در شناخت و بررسی معروف و منکر بنا داریم که این دو امر مهم را منحصر در بعضی امور نکرده و نگاه گستردهتری به آن داشته باشیم. وجه قابل توجه دیگر آن است که پیش از امر و نهی به سایرین، خود را امر به معروف و نهی از منکر نماییم.
مصادیق امر به معروف و نهی از منکر
در سوره مبارکه انشراح آیات 7 و 8 آمده است:
«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ وَ إِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ»
«چون از كار فارغ شوى، به عبادت كوش. و با اشتياق، به سوى پروردگارت روى آور.»
معروف؛ بیکار نبودن
خدای سبحان در این آیه به پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند: هرگاه از کاری فراغت یافتی مشغول امر دیگری باش!
در پی بیکاری نبودن از معروفهایی است که در محضر قرآن با آن آشنا میشویم. هرگاه از کاری فارغ شدید، دست به کار جدیدی زده و از مرخصی و کسالت بپرهیزید «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَب»
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«لَا تُرَخِّصُوا لِأَنْفُسِكُمْ فَتُدْهِنُوا»[1]
«به خویشتن مرخصی ندهید تا سست نشوید»
انسان باید برای زندگی خود برنامه داشته باشد. علامه حسن زاده آملی حفظه الله فرمودند: من شصت و چهار کتاب نوشتم تا وقتم را به نیکی سپری کنم، که اگر خود برای خویش برنامه نداشته باشم شیطان برای من برنامهریزی میکند.
نباید در زندگی هیچ زمانی خالی بماند زیرا مقاصد شیطان میشود.
توجه به زمان
در عرف، مردم توجه به زمان را معروف نمیدانند و اگر شخصی را ببینند که ملتزم به انجام انواع خیرات بوده و نفس خود را معطل نگه نمیدارد، وی را سرزنش میکنند که بیش از اندازه برای خود مشغله ساخته است! درحالیکه این یک امر الهی است که پس از انجام هر کار خیر، دست به عمل خیر دیگری بزنیم.
بررسی اعمال و رفتار
«وَإِلَى رَبِّكَ» نکتهای كه در آيه توجه را به خود جلب میكند آنست كه جهت اعمال باید الهی و در مسیر تربیت رباني باشد. انسان باید اعمال و رفتار خود را بررسی نماید که از هدف الهی خویش دور نشده باشد و همه اموراتش به سوی حضرت حق باشد؛ حتی خیر بودن اعمال هم نباید وی را از اصل نیت دور کند بدين معنا كه همه توجه خود را به خيررسانی عمل معطوف كند زيرا هر عمل خير زمانی ماندگار است كه در مسير پروردگار باشد و سبب رشد و کمال شود.
معروف؛ رغبت و علاقه در مسیر بندگی
«وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ» از دیگر امور مهم در شریعت آن است که اعمال باید با رغبت و علاقه صورت گیرد نه از روی تکلیف و ترس. هرکس باید به خود یادآوری کند که با عشق و شوق در مسیر بندگی و طاعت قدم بردارد.
****
معروف؛ کسب علم در جهت قرب به حق
در سوره مبارکه علق آیه 1 آمده است:
«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»
«بخوان به نام پروردگارت كه آفريد»
در جامعه کنونی اکثریت انسانها در فضای یادگیری (به صورت حقیقی یا مجازی) و کسب عمل قرار دارند و برای کسب مدرک در پی علماند و معمولا در این آموختنها جای خالی اسم «رب» دیده میشود؛ یعنی جای خالی یادگیری برای تربیت، رشد یافتن و رها شدن از نواقص به چشم میخورد. این امر موجب می شود که انسان از بسیاری کمالات محروم بماند. کسب علم باید در جهت دوری از رذائل، کسب فضائل و قرب به حضرت حق باشد.
معروف؛ استعانت از خدای سبحان
مفسرین میفرمایند: «باء» در « بِاسْمِ رب» نشان از استعانت است؛ یعنی انسان باید در هنگام کسب یادگیری و علم نافع از خدای سبحان طلب یاری و استعانت نماید. چه بسا افرادی که علمآموزی آنها به ضرر آنان تمام شده و هیچ رشد و برکتی برایشان نداشته است.
