سوره مبارکه آل عمران، آیه92
«…وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ»
«…از هر چه انفاق كنيد قطعا خدا بدان داناست»
یکی از اموری که در تربیت باید نسبت به آن توجه کنیم این است که در ارتباط با افعال خیر و الطافی که از ما صادر میشود علم خدای سبحان نسبت به آن به تنهایی تأمین کننده نیازمان باشد تا حدی که این علم ما را از آگاه ساختن دیگران و اعلام به آنان بینیاز کند.
بهترین قدردان کیست؟
گاهی اوقات فرد خیّر دوست دارد اعمال و رفتار خیرش به معرض دید درآید و دیگران به نقش فاعل بودن او در انجام خیرات پی ببرند، حال اگر آن بیننده خدای سبحان باشد که از همه امور آگاه است و بهترین قدردانی را در برابر خیرات میکند چه نیازی به اعلام عمل برای دیگران باقی میماند؟! قرآن کریم میفرماید هر خیری که انجام دهید هرگز مورد کفران و ناسپاسی قرار نمیگیرد و خداوند به آنچه متقین انجام میدهند آگاه است، در این صورت انسان سعی میکند هر خیری را به بهترین و کاملترین نحو انجام دهد. اگر فرزندانمان را از ابتدای امر چنین تربیت کنیم که در هر امری آن را فقط برای خداوند انجام دهند و به علیم بودن خداوند توجه کنند و آن را کافی بدانند از تعریف و قدردانی دیگران بی نیاز و مستغنی می شوند.
سوره مبارکه آل عمران، آیه 115
«وَمَا يَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلَن يُكْفَرُوْهُ وَاللّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ »
«و هر كار نيكى انجام دهند هرگز در باره آن ناسپاسى نبينند و خداوند به [حال] تقواپيشگان داناست»
چنین نیست که بنده و عمل خیر او پوشیده ماند و آشکار نگردد بلکه خداوند عمل خیر بندگان را میبیند و به میزان تقوای افراد آگاه است.
علم الهی
در تربیت باید به علم خداوند تمرکز کرد و آن را در زیردستان پررنگ کرد نه علم افراد، باید زیردستان را چنان پرورش داد که در ارتکاب خیرات منتظر دریافت پاداش و یا تعریف و تمجید دیگران نباشند.
تأخیر در تعریف
گرچه فعل خیر دیگران مستوجب تعریف و تمجید و حتی تشکر و پاداش است اما برای این تعریف و تمجید به آنان فرصت دهید و به مجرد ارتکاب خیر به تعریف و قدردانی نپردازید تا روحیه توقع و انتظار در آنان پرورش نیابد.
عدم اخلاص
اگر مرتکب خیری می شویم و در انتظار قدرانی و سپاس دیگران هستیم و در نهایت عملمان پنهان میماند به خیر بودن آن شک کنیم چه بسا آن عمل ظاهرا خیر بوده اما حقیقتاً برای غیر خدا و ناخالصانه صورت گرفته است.
سوره مبارکه آل عمران، آیه 103
«…وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ»
«…نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىكند باشد كه شما راه يابيد»
ایجاد اتحاد
اهمیت تربیت به قدری است که میتوان از طریق تربیت صحیح بین افرادی که با یکدیگر اختلاف دارند و درگیر هستند اتحاد ایجاد کرد به حدی که میان آنان رابطه اخوت و برادری برقرار شود و اعداء تبدیل به اخوان گردند. این تحول در ظاهر فعل تربیت کننده است اما حقیقتاً الفتی است که ربّالعالمین ایجاد کرده «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِم»[1]
الفت از آثار ایمان است
این الفت از آثار ایمان است، زمانی که خداوند را به عنوان مربی حقیقی بپذیریم به نقاط مشترکی که میان دو گروه وجود دارد توجه میکنیم و طالب منافع خود نخواهیم بود، تمرکز بر منافع شخصی مانع اتحاد و پیوست افراد با یکدیگر میشود. اثر این امر، الفتی است که خودبهخود و بدون هرگونه زحمت و تلاشی از جانب ما ایجاد میشود و به تبع آن لطف و خدماترسانی، افراد نیز به یکدیگر پیوسته تا جایی که بدون نیاز به التماس دعا گفتن افراد دیگران را در سفره دعای خود شریک میکنند و برای حوائج و رفع مشکلات یکدیگر دعا میکنند.
