امر به معروف و نهی از منکر ـ بخش اول

عاجزانه خدای سبحان را سپاسگزاریم که توفیق رسیدن به محرمی دیگر را نصیبمان فرمود.

 

بیشترین ادخال سرور

 

قطعا چشم‌های ما بسیار مسرور است از این که مجدداً اذن گریه بر اباعبدالله علیه‌السلام به او داده می‌شود، قطعاً قدم‌های ما بسیار خوشحال است از این که توفیق حضور در مجالس اباعبدالله برای ما صادر شده است؛ قطعا قلب ما بسیار مسرور است از این جهت که توفیق محبّت افزون حضرت اباعبدالله علیه‌السلام نصیب او شده است،

اباعبدالله علیه‌السلام می‌فرمایند:

«أَفْضَلُ‏ الْأَعْمَالِ‏ بَعْدَ الصَّلَاةِ إِدْخَالُ‏ السُّرُورِ فِي‏ قَلْبِ‏ الْمُؤْمِنِ‏ بِمَا لَا إِثْمَ فِيه‏»[1]

بیشترین ادخال سرور را وجود مبارک حضرت اباعبدالله علیه‌السلام دارند، این که دلها مُهر اباعبدالله خورده خوشنودی‌ای وصف ناشدنی است، این که در کائنات ضربان قلب ما اباعبدلله الحسین است سروری وصف‌ناشدنی است، سلام‌های روزانه ما ادخال سروری است که حضرت اباعبدالله علیه‌السلام در طیف گسترده‌ای در قلب همه محبینشان دارند.

نمی‌دانیم چگونه شکر این نعمت عظیم را داشته باشیم که سالی چند وقت به بهانه‌های مختلف گاهی صبح یا عصر سر سفره محبتّی اباعبدلله قرار گرفته و اجازه اظهار محبّت به ما داده می‌شود، مجالسی که همه انبیا و اولیاء و صدّیقین و شهدا و ملائک مقرّب در آن حضور دارند، مجالسی که در چشم آسمانیان بسیار عظیم جلوه می‌کند،

گرچه ما نمی‌توانیم قدردان باشیم اما به رسم ادب صرفا اظهار می‌کنیم؛

«الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي‏ هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ‏ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏»[2]

سال قبل زمانیکه لباس سیاه عزای اباعبدالله علیه‌السلام را در می‌آوردیم باور نداشتیم توفیق پوشیدن لباس سیاه اباعبدلله علیه‌السلام مجددا نصیب‌مان شود، اکنون نمی‌دانیم با چه زبانی شاکر این نعمت عُظمی باشیم، هم از وجود حضرت ولی عصر علیه‌السلام تشکر می‌کنیم که واسطه شدند و هم از وجود مبارک امام رضا علیه السلام تشکر می‌کنیم که اجازه دادند در این مکان توفیق حضور نصیبمان شود.

 

اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر

 

مهمترین انگیزه قیام

 

مهمترین انگیزه قیام حضرت در یکی از سخنرانی‌هایشان این است:

«أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَر»[3]

«من اراده کردم امر به معروف و نهی از منکر کنم»

 

سوال؛ امر به معروف چیست که حضرت اباعبدلله علیه‌السلام می‌فرمایند: من همیشه امر به معروف می‌کنم؟

 

دو فضیلت فراموش شده

 

ما اصولا در «امر به معروف و نهی از منکر» به معروف توجه نداریم و فقط متمرکز بر نهی از منکر می‌شویم و در میان منکرات نیز تنها به چند مورد که برایمان شناخته شده است توجه می‌کنیم.

مرحوم دکتر آیتی می‌فرماید: امر به معروف و نهی از منکر دو فضیلت فراموش شده است.

در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر باید ابتدا به تعاریف این دو بپردازیم و بدانیم امر به معروف به چه نحوی می‌تواند باشد و نهی از منکر به چه شکل باید صورت گیرد.

در خدمت قرآن و روایات قرار می‌گیریم و از سفره معرفتی قرآن و کلام گهربار حضرات معصومین علیهم‌السلام به شناخت بعضی از مصادیق معروف و بعضی از مصادیق منکر می‌پردازیم.