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج
معروف؛ جلوه نام رب شدن
خدای سبحان اسامی متعدد دارد بعضی از این اسامی بسیار ظاهر و بعضی بسیار باطن هستند. در میان اسامی خداوند ظاهرترین نام، «ربّ» است و بعد از کلمه «الله» بیشترین اسمی که در قرآن تکرار شده همین نام میباشد. یکی از مفسرین میفرماید: آنکس که در خدمت علم است باید ربوبیت حضرت حق در او جلوهگرتر بوده، نه آنکه در پی اثبات و مطرح کردن خویش باشد.
منکر آن است که انسان با آموختنها گرفتار خود بزرگ بینی و منیّت گردد و معروف آن است که انسان با آموختنها جلوه نام رب خدای سبحان شود.
****
منکر؛ اعلام بینیازی از خدا
در سوره مبارکه علق آیات 6 و 7 آمده است:
«كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى»
«این چنین نیست (که انسان سپاس گزار باشد) مسلماً انسان سرکشی میکند. برای اینکه خود را بینیاز میپندارد.»
انسان زمانی دچار طغیان و سرکشی میشود که خود را از خدای سبحان بینیاز و مستغنی ببیند.
یکی از منکرات این است که انسان در هنگام داشتن انواع نعمات خود را محتاج درگاه ربوبی نبیند و تنها در هنگام زوال نعمت احساس نیاز و فقر به سوی خدای سبحان داشته باشد در حالی که افراد باید در لحظه لحظه حیات خویش بنده بوده و بدانند در محضر حق هیچگاه بینیاز نخواهند بود.
هر آنکس که از نعمتهای مختلف خداوند بهره میبرد باید خود را بیش از سایرین محتاج خدای سبحان بداند. مثلاً آنکس که از نعمات مادی بیشتری برخوردار است باید بیشتر از دیگران به حضرت حق متوسل شود تا مالش مایه هلاکتش نشود و بدون خسارت از آن استفاده کند و یا آنکس که از علم بهرهمندتراست باید مراقب باشد تا گرفتار منیّت نشود.
ما نه تنها زمان گرفتاری محتاج خدای سبحان هستیم بلکه هر لحظه در عین بهرهمندی از نعمات محتاج حضرت حقیم.
قرآن در آیه ۱۵ سوره مبارکه فاطر میفرماید:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ»
«ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است!»
گاه دیده میشود افراد وقتی میبینند کسی در محضر خدای سبحان خشیت دارد و اشک او روان است با خود میگویند حتماً وی دچار گرفتاری یا تنگی معیشت شده است! گویا فراموش کردهاند که انسان در هر حال محتاج به خداست.
****
منکر؛ تفاخر
در سوره مبارکه تکاثرآیات 1 و 2 آمده است:
«أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُر حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ»
«افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)!»
تفاخر به داشتهها منکر است. فخرفروشی نشان میدهد فرد گرفتار کثرات عالم ماده شده است. گروهی از افراد به داراییهای مادی، تعداد فرزندان، جایگاه اجتماعی و حتی علم و دانش خویش تفاخر میکنند تا آنجا که خدای سبحان در آیه 2 همین سوره میفرماید: «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِر» کارتان به گورستان رسیده است! یعنی به تعداد مردگان خویش هم تفاخر میکنید!
توجه به تکاثر از منکراتی است که مورد غفلت قرار گرفته است.
حضرت زهرا سلام الله علیها میفرمایند:
«اتْرُكْنَ التَّعْدَادَ وَ عَلَيْكُنَّ بِالدُّعَاءِ.»[2]
«عدد و رقم ها را رها کرده و در مسیر بندگی تلاش کنید.»
باید بدانیم اگر در جاده بندگی حرکت کنیم خدای سبحان هم با فضل و کرم خویش کم ما را زیاد میکند.
تاریخ جلسه: 98.8.3 ـ جلسه پنجاهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] بحارالانوار (ط بیروت)، ج 2، ص 54
[2] کافی جلد 3 صفحه 217