اولویت پرداختن به باطن
امر تربیت اصلاحات باید از قلوب آغاز شود نه از ظاهر، همچنانکه میان دو گروه درگیر در آیه ابتدا ائتلاف قلبی ایجاد شد سپس اخوت برقرار گشت و به تعبیر قرآن « فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا»
سوره مبارکه آل عمران، آیه131ـ130
آیه 130: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَأْكُلُواْ الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد ربا را [با سود] چندين برابر مخوريد و از خدا پروا كنيد باشد كه رستگار شويد»
آیه 131: «وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ»
«و از آتشى كه براى كافران آماده شده است بترسيد»
پرداختن به باطن امور
یکی از رموز تربیت نشان دادن باطن امر در عوض توجه به ظاهر آن است. قرآن کریم برای اجتناب بندگان از رباخواری پس از نهی از رباخواری به آتشی که در اثر رباخواری ایجاد میشود اشاره میکند و میفرماید «وَاتَّقُواْ النَّارَ…»، و با آنکه در آغاز کلام خود مؤمنین را مخاطب قرار داد آیه بعد را با عنوان کافرین به اتمام رسانده است تا بیان دارد مرز ایمان و کفر بسیار به یکدیگر نزدیک است.
توانمند انگاشتن افراد
- یکی دیگر از امور مهم در امر تربیت تمرکز کردن بر توانمندی فرد است؛ به عنوان مثال زمانیکه فرزندمان به سن تکلیف میرسد به او نگوییم تو آغاز راه بندگی و تکلیف هستی و مانند ما که عمری است در عرصه تکلیف قرار داریم طاقت نداری بلکه به او بگوییم تو با ورود در عرصه تکلیف همانند من که عمری را در عرصه تکلیف گذراندهام مسئولیت داری و طاقت و توانت کمتر از من و امثال من نیست و با این روش آنان را توانمند فرض کنیم نه ضعیف و ناتوان.
- یکی از اموری که باید در امر تربیت به زیردستان خود القا کنیم نزدیک بودن مرز ایمان و کفر است، هر کس کفّ نفس کند و از محرمات اجتناب کند از کفر فاصله میگیرد و به ایمان نزدیک میشود و هرکس گرفتار شهوت و هوای نفس شود و مرتکب محرمات گردد گرفتار کفر میگردد و از ایمان فاصله میگیرد همچنانکه قرآن کریم در آیه به ربا و آثار آن اشاره کرد.
سوره مبارکه آل عمران، آیه 140ـ139
آیه 139:«وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»
«و اگر مؤمنيد سستى مكنيد و غمگين مشويد كه شما برتريد»
آیه140:«إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاء وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ »
«اگر به شما آسيبى رسيده آن قوم را نيز آسيبى نظير آن رسيد و ما اين روزها[ى شكست و پيروزى] را ميان مردم به نوبت مىگردانيم [تا آنان پند گيرند] و خداوند كسانى را كه [واقعا] ايمان آوردهاند معلوم بدارد و از ميان شما گواهانى بگيرد و خداوند ستمكاران را دوست نمىدارد»
شخصیت دادن
یکی از طرق تربیت شخصیت دادن به زیردستان و در نظر گرفتن کمالات آنان است. خدای سبحان به مؤمنین میفرماید سست نشوید و غمگین نگردید که شما برترید اگر مؤمن باشید. در این آیه شخصیت مؤمن وابسته به ایمان و اعتقادات اوست. خداوند مؤمنین را با وصف خوب یاد نمیکند بلکه میفرماید شما برتر و خوبترید اگر… . این القا مانع هرگونه حس شکست و ناتوانی میشود، احساس ضعف و ناتوانی و مغموم بودن زمانی است که انسان خود را ناکام بداند اما اگر حس برتری و کامروایی پیدا کند هرگز چنین احساسی نخواهد داشت.
توجه به اصل
برای پرورش دادن افراد باید اصل و ریشهشان را به آنان متذکر شد، زیارت جامعه کبیره مصداقی از این یادآوری است آنجا که می فرماید: «أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ»
در امر تربیت نه تنها باید به امور کلی پرداخت بلکه باید به جوانب امور نیز توجه داد، قرآن کریم شرط برتری را دوام ایمان میداند و میفرماید اگر علی الدوام مؤمن باشید برترید«إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» و با بیان این شرط مؤمنین را از آسودگی خاطر و سهلانگاری در امر دین پرهیز میدهد تا بدانند جریان خیرات و کمالات باید در آنان جاری و ساری باشد و توقف و انقطاعی در بین نباشد.
مشکلات را سخت نشان ندهید
یکی دیگر از رموز تربیت، عادی نشان دادن مصائب و سختیهاست. قرآن کریم خطاب به مؤمنین در جنگ احد میفرماید فقط شما نیستید که در این جنگ زخمی شدید بلکه قوم دیگر نیز گرفتار جراحت شدند و با این قیاس آسیب وارد شدن به مؤمنین را امری عادی بیان کرد. مصداق این امر زمانی است که با فردی مصیبت دیده مواجه میشوید در این حالت میتوانید دو رویکرد داشته باشید یکی آنکه مصیبت را در نظر او امری سخت و طاقت فرسا نشان دهید و دیگر آنکه با آرام کردن او بگویید تو تنها مصیبت دیده نیستی و افراد زیادی قبل یا بعد از تو گرفتار این مصیبت شده یا می شوند. خداوند نیز بندگان را در هنگام گرفتاریها ناتوان و ضعیف پرورش نمیدهد؛ به عنوان مثال هرگز به مصیبت دیده رخصت نمیدهد به جهت مصیبت نمازش را ترک کند یا در حین نماز بابت مصیبتش گریه کند (از نظر حکمی گریه بر امر دنیوی در حین نماز جایز نیست ) تا تسکین یابد.
تفاوت مؤمن و غیرمؤمن
تفاوت افراد با یکدیگر در هنگام مشکلات ظاهر میشود متدینین در مواجهه با مشکل آسیبی به ساختار اعتقادات و زندگیشان وارد نمیشود اما غیرمؤمنین با کمترین مشکلی ساختار زندگیشان زیر و رو میشود و کمترین مشکلات آسیبی جدی به زندگیشان وارد می کند.
سوره مبارکه آل عمران، آیه 146
«وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ »
«و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او تودههاى انبوه كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند و خداوند شكيبايان را دوست دارد»
همراهی با توانمندان
اگر قصد داریم خود و زیردستانمان در هنگام مواجهه با مشکلات توانا باشیم باید با کسانی که از ما توانمندترند همراه گردیم و چه کسی بهتر از پیامبر و آل پیامبر صلّی اللهعلیهوآله. به عنوان مثال در هنگام مصیبتهایمان به مصیبت اباعبدالله علیهالسلام توجه کنیم و اگر گرفتار سوز دل هستیم و اشکی بر گونه میریزیم بهتر آنکه بر مصیبت اباعبدالله علیه السلام خالصانه بگریم و به فرموده امام رضا علیهالسلام عمل کنیم که میفرمایند:«إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ» که اگر بر چیزی میگریی پس بر مصیبت اباعبدالله علیهالسلام گریه کن.
صلوات
یکی از اموری که انسان را توانمند میکند و همراهی با بهترینهای عالم را نصیب او میگرداند صلوات بر پیامبر وآل پیامبر صلّیاللهعلیهوآله است .
تاریخ جلسه : 98/11/28 ـ جلسه 18
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه انفال، آیه 63