امید ـ بخش بیست و سوم

نهی از ناامیدی

 

در دعای ابوحمزه به خداوند عرض می‌کنیم:

 

«فَوَا سَوْأَتَى عَلَى مَا أَحْصَى كِتَابُكَ مِنْ عَمَلِيَ الَّذِي لَوْ لَا مَا أَرْجُو مِنْ كَرَمِكَ وَ سَعَةِ رَحْمَتِكَ وَ نَهْيِكَ إِيَّايَ عَنِ الْقُنُوطِ لَقَنَطْتُ عِنْدَ مَا أَتَذَكَّرُهَا»

«پس وای به رسوائیم در آن هنگام که کتاب تو تمام اعمالم را به شمار آورده که اگر امیدم به کرم و رحمت بی‌انتهایت و نهی تو از نومیدی گنهکاران نبود وقتی که متذکر اعمال زشت خود می‌شدم به کلی ناامید می‌گردیدم»

 

یکی از اموری که دین ما را از آن نهی کرده ناامیدی است، مطابق دعا خدای سبحان هر بنده را جداگانه از ناامیدی نهی کرده «نَهْيِكَ إِيَّايَ» تا هرکس به تنهایی نا امیدی را ترک کند و از آن فاصله گیرد.

ناامیدی امری عادی در زندگی افراد نیست بلکه القائی شیطانی است که بر بنده عارض شده، القائی که بنده را از امید به رحمت و کرم خداوند مأیوس می‌کند و رحمت حق را از یاد او می‌برد.

 

نگاهی غیر سطحی به زندگی

 

«قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَن يُصِيبَكُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ»[1]

«بگو: آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (: یا پیروزی یا شهادت) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عذابی از سوی خودش (در آن جهان) به شما برساند، یا (در این جهان) به دست ما (مجازات شوید) اکنون که چنین است، شما انتظار بکشید، ما هم با شما انتظار می‌کشیم!»

مؤمنین باید تمام وظایف خود را انجام دهند و به خداوند توکل کنند و هیچ ترسی به دل راه ندهند و بدانند حتی در میدان جنگ خواه پیروز شوند و خواه شهید در هرصورت کامروا گشتند و به یکی از دو خوبی دست یافته‌اند.

دیدگاه انسان الهی زیبابینی است او بندگی حق را به جا می‌آورد و علی‌الدوام به رحمت حق امیدوار است و می‌داند در هرشرایطی کامروا شده و به مطلوب رسیده خواه به مقصود دست یابد یا در عالم ظاهر موفق نشود و در عالم آخرت به بهتر از آن نایل شود «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ».

یکی از مقدمات امید نگاه واقع بینانه به زندگی است؛ نگاهی که زندگی را محدود به عالم ماده نمی‌داند و آخرت را ادامه زندگی دنیا می‌یابد، نگاهی که به دنیا با دیده مزرعه‌ای برای آخرت نگاه می‌کند و تمام تلاش خود را برای آبادی این مزرعه به کار می‌گیرد تا روزی که یوم‌الحسره نام دارد در زمره کسانی نباشد که می‌گویند: «يَقُولُ يا لَيْتَني‏ قَدَّمْتُ لِحَياتي‏»[2]  کاش برای این زندگی‌ام چیزی پیش می‌فرستادم.

 

انتظار اجابت خواسته کفار و مؤمنین چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

 

انتظاری که مؤمنین در زندگی دارند با انتظار کفار متفاوت است، مؤمن می‌داند اجابت نشدن حاجتش به یقین خیری در بردارد که از آن بی‌اطلاع است و در عوضِ آن، خیرات و کمالاتی دیگر به او عطا می‌شود، می‌داند در قیامت بابت حاجاتی که استجابت نشده و اعتراضی بر مستجاب نشدن آن به خدا‌وند نکرده چنان اجری به او عطا می‌شود که با خود می‌گوید کاش دیگر حاجاتم نیز در دنیا اجابت نمی‌شد.

اما کافر می‌داند حتی بر فرض اینکه به حاجتش دست یابد مدت کامروایی او محدود به عالم ماده است و بهره‌ای از خوشی در آخرت ندارد بلکه عذابی است که در انتظار اوست و دامنگیرش می‌شود، از همین رو قرآن کریم از جانب مؤمنین خطاب به کفار می‌گوید شما در انتظار شکست ما هستید و ما در انتظار عذابی  هستیم که یا در این دنیا شما را در بر‌می‌گیرد یا در آخرت دامنگیرتان می‌شود.