 

نماد برتری

 

«كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ»[4]

«ما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که پدیدار گشته‌اید (برای اصلاح بشر، که مردم را) به نیکوکاری امر می‌کنید و از بدکاری باز می‌دارید و ایمان به خدا دارید. و اگر اهل کتاب همه ایمان می‌آوردند بر آنان چیزی بهتر از آن نبود، لیکن برخی از آنان با ایمان و بیشترشان فاسق و بدکارند»

قرآن سه دلیل برتری را بیان می‌کند و خطاب به مومنین می‌فرماید:

شما نسبت به سایر امم برتر هستید زیرا امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا دارید.

 

ویژگی رستگاران

 

قرآن کریم در بیان خصوصیت رستگاران «امر به معروف و نهی از منکر» را عنوان می‌کند و می‌فرماید:

«الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ»[5]

«آنان کسانی هستند که علی الدوام امر به معروف و نهی از منکر دارند»

خصوصیتی که در این آیه عنوان شده خصوصیتی دایمی است نه مقطعی و گذرا (آمرون و ناهون در آیه به صورت اسم فاعل بیان شده که از آن دوام و پیوستگی برداشت می‌شود).

 

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در رأس امر کنندگان

 

قرآن کریم وجود مبارک پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را به عنوان امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر معرفی می‌کند و مومنین را تابع پیامبر می‌داند و می‌فرماید:

«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ»[6]

«همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند، پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند آنها را به معروف دستور می‌دهد و از منکر باز می‌دارد، أشیاء پاکیزه را برای آنها حلال می‌شمرد، و ناپاکیها را تحریم می‌کند».

 

لازمه ایمان

 

قرآن کریم «امر به معروف و نهی از منکر» را لازمه ایمان بر شمرده و می‌فرماید:

«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيم‏»[7]

«مردان و زنان با ایمان یار و یاور یکدیگرند، از این رو یکدیگر را به کار شایسته فرمان مى‌دهند و از کار ناپسند نهى مى‌کنند و نماز را برپا مى‌دارند و زکات مى‌پردازند و از خدا و پیامبرش اطاعت مى‌کنند. اینانند که به زودى خداوند رحمت خود را شامل حالشان مى‌کند و هیچ کس نمى‌تواند مانع آن شود، چرا که خدا مقتدرى شکست ناپذیر و کارهایش همه از روى حکمت است.»

 

موجب تثبیت روابط

 

مرحوم شهید مطهری ذیل این آیه می‌فرمایند: لازمه ایمان دوستی است و لازمه دوستی امر به معروف و نهی از منکر است.

با این مقدمه ملاحظه می‌شود که امر به معروف و نهی از منکر یکی از امتیازاتی است که خدای سبحان نصیب مومنین کرده است و موجب افزایش دوستی می‌شود، درحالیکه اکثر ما به اشتباه گمان می‌کنیم امر به معروف و نهی از منکر سبب انقطاع پیوند دوستی و محبت می‌شود.

در ادامه به بیان برخی روایات پیرامون این امر می‌پردازیم. در تمام روایاتی که ذکر می‌شود ابتدا «امر به معروف» عنوان شده و سپس «نهی از منکر». دامنه هریک از این دو نیز بسیار وسیع است و محدود به معروف‌ها و منکراتی که ما تصور می‌کنیم نیست.

 

نماد قوّت

 

عکس العمل نشان ندادن در برابر منکر نشانه ضعف و بی‌اقتداری است، ضعفی که موجب خشم خدای سبحان است و به تبع توفیقات و برکات و عنایات را از انسان سلب می‌کند.

در روایت از امام صادق علیه‌السلام آمده است:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِيفَ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ فَقِيلَ لَهُ وَ مَا الْمُؤْمِنُ الَّذِي لَا دِينَ لَهُ قَالَ الَّذِي لَا يَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ»[8]

«خداوند دشمن دارد مومن ضعیفی را که دین ندارد، شخصی از آن حضرت پرسید چنین کسی کیست؟ فرمود او که نهی از منکر نمی‌کند»

 

اعلام جنگ با خداوند

 

ترک امر به معروف و نهی از منکر به معنای اعلام جنگ با خداوند است.

امام رضا علیه‌السلام از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله روایت می‌کنند که ایشان همواره می‌فرمودند:

«إِذَا أُمَّتِي تَوَاكَلَتِ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَلْيَأْذَنُوا بِوِقَاعٍ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى[9]

«هرگاه امّت من از انجام امر به معروف و نهى از منكر سرپيچى كنند و آن را به يكديگر واگذار نمايند، گويا با خـداوند اعـلان جنگ داده‌اند»

 

  • نهی از معروف و امر به منکر!!

 

در ارتباط با امر به معروف و نهی از منکر اگر ما فاعل نباشیم و امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشیم آرام آرام منفعل می‌شویم و مورد امر به منکر و نهی از معروف دیگران قرار می‌گیریم.

وجود مبارک پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خطاب به جمعی فرمودند:

«كَيْفَ بِكُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُكُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُكُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ فَقِيلَ لَهُ وَ يَكُونُ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِكَ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْكَراً وَ الْمُنْكَرَ مَعْرُوفاً.»[10]

«چه حالى خواهيد داشت، وقتى كه زنان‌تان فاسد شوند و جوان‌هايتان فاسق و بدكار شوند و امر به معروف و نهى از منكر نكنيد؟! عرض كردند: اى رسول خدا! آيا واقعا چنين اتّفاقى خواهد افتاد؟ فرمود: آرى، و بدتر آن نيز خواهد شد. چه حالى خواهيد داشت هنگامى كه دستور به كار منكر و زشت بدهيد و از كار معروف و نيك بازداريد؟ به آن حضرت عرض شد: اى رسول خدا! آيا چنين اتّفاقى خواهد افتاد؟ فرمود: آرى، بدتر از اين هم خواهد شد. چه حالى داريد آن‌گاه كه معروف و نيك به نظر شما بد و منكر شود، و منكر به نظر شما نيك باشد؟!»

 

جابجایی در ارزش‌ها و اختلال در ادراکات

 

اگر «امر به معروف و نهی از منکر» تقویت نشود و مانند آب علی الدوام در زندگی جاری نباشد در نهایت سبب تغییر دیدگاهمان می‌شود پس امور صحیح در نظرمان نادرست و امور نادرست در نظرمان درست جلوه می‌کند.

 

تعاریف معروف و منکر

 

نظر راغب اصفهانی

 

اگر سوال شود معروف چیست که باید امر به آن داشت و منکر چیست که باید نهی از آن کرد؟  پاسخ از قول راغب اصفهانی عنوان می‌شود.

یکی از ادیبان و دانشمندان به نام راغب اصفهانی در تعریف معروف و منکر می‌گوید:

««المَعْرِفَةُ» و «العِرْفان»: إدراك الشي‏ء بتفكّر و تدبّر لأثره»

«معرفت یعنی شناخت چیزی با تفکر و تدبر در آثار و پیامدهای آن.»

 

  • آنچه شرع می‌پسندد معروف است

 

«المعروف اسمٌ لكلّ فعل يُعْرَفُ بالعقل أو الشّرع حسنه، و الْمُنْكَرُ: ما ينكر بهما..»

«معروف نام هر کاری است که عقل یا شرع حسن آن را قبول دارد و منکر هر کاری است که عقل و شرع آنرا قبیح می‌داند.»

به عنوان مثال عقل و شرع جُود را تحسین می‌کنند و آنرا به عنوان فعلی حسن معرفی می‌کنند و بخل را به عنوان فعلی قبیح می‌دانند و یا نظم نزد عقل و شرع تحسین شده و بی‌نظمی مذموم شمرده شده است تا قدری که وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام در بستر احتضار می‌فرمایند:

«أُوصِيكُمَا …بتقوی الله وَ نَظْمِ‏ أَمْرِكُم‏»

«شما را سوگند می‌دهم … به تقوای الهی و نظم در کارهایتان»

و یا قضاوت کردن سریع و بدون دلیل و مدرک امری است که نزد عقل و شرع مذمت شده است و آنچه مورد تایید است قضاوت کردن با بررسی مستندات و ادله موجود و مشاهده شواهد است.

