اشتباه بیستم: تک بعدی بودن
یکی از اشتباهات زندگی این است که تنها یک عامل را در موفقیت افراد مؤثر دانسته و از عوامل دیگر غافل شویم؛ به عنوان نمونه تنها مدرک را عالم موفقیت و یا تنها اصالت خانوادگی را عامل تداوم یک ازدواج سالم بدانیم، و یا استعداد به تنهایی را عامل توانمندی فرد ببینیم. این طرز فکر اشتباه است؛ زیرا مجموعهای از عوامل مختلف سبب موفقیت است؛ دین و اخلاق و جمال و مال و حسب و نسب با هم میتوانند عامل ازدواج موفق باشند.
این طرز تفکر که برای بعضی از امور به تنهایی ارزش قائل شویم و بعضی از امور را نادیده بگیریم، تبعات منفی در پی خواهد داشت.
گاه بعضی امور در ذهن ما بسیار مهم جلوه میکند اما با گذشت زمان در مییابیم این تفکر ناصحیح بوده است. موفقیت، ثمرهی مجموعه ای از عوامل است نه یک عامل.
اشتباه بیست و یکم: عدم توجه به جزئیات
گاه جزییات نقشی در زندگی ما ایفا نمیکنند و همه توجه ما معطوف به کلیات است. غافل از آن که همین جزییات هنگامی که تکرار شود، تبدیل به یک معضل میشود.
به عنوان نمونه فردی بسیار متدین است و حُسن خلق دارد، اما بسیار اهل تجسس است. این کنجکاوی گرچه امری جزئی به نظر میرسد اما هنگامی که تکرار شود به خوی او تبدیل شده و موجب آزار دیگران میگردد و حتی به کلیات زندگی آسیب وارد میکند.
اشتباه بیست و دوم: عدم اظهار احساسات
اشتباه دیگر آن است که احساسات خود را اظهار نمیکنیم. در عین این که دین ما دین ابراز احساسات است. امام زمان عجّلالله به ما اجازه میدهند روزی چهل بار در زیارت آل یس به ایشان سلام عرض کنیم. و یا در زیارت عاشورا روزی صد بار به امام حسین سلام میدهیم.
اشتباه آنجاست که احساس خود را نسبت به افراد با قول و کلام اظهار نمیکنیم، حتی ناراحتی خود از دیگران را هم باید اظهار کنیم تا به مرور زمان تبدیل به کینه و دشمنی نشود.
احساس شادمانی و غم خویش را باید نشان دهیم، نماد شیعه «يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا» است.
علاقه و خواستهها و تمایلات صحیح را اظهار کنید و انتظار نداشته باشید همه همه چیز را بدانند و بفهمند.
اشتباه بیست و سوم: ارزش قائل نشدن برای خود
برای خود اوقات فراغت و تفریح در نظر نمیگیریم،.گمان میکنیم همواره باید خدمت رسانی کنیم.
حق تفریح برای خود قائل شوید؛ زیرا اگر مادر خانواده شاد باشد میتواند روی دیگران اثر گذاشته و همه اعضای خانواده خوش باشند. اگر درس خواندن و درس دادن و کار کردن با لذت صورت گیرد، اثرات بسیار مثبتی هم در خود فرد و هم در دیگران ایجاد میکند.
ما باید برای خود حق تفریح قائل باشیم. تفریح آن است که هنگامی که نگاهم به زندگی درست باشد در هر قسمت زندگی می توانیم خوش باشم.
سجدهی شکر بعد از نماز واجب به جهت لذت بردن از نماز است.
مشکل آنجاست که وظایف را از سر اجبار و تکلف انجام میدهیم اما اگر وظایف خود را با لذت انجام دهیم از حال خوش بهرهمند خواهیم شد.
یکی از اشتباهات بزرگ زندگی ما این است که با نعمات فعلی خود خوش نیستیم و دائم در حسرت هستیم.
اشتباه بیست و چهارم: درد دل بیجا
یکی دیگر از اشتباهات زندگی ما درد دل کردن برای همه است. درد دل با مشاور برای دادن راهکار بسیار هم بجاست. اما درد دل کردن با دیگران بسیار ناشایست است. یا به عنوان مثال درد دل دختر برای مادر کار ناپسندی است؛ زیرا به رابطه ی داماد و مادر زن آسیب وارد میکند.
ما اجازه نداریم پشت پرده زندگی خود را برای کسی بازگو کنیم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهج البلاغه میفرمایند:
«أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَعْصِيَكَ يَوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْناً مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْماً مَا»
با دوست خود به گونه ای باش که اگر زمانی دوست تو نبود دچار مشکل نشوی.
هنگامی که درد دل می کنیم در نهایت به چشم طرف مقابل ذلیل جلوه می کنیم.
اشتباه بیست و پنجم: نبخشیدن دیگران
یکی دیگر از اشتباهات زندگی این است که دیگران را نمیبخشیم.
« إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» [1]
« اگر نيكى كنيد به خود نيكى كردهايد و اگر بدى كنيد به خود [بد نمودهايد]»
اگر ببخشید به خود لطف کردید؛ زیرا وقتی دل از کینه خالی گردد از الطاف و رحمت خدا پر میشود.
«وَ الْعَفْوُ زَكَاةُ الظَّفَر»[2]
«زکات موفقیت، بخشش است»
روز عرفه و زمانهای خاص میگویند از دیگران بگذرید تا بتوانید دریافت الطاف الهی را داشته باشید. وقتی دل از کینه انبوه باشد دیگر جایی برای دریافت الطاف خدای سبحان نخواهد داشت.
«أَقِلْ تُقَل»[3]
«بگذر تا از تو گذشته شود»
کینه و نبخشیدن دیگران مانع موفقیتها و بسیاری از خوشبختیهای ما است.
«الْعَفْوُ أَفْضَلُ الْإِحْسَانِ»[4]
«در گذشتن از گناه و تقصير افزونتر احسانى است، و از ساير احسانها افضل است.»
ببخشیم تا مورد عفو قرار بگیریم.
تاریخ جلسه: 99/5/29 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه اسراء، آیه 7
[2] تحف العقول، ص381
[3] غررالحکم و دررالکلم، ص131
[4] غررالحکم و دررالکلم، ص39