 

جنبه فردی و اجتماعی بودن امید

 

امید امری فردی و در عین حال اجتماعی است، انسان امیدوار نه تنها در زندگی خود انتظار فرج می‌کشد که در انتظار دولت عدل جهانی‌ایست که به امامت حضرت بقیة‌الله دایر می‌شود؛ دولتی که قرآن کریم به مؤمنین وعده آن‌ را داده و در آیه 5 سوره مبارکه قصص فرموده:

« نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»

«ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!»

او حتی در زمین وجودی خود نیز امید به فرج دارد، فرجی که در وجودش ایجاد کمالات کند و قبایح و رذایلش را بزداید و خیرات و حسنات زیادی را جاری و ساری نماید.

 

امید به تحقق وعده‌های الهی

 

«وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»[3]

«خداوند به مردان و زنان باایمان، باغهایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر درختانش جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشتهای جاودان (نصیب آنها ساخته)؛ و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است؛ و پیروزی بزرگ، همین است!»

 

خداوند صادق الوعد به مؤمنین و مؤمنات وعده بهشت و مساکن بهشتی‌ای پاک و مطهر و از همه بالاتر رضا و پسند خود را داده است، خداوندی که کریم است و کریمانه عطا می‌کند و بی‌حساب می بخشد. انسان امیدوار وعده‌های خداوند را باور دارد و در انتظار تحقق آن است.

آنکس که به وعده‌های خداوند یقین ندارد و گرفتار شک و تردید است حقیقتاً مؤمن نیست گرچه در ظاهر ادعای ایمان می‌کند.

 

امید به قرب

 

«وَمِنَ الأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»[4]

«گروهی (دیگر) از عربهای بادیه‌نشین، به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند؛ و آنچه را انفاق می‌کنند، مایه تقرّب به خدا، و دعای پیامبر می‌دانند؛ آگاه باشید اینها مایه تقرّب آنهاست! خداوند بزودی آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت؛ به یقین، خداوند آمرزنده و مهربان است!»

 

بعضی از بادیه‌نشینان ایمان به خدا و قیامت دارند و انفاق می‌کنند تا مقرب درگاه حق شوند «قُرُبَاتٍ عِندَ اللّهِ» و از دعای وجود مبارک پیامبر برخوردار گردند «وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ». قرآن کریم نیز به آنان وعده داده به یقین آنچه به دنبالش هستند محقق می‌شود (حرف «إنّ» بیانگر یقین و حتمیّت است) و انفاق‌شان موجب تقرب به خدای سبحان می‌شود، خداوند نیز یقیناً بر عیوب‌شان پرده می‌اندازد و آنان را به کمالات خاصی نایل می‌کند.

 

خداوند طبق حسن ظن بنده با او برخورد می‌کند

 

انسان امیدوار در انتظار وعده‌های خداوند است و یقین به تحقق آن دارد، خداوند نیز مطابق امیدش با او عمل می‌کند و آنچه انتظار می‌کشید را تحقق می‌بخشد «سَيُدْخِلُهُمُ اللّهُ فِي رَحْمَتِهِ»

خداوند بر عیوب آنکس که امیدوار به رحمت اوست پرده می‌اندازد و نقایص و عیوبش را می‌پوشاند.

 

امید اختصاص به چه کسانی دارد؟

 

امید اختصاص به کسانی دارد که از اعتقادات صحیحی برخوردارند؛ کسانی که ایمان به خداوند و قیامت دارند «مَن يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ» ایمانی دائمی و پایدار (فعل يُؤْمِنُ مضارع است که از آن اراده زمان حال و آینده می شود) نه مقطعی و گذرا.

 

تفاوت انفاق امیدواران و ناامیدان

 

امید حتی در انفاق‌های بنده نیز نقش تعیین کننده دارد، هر مالی که انسان امیدوار در راه خدا و برای رضای او خرج می‌کند در او ایجاد قرب می‌کند، اما کسی‌که ناامید از رحمت حق است و آینده زیبایی برای خود ترسیم نمی‌کند انفاق‌هایش ایجاد تقربی نزد حق نمی‌کند بلکه شاید عنوانی همانند ولخرجی داشته باشد؛ خرجی که به جهت پسند و رضای حق نیست بلکه برای آرامش و رضای دل است، به همین جهت ثمره ای ندارد.

 

تاریخ جلسه: 99/6/23 ـ جلسه 23

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1] سوره مبارکه توبه، آیه 52

[2] سوره مبارکه فجر، آیه 24

[3] سوره مبارکه توبه، آیه 72

[4] سوره مبارکه توبه، آیه 99

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *