشکل میپردازیم؛ اما از ذکر خدا غافلیم. همان زمان که مشکل در زندگی وارد میشود، همزمان ذکر خدا هم جاری میشود؛ مهم این است که توجه به خدا باشد نه مشکل. وقتی توجهام به حق شد، مشکل از زندگی مرتفع میشود و آرامش از دست رفته بازمیگردد.
کلمات؛ ذکر الله
بعضی تفاسیر معتقدند منظور از کلمات ذکر و یاد خدای سبحان است. اگر میخواهیم دوران ناخوشی و مشکل به سرآید و نعمات از دسته رفته باز گردد باید توجه به ربالعالمین داشته باشیم. به میزان توجه به خدای سبحان، نواقص و مشکلات رنگ میبازد.
عامل عنایت و الطاف الهی
برخی افراد بسیار مورد عنایت والطاف الهی هستند و از توفیقات بسیاری برخوردارند. منظور از الطاف الهی در این مورد الطاف معنوی و توفیقات است؛ زیرا الطاف مادی خداوند نهتنها به مؤمنین، بلکه به کفار نیز میرسد؛ اما الطاف معنوی خدای سبحان تنها مشمول مؤمنین میشود. قرآن عامل این امر را وفا معرفی میکند و میفرماید:
«یا بَنِی إِسْرَائِیلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیكُمْ وَأَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِیای فَارْهَبُونِ»[5]
«اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايم را كه به شما ارزانى داشتم، به خاطر بياوريد و به پيمانم (كه بستهايد) وفا كنيد، تا من (نيز) به پيمان شما وفا كنم و تنها از من پروا داشته باشيد.»
«وفا» در لغت عرب به معنی کامل و پر کردن است. خدای سبحان میفرماید به تعهد و قراردادی که با من بستید وفا کنید تا به عهدی که با شما بستم، وفادار باشم. قرارداد ما با خداوند بندگی و عبودیت در محضر ربالعالمین است. به میزانی که به این تعهد خدشه وارد شود از جلوۀ اسامی ربالعالمین برخوردار نخواهیم شد؛ اما اگر وفادار به میثاق بندگی باشیم خدای سبحان بهترین رزاقیت، رحیمیت، رحمانیت، قیومیت و … را در حق ما خواهد داشت.
بنده در عرصۀ بندگی باید خود را از تقصیر مبرّا نداند و بداند هرقدر سعی در بندگی حق داشته باشد از ایفای حق ربوبیت الهی قاصر و عاجز است.
وجود مبارک امام کاظم علیه السلام میفرماید:
«لا تُخرِجَنَّ نَفسَكَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللّه»[6]
«خود را در عبادت و طاعت خداوند عزّ و جلّ بى تقصير مدان.»
اصل خود جذبه است ای خواجه تاش
لیک کار کن در بندِ آن جذبه نباش
اگر از تمام قوّت و توان خود برای ایفای حقِ بندگی استفاده کنیم و موجودیمان را برای خدا و در راه خدا مصرف کنیم، وفای در بندگی داشتهایم، در این هنگام خداوند تمام ربوبیت خویش را در حق ما بکار میگیرد و بیشترین رشد و کمال را نصیبمان میکند.
اصحاب حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام تمام توان و موجودیشان را برای مولایشان خرج کردند، خداوند در برابر آن عزتی دائم به آنان بخشید، مدفنشان را کنار مولایشان قرار داد و نام آنان را در کنار مولایشان جاودان کرد. به پاس این وفاداری هر زمان نام حضرت اباعبدالله بر زبان جاری میشود، نام اصحاب ایشان در کنار نام حضرت، قرار میگیرد.
سید بحر العلوم میگوید: «برایم سوال بود این همه اعتبار به اباعبدالله که یک قطره اشک در مصیبت او بتواند جهنم سوزانی را خاموش کند از کجا نشأت میگیرد؟!»
در تشرف خدمت حضرت ولیعصر این موضوع برای ایشان تبیین میشود. حضرت برای ایشان این مثال را بیان میکند: «سلطانی برای شکار به بیابان رفته بود و با خانم سالخوردهای مواجه شد که از مال دنیا، فقط یک گوسفند داشت و همان گوسفندش را برای سلطان قربانی کرد! سلطان هم آدرس مرکز فرماندهی خود را به او داد. خانم سالخورده به او مراجعه کرد. سلطان از وزرا پرسید: «روزی که سراغش رفتم موجودیش فقط یک گوسفند بود که همان را قربانی کرد، اکنون برای او چه کنم؟» هرکس به سلطان، مقداری را پیشنهاد داد. سلطان گفت: « اگر همۀ موجودی و عرصۀ سلطنتم را به او بدهم، تازه همسان با او شدهام کار اضافهای نکردم! او همۀ داراییاش را برای من خرج کرد.»
خدا میخواهد جزای احسان حسین علیهالسلام را بدهد! حسین علیهالسلام آنچه را داشت به میدان آورد. خدا هم همۀ عوالم را در اختیار حسین علیهالسلام قرا ر میدهد.»
برای خدا پرو پیمان کار کنید مطمئن باشید خدا برای شما پروپیمان کار میکند .
عامل شرک
«وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِینَ لَیلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِمُونَ»[7]
«و (به خاطر بياوريد) هنگامى كه با موسى چهل شب وعده گذارديم وشما پس از (آمدن) او (به ميقات،) گوساله را (معبود خود) گرفتيد، در حالى كه ستمكار بوديد.»
قرآن از گروهی سخن میگوید که از خواص حضرت موسی علیهالسلام و پیامبرزاده بودند. در هنگام تعقیب فرعونیان، دریا به اذن حق شکافته شد و با حضرت موسی از رود نیل عبور کردند؛ اما عاقبت در غیاب موسی گوسالهپرستی را در عوض خداپرستی برگزیدند!
گوساله پرستی نه فقط در ارتباط با قوم بنیاسرائیل اتفاق افتاد، بلکه در زندگی یکایک ما نیز ممکن است صورت گیرد. اگر وجود مبارک حضرت بقیةااللهالاعظم را ولیّ حاضر و ناظر بر خود ندانیم، ممکن است گرفتار گوسالهپرستی شویم.
فرزند، مال، مقام، علم، حسب و نسب و… همه گوسالههای زرینی هستند که آن را خواسته یا ناخواسته میپرستیم.
اگر در عصر غیبت به ارتباط با وجود مبارک حضرت از طریق ادعیه و توسل و… توصیه شده؛ به این جهت است که از خطر گوسالهپرستی مصون بمانیم. در زیارت آل یس بیست و سه بار به وجود مبارک حضرت سلام میدهیم و با هر سلامی امام را حاضر و ناظر بر خود میدانیم؛ به همین جهت در سلامها حضور مخاطب را در نظر میگیریم و آن را با صیغۀ مخاطب عنوان میکنیم. اگر هر جمعه در انتظار ظهور مهدی فاطمه عجلالله تعالی فرجه باشیم، خطر گوسالهپرستی تهدیدمان نمیکند.
تاریخ جلسه: 1399/9/7 ـ جلسه 1
«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»
[1] . سوره بقره آیه 36
[2] . سوره بقره، آیه 256.
[3] . سوره اسراء، آیه 65.
[4] . سوره بقره، آیه 37.
[5] . سوره بقره، آیه 40.
[6] . الکافی، ج1، ص 72.
[7] . سوره بقره، آیه 51.