و یا دعا کردن که در حقیقت درخواست دانی از وجود عالی است، امری است که نزد عقل و شرع معروف و پسندیده است و در مقابل اِبراز بی‌نیازی از وجود عالی (خداوند) مورد مذمت می‌باشد،

و یا بیان مشکلات و گرفتاری‌ها نزد همگان امری است که در عقل و شرع مذمت شده و آنچه توصیه شده بیان آن به خدای سبحان است همچنان که قرآن کریم می‌فرماید:

«إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ»[11]

«من با خدا غم و درد دل خود گویم»

میر شریف جرجانی

 

فردی از ادباء به نام میرشریف جرجانی معرفی دیگری از منکر و معروف دارد، در ارتباط با منکر می‌فرماید:

«المنکر ما لیس فیه رضاء الله من قول او فعل و معروف ضده»

«منکر چیزی است که رضای خدا در آن نیست خواه از جنس گفتار باشد یا از جنس افعال و معروف ضد آن یعنی قول و فعلی است که رضای خدا در آن باشد»

 

  • رضای الهی

 

اگر می‌خواهیم معروف در زندگی‌مان جاری باشد و منکری وجود نداشته باشد باید ابتدا رضای خداوند را شناسایی کنیم تا بدانیم چه اموری مورد پسند حق و چه اموری مورد غضب الهی است، لازمه این امر شناخت و معرفت نسبت به معروف و منکر است.

 

  • به ظاهر اکتفا نکنیم

 

مطابق تعریف مرحوم جرجانی بسیاری از افعال به ظاهر مثبت ما ممکن است منکر باشد زیرا رضای خدا در آن نیست و یا نیت‌هایمان خالصانه نیست. برای اجتناب از این امر باید بدانیم آنچه انجام می‌دهیم مورد پسند حق است یا تنها نفس ما از آن احساس رضایت می‌کند و باعث دلخوشی و خوشنودی خودمان است گرچه ظاهری خوب داشته باشد، بنابراین نمی‌توان به ظاهر کار اکتفا کرد و توجهی به باطن آن نداشت.

 

تعریف شهید ثانی

 

  • امر و نهی عملی

 

گاهی اوقات مرتکب منکراتی می‌شویم، بی‌آنکه به منکر بودن آن پی‌ببریم، از این امر بدتر زمانی است که منکری را انجام می‌دهیم اما در نظرمان معروف جلوه می‌کند.

مرحوم شهیدثانی در ارتباط با معرفی معروف و منکر می‌گوید:

«الامر بالمعروف هو الحمل علی الطاعه قولا او فعلا و النهی عن المنکر هو المنع من فعل المعاصی قولا او فعلا»

«امر به معروف به این معنی است که افراد را با گفتار یا رفتار وادار به اطاعت و بندگی حق کرد و نهی از منکر این است که با گفتار یا رفتار آنان را از آنچه مورد غضب حق است و معصیت بشمار می‌رود بازداشت»

به عنوان مثال زمانی که شرکت کنندگان در مجالس عزای اباعبدالله علیه‌السلام مراعات حقوق همسایگان و حقوق شهروندی را می‌کنند و آسیبی به دیگران وارد نمی‌کنند با حضور خود دیگران را به معروف فرا می‌خوانند و برعکس، اگر با گفتار یا رفتار خود موجبات ناراحتی دیگران را فراهم کنند در حقیقت آنان را از معروف نهی می‌کنند و کسانیکه گرایش به مذهب ندارند را از مذهب گریزان‌تر می‌کنند.

************

هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله          هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله

روایت است که چنین شبی (شب اول محرم) لباس عزای حضرت اباعبدلله علیه‌السلام را در تمام اهل آسمان پخش می‌کنند.

«جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ»

 

 

تاریخ جلسه: 98.6.9- جلسه اول – محرم 98

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1]  بحار الانوار (ط – بیروت)، ج 44، ص 194

[2]  من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 588

[3]  بحار الانوار (ط – بیروت)، ج 44، ص 329

[4]  سوره آل عمران، آیه 110

[5]  سوره مبارکه توبه، آیه 112

[6]  سوره مبارکه اعراف، آیه 157

[7]  سوره مبارکه توبه، آیه 71

[8]  فروع کافی، ج5، ص 59

[9]  کافی (ط –  الاسلامیه)، ج 5، ص59

[10]  کافی (ط –  الاسلامیه)، ج 5، ص59

[11]  سوره مبارکه یوسف، آیه 86

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *