آثار محبت اهل بیت ـ بخش اول

 

درخواست پیامبر برای مودت به اهل بیت

 

از امام حسین علیه‌السلام نقل شده است: روزی مهاجر و انصار در محضر پیامبر بودند. به حضرت گفتند: مهمان‌های زیادی بر شما وارد می‌شود و هزینه‌اش با شماست، مال و خون ما در اختیار شما باشد:

«فَاحکُم فیها بارّا مَأجورا اِعطِ ماشِئتَ و أمسِک ماشئتَ مِن غَیرِ حَرَج.»[1]     

«شما حکم کنید به خیر، اجر هم بابت این حکم به شما داده خواهد شد. مال و اموال ما را به هر که می‌خواهید بدهید یا برای خودتان نگه دارید. ما به تصمیم شما اعتراضی نداریم.»

فوراً این آیه نازل شد:

«قُل لَاأَسئلُکُم عَلیهِ اَجراً اِلّا المَودّةَ فِی القُربی»[2]   

«از شما چیزی نمی خواهم به جز محبت به اهل بیتم.»

منافقین بلافاصله از مسجدالنبی خارج شدند و گفتند: تنها انگیزه‌ای که باعث شد پیامبر مال ما را نپذیرد این بود که مردم به اقربای او رسیدگی کنند! و در همان موقع اعلام کردند که نظر پیامبر را قبول ندارند. پیامبر برای یارانش پیام فرستاد و فرمود: آیا خبری شده است؟ بعضی منکر شدند و بعضی قبول کردند که اعتراض کرده‌اند. دوباره آیه نازل شد:

«و هوَ الَّذی یَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عبادِهِ و یَعفُوا عَنِ السَّیئاتِ و یعلَمُ ما تَفعَلون»[3]   

«و اوست که توبه را از بندگان خود می‌پذیرد و از گناهان درمی‌گذرد و آنچه را انجام می‌دهید، می‌داند.»

 

حبّ اهل بیت، برتر از نثار مال و جان

 

از دید مردم، فردی که همه دارایی خود را به پیامبر تقدیم کند و مال و جانش را در اختیار ایشان قرار دهد، ایثارگر و محترم شمرده می‌شود؛ اما پیامبر می‌فرماید که حبّ به اقربای من از بذل مال و جان هم بالاتر است.

 

وجوب قرابت اهل بیت

 

در روایتی امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید:

«قَرابَتُنا اهل البَیت الَّذینَ أوجَبَ اللّه حقّنا عَلی کُلّ مُسلِم»[4]   

«قرابت ما اهل بیت بر هر مسلمان واجب است.»

 به عبارت دیگر، پیامبر از ما تقاضا دارد که با اعلام محبت، خودمان را به ایشان نزدیک کنیم.

 

شرط معیت با امام حسین علیه‌السلام در روز قیامت

 

امام صادق می فرماید: گروهی  نزد امام حسین علیه‌السلام مشرف شدند و گفتند:

«يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنَّ أَصْحَابَنَا وَفَدُوا إِلَى مُعَاوِيَةَ وَ وَفَدْنَا نَحْنُ إِلَيْكَ»

«ای فرزند پیامبر خدا، دوستان ما بر معاویه وارد شدند؛ ولی ما به سراغ تو آمدیم.»

 

«فَقَالَ إِذَنْ أُجِيزَكُمْ بِأَكْثَرَ مِمَّا يُجِيزُهُمْ»

«حضرت فرمود: در این صورت جایزه‌ای که من به شما می‌دهم خیلی بیش از جایزه‌ای است که معاویه به آنها می‌دهد.»

 

«فَقَالُوا جُعِلْنَا فِدَاكَ إِنَّمَا جِئْنَا مُرْتَادِينَ لِدِينِنَا»

«گفتند: ما فقط به دلیل اعلام دین سراغ شما آمدیم و از شما جایزه نمی‌خواهیم.»

 

«قَالَ فَطَأْطَأَ رَأْسَهُ وَ نَكَتَ فِي اَلْأَرْضِ وَ أَطْرَقَ طَوِيلاً ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ قَصِيرَةٌ مِنْ طَوِيلَةٍ مَنْ أَحَبَّنَا لَمْ يُحِبَّنَا لِقَرَابَةٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ وَ لاَ لِمَعْرُوفٍ أَسْدَيْنَاهُ إِلَيْهِ إِنَّمَا أَحَبَّنَا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ فَمَنْ أَحَبَّنَا جَاءَ مَعَنَا يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ كَهَاتَيْنِ وَ قَرَنَ بَيْنَ سَبَّابَتَيْهِ»[5]   

«حضرت، مدتی سر مبارک را پایین انداختند و با چوبی که در دست داشت، خطی کشید. سپس سر مبارک را بالا کرد و فرمود: ما اندکی از جایزه‌ای که به شما می‌دهیم در دنیاست و آنچه در آینده  نصیب شما می‌شود بهتر است. اگر کسی ما را دوست داشته باشد نه به خاطر خویشاوندی و نه به خاطر آنکه از ما حاجت بگیرد، روز قیامت کنار ما خواهد بود، همچون این دو انگشت که کنار هم قرار دارند (حضرت دو انگشت سبابه را به هم چسباندند و نشان دادند.»

 

درجات مختلف دوستداران اهل بیت

 

امام حسین علیه‌السلام در روایتی می‌فرماید:

«مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ بِقَلْبِهِ وَ جَاهَدَ مَعَنَا بِلِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِي اَلْجَنَّةِ فِي اَلرَّفِيقِ اَلْأَعْلَى، وَ مَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ وَ جَاهَدَ مَعَنَا بِلِسَانِهِ وَ ضَعُفَ عَنْ أَنْ يُجَاهِدَ مَعَنَا بِيَدِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِي اَلْجَنَّةِ دُونَ تِلْكَ، وَ مَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ وَ ضَعُفَ عَنْ أَنْ يُجَاهِدَ مَعَنَا بِلِسَانِهِ وَ يَدِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِي اَلْجَنَّةِ دُونَ ذَلِكَ»[6]   

کمال محبت آن است که هم قلبی باشد، هم زبانی و هم انسان نهایت تلاش خود را برای آن انجام دهد. چنین فردی در برترین جایگاه بهشت همراه معصومین خواهد بود. اگر کسی با دلش ایشان را دوست داشته باشد و با زبان هم اظهار کند؛ اما کاری انجام ندهد، او در درجه‌ای پایین‌تر خواهد بود؛ اما اگر کسی ایشان را دوست داشته باشد؛ ولی نتواند با زبان اظهار کند یا با دستش کاری انجام دهد با معصومین خواهد بود؛ اما در درجه‌ای پایین تر از درجه قبلی.

طبق فرمایش اباعبدالله، محبت معیت می آورد و بالاخره همراهی با این خانواده نصیب انسان خواهد شد.

 

نصیب دوستان اهل بیت

 

حضرت ابا عبدالله می فرماید:

«مَنْ أَتَانَا لَمْ يَعْدَمْ خَصْلَةً مِنْ أَرْبَعٍ آيَةً مُحْكَمَةً وَ قَضِيَّةً عَادِلَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداً وَ مُجَالَسَةَ اَلْعُلَمَاءِ»[7]    

«هرکس به سراغ ما بیاید، حتما از این چهار خصوصیت‌ نصیب او می‌شود: اعتقاد قوی، اخلاق معتدل، برادری پُرفایده و هم‌نشینی با علما.»

البته می‌توان هر چهار خصلت را با هم به دست آورد.

 

ریزش گناهان دوستدار اهل بیت

 

امام حسین علیه‌السلام می‌فرماید:

 «مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ لِلَّهِ لاَ لِغَيْرِهِ نَفَعَهُ اَللَّهُ بِحُبِّنَا وَ إِنْ كَانَ أَسِيراً بِالدَّيْلَمِ ، وَ مَنْ أَحَبَّنَا لِغَيْرِ ذَلِكَ فَإِنَّ اَللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ. إِنَّ حُبَّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ لَيُسْقِطُ اَلذُّنُوبَ عَنِ اَلْعِبَادِ كَمَا يُسْقِطُ اَلرِّيحُ اَلْوَرَقَ مِنَ اَلشَّجَرَةِ»[8]    

«هر کس عاشق ما باشد این عشق به حال او نفع خواهد داشت، حتی اگر در دیلم اسیر باشد (دیلم کنایه از جایی دور است) و قطعاً اثر محبت ما این است که گناهان او همچون برگ درخت خواهد ریخت»

 

عنوان صدیق و شهید برای مؤمنین

 

زید بن اَرقَم از صحابه پیامبر است و روز 12 محرم شهید شد. هنگامی که زید سر مطهر اباعبدالله را در تشت نزد یزید دید بر او گران آمد و گفت: من دیده بودم که پیامبر بر این لب و دهان بوسه می‌زند. وقتی چنین گفت او را شهید کردند. زید از امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کند:هیچ یک از پیروان ما نیست که صدیق یا شهید نباشد. زید سؤال کرد: چگونه ممکن است؟ در حالی که عموم شیعیان شما در بستر می‌میرند. حضرت فرمود:

 «أَ مَا تَتْلُوا كِتَابَ اَللَّهِ تَعَالَى فِي اَلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ: أُولٰئِكَ هُمُ اَلصِّدِّيقُونَ وَ اَلشُّهَدٰاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُم. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، كَأَنِّي وَ اَللَّهِ مَا قَرَأْتُ هَذِهِ اَلْآيَةَ [مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ] قَطُّ. قَالَ: إِنَّهُ لَوْ لَمْ يَكُنِ اَلشُّهَدَاءُ إِلاَّ مَنْ قُتِلَ بِالسَّيْفِ لَقَالَ اَللَّهُ اَلشُّهَدَاء»[9]  

«آیا در کتاب خدا نخواندی کسانی که حقیقتا مؤمن به خدا و رسول شوند نزد خدای سبحان دو عنوان دارند: صدیق و شهید. زید می گوید: گویی این آیه را در عمرم ندیده بودم. حضرت دوباره فرمود: اگر شهدا همان باشند که در جبهه شهید می‌شوند، باید تعدادشان کم باشد.»

 گویی امام حسین علیه‌السلام می‌خواهد بگوید: من می‌خواهم کاروان‌سالار تعداد زیادی از شیعیان باشم.

 

کُد شیعه بودن

 

«وَ قَالَ رَجُلٌ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمْ قَالَ اِتَّقِ اَللَّهَ وَ لاَ تَدَّعِيَنَّ شَيْئاً يَقُولُ اَللَّهُ لَكَ كَذَبْتَ وَ فَجَرْتَ فِي دَعْوَاكَ إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ دَغَلٍ وَ لَكِنْ قُلْ أَنَا مِنْ مَوَالِيكُمْ وَ مُحِبِّيكُمْ »[10]   

«فردی به امام حسین علیه‌السلام گفت: من جزو شیعیان شما هستم! حضرت فرمود: بترس از خدا. چیزی نگو که خدا به تو بگوید دروغگو هستی و ادعای بیجا داری! زیرا شیعیان ما دلشان از هر گونه ناخالصی و نیرنگی سالم است. تو می توانی بگویی من از محبّین شما هستم؛ ولی نمی توانی بگویی از شیعیان شما هستم.»

بنابراین از دیدگاه امام حسین علیه‌السلام شیعیان یک کُد دارند و آن هم نبود ناخالصی و فریب در دلشان است.

 

دعای امام حسین علیه‌السلام برای علم و حلم و عافیت

 

« اَللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِالْعِلْمِ وَ زَيِّنِّي بِالْحِلْمِ وَ كَرِّمْنِي بِالتَّقْوَى وَ جَمِّلْنِي بِالْعَافِيَةِ»[11]   

خدایا، مرا به واسطۀ علم از خلق بی نیاز کن؛ زیرا هر چه بیشتر بدانم وابستگی‌ام کمتر می شود. خدایا، مرا به زینت حلم آراسته کن تا قدرت تحمل من بالا برود. چه بسا افراد که می‌دانند؛ اما طاقت کافی ندارند. خدایا، مرا به وسیلۀ تقوی اکرام کن؛ تقوایی که مرا از معاصی جدا کند و به وسیلۀ آن همۀ خوبی‌هایی را که به من داده‌ای از جانب تو ببینم و به خودم نسبت ندهم. خدایا، مرا به وسیلۀ عافیت زیبا کن؛ عافیتی که روح و جسم و ظاهر و باطن، همه را شامل می شود؛ اما اصل آن باطن است.

 

دعای امام حسین(ع) برای رفع درد

 

امام سجاد نقل می‌کند که کسی از درد به پدرم شکایت کرد و گفت: ای پسر رسول خدا، من دردی در اعصاب پشتم احساس می‌کنم که نمی‌توانم ایستاده نماز بخوانم. حضرت فرمود: چه چیزی مانع شده که از «عوذه» استفاده نکنی؟ او گفت: من نمی‌دانم. حضرت فرمود: هر زمان احساس درد کردی دستت را روی موضع درد قرار بده و بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ  و آیه 67 سوره زمر را بخوان.

 «يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنِّي أَجِدُ وَجَعاً فِي عَرَاقِيبِي قَدْ مَنَعَنِي مِنَ اَلنُّهُوضِ إِلَى اَلصَّلاَةِ.قَالَ فَمَا يَمْنَعُكَ مِنَ اَلْعُوذَةِ؟ قَالَ لَسْتُ أَعْلَمُهَا قَالَ فَإِذَا أَحْسَسْتَ بِهَا فَضَعْ يَدَكَ عَلَيْهَا وَ قُلْ بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ اِقْرَأْ عَلَيْهِ وَ مٰا قَدَرُوا اَللّٰهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ اَلْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ وَ اَلسَّمٰاوٰاتُ مَطْوِيّٰاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحٰانَهُ وَ تَعٰالىٰ عَمّٰا يُشْرِكُونَ»[12]   

 

دعای جامع امام حسین علیه‌السلام

 

« اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ تَوْفِيقَ أَهْلِ اَلْهُدَى وَ أَعْمَالَ أَهْلِ اَلتَّقْوَى وَ مُنَاصَحَةَ أَهْلِ اَلتَّوْبَةِ وَ عَزْمَ أَهْلِ اَلصَّبْرِ وَ حَذَرَ أَهْلِ اَلْخَشْيَةِ وَ طَلَبَ أَهْلِ اَلْعِلْمِ وَ زِينَةَ أَهْلِ اَلْوَرَعِ»[13]    

«خدایا، از تو می‌خواهم توفیق اهل هدایت، اعمال اهل تقوی، خیرخواهی اهل توبه، ارادۀ افراد مقاوم، احتیاط اهل خشیت، طلب اهل علم و زینت اهل پارسایی را نصیبم کنی.»

اهل هدایت همۀ امورشان موافق و سازگار با هم است و سنگی سر راهشان نیست. اهل تقوی بسیار کار می‌کنند و از کم‌کاری پرهیز دارند و باز نگران هستند که عملشان قبول می‌شود یا نه. بعضی افراد علی‌رغم آن که بسیار خوب هستند، از ارادۀ قوی بهره‌مند نیستند. زینت امر مخفی نیست، بلکه دیده شدنی است. خدایا، می‌خواهم پارسایی من به چشم بیاید و همه بدانند که زندگی من بر اساس قاعده و قانون است. هر حرفی را نمی‌زنم، هر چیزی را نمی‌خورم، هر کاری را نمی‌کنم. رعایت همۀ این امور، تبلیغ صحیح دین است.

 

دعای امام حسین علیه‌السلام برای رفع بداخلاقی

 

«مَن ساءَ خُلقُه مِن اِنسانِ أو دابّة فأذّنوا فِی ‌أُذُنَیهِ»[14]  

«کسی که بداخلاق شده باشد، چه انسان و چه حیوان، در دو گوش او اذان بگویید.»

 اذان گفتن در گوش بداخلاقی را مرتفع می‌کند. بداخلاقی فقط فریاد زدن نیست. اگر کسی حسود و بخیل و تنگ نظر و متوقع شده باشد، نیز بداخلاق است.

 

تأثیر اذان در تعدیل هوا

 

گروهی از انتاکیه بر حضرت وارد شدند و گفتند: در شهر ما سرما بسیار زیاد است. حضرت فرمود: وضعیت شهرتان چگونه است؟ گفتند: مردم و امیرمان خوب هستند؛ اما هوا خیلی سرد است. حضرت فرمود:

«أیُّما بَلدة کثُرَ أذانُها بالصلاة انکسَرَ بردُها.» [15]

«هر شهری که در آن اذان زیاد گفته شود سرمای آن کم می‌شود.»

تعدیل هوا با اذان صورت می گیرد. ذکر الله در جغرافیای عالم و شرایط اقلیمی هم تأثیرگذار است و می‌تواند هوا را مناسب یا نامناسب کند.

 

نماز حاجت از لسان امام حسین علیه‌السلام

 

برای گرفتن حاجت این نماز از امام حسین علیه‌السلام نقل شده است:

چهار رکعت نماز با قنوت و ارکان نیکو می‌خوانی و در رکعت اول، یک مرتبه حمد و هفت مرتبه «حسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل»؛«خدا ما را بس است و بهترین وکیل است.» و در رکعت دوم یک مرتبه حمد و هفت مرتبه «مَا شاءَاللّه لا قُوّةَ الّا بِالله اِن تَرَنِ أنا اَقلَّ منک مالاً ولَداً»؛«آنچه خدا بخواهد خواهد شد و هیچ نیرویی جز به یاری خدا نیست.» و در رکعت سوم یک مرتبه حمد و هفت مرتبه «لا اله الّا انت سُبحانَک اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین»؛«جز تو خدایی نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم.» و در رکعت چهارم یک مرتبه حمد و هفت مرتبه«أُفَوّضُ أمری إلی اللّه انّ اللّه بصیرٌ بالعِباد»؛«کارم را به خدا می سپارم. بی گمان خداوند نسبت به بندگان بیناست.» سپس حاجت خود را درخواست می کنی.[16]      

 

دعای امام حسین علیه‌السلام برای سبز شدن درخت خرما

 

عبدالله بن زبیر می‌گوید: با حضرت اباعبدالله همسفر بودم. به درخت خرمای خشکیده‌ای رسیدیم. حضرت زیر درخت فرش انداختند و دست بالا بردند و دعایی خواندند. بلافاصله درخت خرما سبز شد و میوه داد. ساربان  که با ما بود گفت: به خدا این سحر امام حسین علیه‌السلام است. امام فرمود: به خدا سحر نیست. پسر پیامبر دعا می کند.

 

دعای امام حسین برای پیدا شدن شتر

 

عربی نزد حضرت آمد و گفت: شترم گم شده است و من غیر از این شتری ندارم. تو پسر پیامبر هستی؛ مرا به آن شتر راهنمایی کن. امام فرمود: «برو به فلان جا، شترت آنجاست و شیری در مقابلش ایستاده است.»

 

تاریخ جلسه: 1393/9/30 ـ جلسه 1

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 

 


[1]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 181

[2]. سوره شوری، آیه 23

[3]. سوره شوری، آیه 25

[4]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 182

[5] . دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 184

[6]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 188

[7] . دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 190

[8]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 190

[9]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 268

[10]. دانشنامه امام حسین(ع)، جلد 13، صفحه 276

[11].  دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 486

[12]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 482

[13].  فرهنگ سخنان امام حسین(ع) (جلد ششم نهج الحیاة)، محمد دشتی، صفحه 364

[14]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 416

[15]. دانشنامه امام حسین(ع)، جلد 13، صفحه 416

[16]. دانشنامه امام حسین(ع)، ج 13، صفحه 429

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *