مقدمه
انسان، به عنوان خلیفه الهی ذاتا توانمند آفریده شده است. خدای سبحان استعدادها و توانمندیهای گوناگونی را در وجود او به ودیعه نهاده است لکن او در گذر روزگار از توانمندی خویش غافل شده و ناتوانی بر او عارض شده است.
با آن که ناتوانی با ذات انسان ناسازگار است؛ اما انسان گاه به دلایل مختلف گرفتار ضعف فکری، ضعف عاطفی، ضعف در روابط اجتماعی و… میشود. ناتوانی موجب میشود انسان، از خویش گلهمند و ناراضی شده و احساس نشاط و رضایتمندی نداشته باشد.
توانمندی مطلوب، آن است که انسان با اخلاص و سرعت بیشتری در عرصه بندگی گام گذاشته و از استعدادهای بالقوهای که خدای سبحان در وجود او به ودیعه نهاده است؛ بهترین و بیشترین استفاده را ببرد. تمامی آموزههای شریعت، بر مبنای حفظ و افزایش این نوع توانمندی است.
یکی از تذکرات مهم قرآنی، یادآوری توانمندیهایی است که در وجود انسان بوده لکن پردهای از غفلت آن را پوشانده است. قصد داریم این مبحث را در بخش پایانی قرآن کریم مورد بررسی قرار دهیم:
– چه اموری موجب توانمندی انسان است؟
– چه اموری نشانه توانمندی انسان است؟
در برخی آیات، علامت و عامل توانمندی از صریح یا ظاهر آن برداشت میشود اما در برخی آیات دیگر، با توجه به قانون «یُعرفُ الاشیاءُ بأضدادها» از مفهوم مخالف آن به مطلوب خویش میرسیم.
قوانین نظام عالم، تغییرپذیر نیست. عوامل توانایی و ناتوانی در زمانهای گوناگون و در افراد مختلف یکسان است به همین دلیل با شناسایی توانمندان و ناتوانان، عوامل مؤثر در توانمندی را مورد بررسی قرار میدهیم.
نماد توانمندی؛
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِن یوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیعَ ذَلِكُمْ خَیرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ فَإِذَا قُضِیتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ…»[1]
«ای کسانی که ایمان آوردید؛ هنگامی که برای نماز جمعه فراخوانده میشوید به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید؛ این عمل برای شما بهتر است اگر بدانید.
هنگامی که نماز پایان یافت، در زمین پراکنده شوید و از فضل خداوند طلب کنید…»
مدیریت زمان و ذهن
آیه نهم در جلسه سابق مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه به دست آمد که یکی از علائم توانمندی، مدیریت ذهن و زمان است. انسان توانمند به موقع در صحنه انجام وظیفه حاضر شده و هنگام انجام عملی، ذهن خود را منصرف به امر دیگری نمیسازد. برای مثال اگر وظیفه او پرستاری از بیمار است؛ در آن هنگام فکر خود را مشغول درس و امور علمی نمینماید.
در آیه دهم نیز با ادبیات دیگر به این موضوع پرداخته شده است. در این آیه به مؤمنین توصیه میشود که پس از اتمام نماز جمعه و عمل عبادی، بار دیگر در جامعه حضور یافته و به ارتباطات اجتماعی و امور معیشتی بپردازید.
این دو آیه نشان میدهد افراد توانمند در تمامی ابعاد شخصیتی توانمند هستند. امور عبادی خود را با کیفیت و کمیت مطلوب انجام داده و به نحوه شایستهای مشغول امورات اجتماعی و اقتصادی میشوند.
همچنین، این دو آیه بیانگر آن است که مؤمنین، زندگی انفرادی و منزوی نداشته و در اجتماعات سالم گوناگون حضور فعال دارد.
زیادهخواهی در معنویات
در ادامه آیه، عبارت «وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ» یکی دیگر از علائم توانمندی را نشان میدهد.
انسان توانمند در معنویات زیادهطلب است و به اندک قناعت نمیکند، او سعی دارد انواع کمالات را کسب کرده و در هر عمل صالحی سهمی داشته باشد.
نماد ناتوانی؛
«وَ إِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیرُ الرَّازِقِینَ»[2]
«هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمى و لهوى ببینند، (از گرد تو) پراكنده شده و به سوى آن مىروند و تو را ایستاده به حال خود رها مىكنند. بگو: «آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترین روزىدهندگان است»»
ترجیح مادیات بر معنویات
در این آیه علامت ناتوانی مطرح میشود.
در زمان رسول خدا صلیاللهعلیهوآله عدهای از مردم، هنگام اقامه نماز جمعه، با دیدن کاروان تجاری که از آن منطقه عبور میکرد؛ نماز جمعه را رها کرده و بدون توجه به خطبهخوانی نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله به سوی آن میرفتند. خدای سبحان با نزول این آیه عمل آنان را تقبیح نمود.
در این آیه گروهی معرفی شدند که در حالی که در فضای معنوی و در جوار انسان کامل قرار دارند با مشاهده مادیات و امور دنیوی اختیار از کف داده و به سوی آن جذب میشوند؛ این عمل، نشانه ناتوانی و ضعف آنان است. رها کردن معصوم و ولیّ خدا در برابر مادیات، نهایت ضعف انسان را نشان میدهد.
از مفهوم مخالف آیه، نماد توانمندی به دست میآید.
انسان توانمند، زمانی که در محضر اولیاءالهی و در فضای معنوی قرار دارد؛ به امور مادی و دنیوی توجه نداشته و قادر است ذهن خویش را مدیریت نماید.
به بیان دیگر، انسان توانمند، برای رسیدن به مادیات، معنویات را رها نکرده و برای کسب امور فانی، امور باقی را ترک نمیکند.
از مصادیق امور مادی؛ احتیاجات
یکی از مصادیق امور مادی، حاجات انسان است. اگر در محضر حق یا اولیاءالهی انسان همواره به فکر احتیاجات خویش باشد و ادب حضور را رعایت نکند؛ در حقیقت ناتوانی خود را به نمایش گذاشته است اما اگر توجه او صرفاً به معنویات باشد؛ نشاندهنده توانمندی اوست. در فضای معنوی آنچه اهمیّت دارد؛ بهرهمندی کامل فرد از معنویات است.
از مصادیق معنویات؛ ذکر و دعا
ذکر و دعا مصادیقی از معنویات هستند اگر سؤال شود ذکر برتر است یا دعا؛ باید گفت به عقیده برخی بزرگان، ذکر نسبت به دعا برتر است زیرا بنده هنگام ذکر گفتن، درخواستی ندارد و تنها خواستار برقراری ارتباط با پروردگار است اما در دعا، تمرکز او بر خواسته خویش است. البته این موضوع از اهمیت و ارزش دعا نمیکاهد.
قسمت پایانی آیه بیانگر آن است که استقرار در فضای معنوی موجب بهرهمندی از ارزاق مادی و معنوی خاصی شده و در محضر حق معاد و معاش انسان، دنیا و آخرت او و ظاهر و باطنش تأمین خواهد شد.
عامل توانمندی؛
«إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الَّذِینَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنیانٌ مَّرْصُوصٌ»[3]
«به راستی خداوند آنان که در راه او میجنگند دوست دارد؛ گویی بنایی آهنیناند»
مصرف موجودی در مسیر الهی
در این آیه نماد و عامل توانمندی ذکر شده است.
عبارت «كَأَنَّهُم بُنیانٌ مَّرْصُوصٌ» به وضوح نشان میدهد در این آیه سخن از افراد بسیار توانمند است. تشبیه آنان به بنیادی پولادین، ثبات و شدت استقامت آنان را در مسیر حق نشان میدهد. این افراد به ذهن خویش تردیدی راه نداده و در هر شرایطی عزم بر حفظ ایمان خود دارند. افراد توانمند، توانمندیهای خدادادی را در وجود خویش مشاهده کرده و اساسشان بر مقاومت است. در مقابل افراد ناتوان، از ابتدا با تردید پایبند به امری شده و این تردید در نهایت موجب لغزش آنان میشود.
عامل توانمندی فوق العاده چیست؟ «یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ»
اگر انسان در حریم حق قرار گرفته و به دور از راحتطلبی و سهلانگاری توان خود را خالصانه عرضه کند و وجود خویش را پیشکش محضر باری تعالی نماید؛ محبوب خدای سبحان میشود. زمانی که خداوند بندهای را دوست داشته باشد؛ وی را از الطاف و برکات بسیاری بهرهمند میسازد؛ به همین دلیل او بسیار توانمند خواهد شد.
مضارع بودن فعل «یُقاتِلونَ» نشان میدهد مجاهده او در راه خداوند، گاه و بیگاه نبوده بلکه همواره در این مسیر قدم برمیدارد.
واژه «قِتال» نماد پرداخت جان و مال و به طور کلی، مصرف موجودی است. هر کس که به دور از هر گونه شعار و ادعایی، توان خویش را خالصانه برای خدا و در راه رضای او مصرف نماید؛ محبوب خداوند شده و به لطف خدای قدیر از قدرت فراوان بهرهمند خواهد شد.
نیم جان بستاند و صد جان دهد
آن چه در وَهمَت نیاید آن دهد[4]
عامل توانمندی؛
«یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا كُونوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ لِلْحَوَارِیینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَآَمَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِی إِسْرَائِیلَ وَكَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَیدْنَا الَّذِینَ آَمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ»[5]
«ای کسانی که ایمان آوردید یاوران خدا باشید؛ همانگونه كه عیسى بن مریم به حواریون گفت: «چه كسانى در راه خدا یاوران من هستند؟!» حواریون گفتند: «ما یاوران خدائیم» در این هنگام گروهى از بنى اسرائیل ایمان آوردند و گروهى كافر شدند ما كسانى را كه ایمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأیید كردیم و سرانجام بر آنان پیروز شدند!»
عشق و ایمان
در این آیه به صراحت به مؤمنین دستور داده میشود که خداوند را یاری کنند!
خدای سبحان بینیاز مطلق است پس یاری خداوند به معنای یاری دین خداوند است.
این امر پروردگار نشان میدهد مؤمنین توانا هستند زیرا از انسان ناتوان، طلبِ امداد نمیشود. آنان توانمندیهای بالقوه فراوانی دارند که لازم است برای حفظ دین آن را به فعلیت درآورند. زمانی که انسان توان خود را برای حفظ دین مصرف میکند؛ مورد یاری خدای سبحان قرار میگیرد، انواع شرور و آسیبها از او دور شده و توانایی او روز به روز افزون میگردد. پس مصرف هر چه بیشتر توانمندیها در مسیر دین، موجب افزایش آن میشود.
افراد ناتوان، یا توانمندیهای بالقوه خود را شناسایی نکرده و یا اگر پی به وجود آنها ببرند تلاشی برای به فعلیت درآوردن آن نمیکنند و آن را محبوس مینمایند.
خطاب «یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا…» نشان از عامل توانمندی این افراد دارد: ایمان و دلدادگی به حق!
عشق، انسان را قوی میکند و عاشق تمام توان خود را در راه معشوق به کار میگیرد؛ هر چند معشوق مستغنی از وی باشد. ایمان و عشق به حق، بنده را به سوی یاری و ارائه خدمات به دین الهی سوق میدهد.
نماد توانمندی؛
«قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَ بَدَا بَینَنَا وَ بَینَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَ الْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیءٍ…»[6]
«براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و كسانى كه با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى كه به قوم (مشرك) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مىپرستید بیزاریم، ما نسبت به شما كافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشكار شده است تا آن زمان كه به خداى یگانه ایمان بیاورید!» جز آن سخن ابراهیم كه به پدرش [عمویش آزر] گفت (و وعده داد): «براى تو آمرزش طلب مىكنم و در عین حال در برابر خداوند براى تو مالك چیزى نیستم (و اختیارى ندارم)»…»
اعلام موضع عقیدتی
در این آیه یکی از نمادهای توانمندی مطرح میشود.
خدای سبحان به همگان یادآور میشود حضرت ابراهیم علیهالسلام و همراهان ایشان مقتدای نیکویی برای بندگان هستند. آنان توانمندانی بودند که با صراحت، از افکار نادرست و افراد ناسالم اعلام برائت نمودند و بدون آن که قطع ارتباط نمایند، موضع اعتقادی خویش را مشخص کردند.
گاه در نزدیکان فرد، افرادی ناسالم با افکاری نادرست وجود دارند که مجوز قطع ارتباط با آنان ندارد؛ مانند پدرخوانده حضرت ابراهیم علیهالسلام. در این زمان لازم است انسان، با مدیریت صحیح، تحت تأثیر افکار و رفتار ناسالم آنان قرار نگیرد و در کمال احترام، موضعگیری خود را نسبت به عقاید غلط ایشان اظهار نماید.
زمانی که فرد حقانیّت امری را درک نمود؛ لازم است با تمام توان در پایبندی به آن مقاوم باشد و هم در برابر افکار غلط و هم در برابر افراد ناسالم ایستادگی نماید. این امر علامت توانمندی است. افراد توانمند، در برابر تیرباران فکری دشمن مقاومت کرده و لحظهای از موضع خود عقبنشینی نمیکنند.
افراد ناتوان، تحت تأثیر افکار و افراد ناسالم قرار میگیرند (گاه یکباره و گاه به تدریج)
برای مثال، بانوی محجبهای که دوستانش همواره حجاب را تخریب کرده و از بیحجابی به عنوان پیشرفت یاد میکنند؛ در صورتی که از توانمندی لازم برخوردار نباشد؛ در نهایت به جرگه آنان وارد میشود و به مرور پوشش خود را تغییر داده و همرنگ افراد ناسالم میشود.
مثال دیگر؛ یا کسی که اهمیت دادن به خانواده را در اولویت خویش قرار داده است اما اطرافیان وی، او را سرزنش نموده و گاه به تمسخر میگیرند. در صورتی که از توانمندی لازم برخوردار نباشد؛ در گذر زمان او نیز نسبت به امر خانواده بیتوجه شده و کانون پر مهر خانه مورد آسیب قرار میگیرد.
نماد توانمندی
«یا أَیهَا النَّبِی إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ یبَایعْنَكَ عَلَى أَن لَّا یشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَیئًا وَلَا یسْرِقْنَ وَلَا یزْنِینَ وَلَا یقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یفْتَرِینَهُ بَینَ أَیدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یعْصِینَكَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»[7]
«ای پیامبر! هنگامی که زنان مؤمن نزد تو آمدند تا با تو بیعت کنند که برای خداوند شریک قائل نشده، دزدی نکنند، زنا نکنند، فرزندان خویش را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند(فرزند دیگری را به شوهر خویش نسبت ندهند) و در معروف از تو سرپیچی ننمایند؛ پس با ایشان بیعت کن و برایشان استغفار نما! به راستی که خداوند بخشنده و مهربان است»
مهارت تصمیمگیری
در این آیه نماد و عامل توانمندی ذکر شده است.
یکی از علائم توانمندی، مهارت تصمیمگیری و اجرای آن است. متاسفانه بسیاری از افراد قدرت تصمیمگیری ندارند و برخی افراد نیز پس از تصمیمگیری، شهامت اجرای آن را ندارند. هر دو گروه در زمره ناتوانان قرار دارند.
آیه در روز فتح مکه و در ارتباط با بانوان مسلمان آن شهر نازل شده است. خدای سبحان به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله دستور داد: «اگر زنان مؤمن، با تو بیعت نمودند که از رذائل اعتقادی و اخلاقی پرهیز مینمایند؛ بیعت ایشان را بپذیر و برایشان طلب آمرزش نما!»
در تفاسیر عرفانی، زن را تعبیر به «نفس» نمودند. بنابراین، پیام آیه این چنین میشود:
«هر نفسی که با پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بیعت کند و در فکر و عمل مطابق شریعت عمل نماید؛ حضرت به اذن الهی، بیعت او را پذیرفته و برایش دعا مینمایند»
بیعت، همخانواده مبایعه به معنای خرید و فروش است. اگر فردی نفس خویش را تسلیم و تقدیم محضر نبوی نماید؛ در حقیقت توانمندی خود را -از این جهت که قدرت تصمیمگیری و اجرا داشته- آشکار ساخته است. او مصمم است ضمن حفظ اعتقادات حقه خویش(پرهیز از شرک)، از معصیت دوری نماید.
اختیار و انتخاب آگاهانه
یکی دیگر از علائم توانمندی از عبارت «جَاءكَ الْمُؤْمِنَات» برداشت میشود. فعل به کار رفته در این عبارت به صورت «معلوم» عنوان شده است نه مجهول؛ یعنی عمل ثانوی مانند شرایط نامساعد زندگی یا فرد دیگری، این افراد را به چنین تصمیمی وادار نکرده است بلکه آنان با پای اختیار و آگاهانه در محضر نبوی قرار میگیرند.
در شرایط کنونی که امام عجلاللهتعالیفرجه غایب است؛ در زیارات این امکان فراهم میشود که انسان در محضر معصوم قرار گیرد؛ برای مثال در زیارت آلیس فرد در محضر حضرت ولیعصر عجلاللهتعالیفرجه قرار گرفته و اعتقادات خویش را عرضه میکند. او نمونه یک انسان توانمند است که با انتخاب و اختیار خویش در محضر ولیّ و امام قرار میگیرد.
اصلاحات همه جانبه
توانمندی دیگر این افراد آن است که در کنار اعتقادات، عملکرد خویش را نیز اصلاح نمودند. به عبارت دیگر، آنان خواهان اصلاحات همه جانبه و پیشرفت در همه زمینهها اعم از اعتقادی، اخلاقی، عبادی، خانوادگی و… هستند.
*نکته قابل توجه این آیه آن است که مؤمنین، برای درخواست حاجت نزد حضرت نیامدند بلکه برای تعهد دادن و اعلام التزام خویش در محضر ایشان حضور یافتند و در نهایت از توجه و التفات رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بهرهمند گردیدند.
چه کسانی مشمول دعای پیامبر (ص) قرار میگیرند؟
بیعت با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله موجب بهرهمندی از دعای ایشان است: «وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ»
دعای پیامبر صلیاللهعلیهوآله موجب افزایش توانمندی فرد خواهد شد و نَفَس ولیّ خدا تأثیرات شگفتی در زندگی افراد ایجاد میکند. بنابراین، بیعت با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از سویی نماد توانمندی و از سوی دیگر سبب توانمندی است.
تاریخ جلسه: 1399.10.12 ـ جلسه دهم
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه جمعه، آیه 9 و 10
[2] سوره مبارکه جمعه، آیه 11
[3] سوره مبارکه صف، آیه 4
[4] مولوی
[5] سوره مبارکه صف، آیه 14
[6] سوره مبارکه ممتحنه، آیه 4
[7] سوره مبارکه ممتحنه، آیه12