توانمندی ـ بخش یازدهم

«وَالَّذِینَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیهِمْ وَلَا یجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَیؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[1]

«و كسانى كه در دارالهجره (مدینه) و ایمان، قبل از مهاجران جاى گرفتند و كسانى را كه (از مكّه) به سویشان هجرت نمودند دوست مى‌دارند و در دل، نیازى به به مهاجران داده شده احساس نمى‌كنند و اگرچه خود شدیداً در فقر هستند ولى مهاجران را بر خود مقدّم مى‌دارند و كسانى كه از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.»

 

نماد توانمندی؛

 

ترجیح دیگری بر خود (ایثار)

 

انصار به دلیل برخورداری از حمایت مهاجرین به یقین توانمندند.

علامت توانمندی انصار آن است که با وجود این که در بعضی از امور خود نیازمند هستند اما این قدرت را دارند که از خود صرف نظر کرده و مهاجرین را بر خود ترجیح دهند.

عامل توانمندی «وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ» است. اگر نفس از بخیل بودن حفظ شود، قطعا توانمند است. برای توانمند بودن هم باید متصف به صفاتی شد و هم از یک دسته صفات رها شد. بخل به معنای منع است؛ نفس، مانع خیرات و پرداخت های مالی، توانی، آبرویی و عاطفی است. «شُحّ»  درجه اعلای بخل است و در معنای لئامت هم استعمال شده است به این معنا که نه تنها فرد پرداختی ندارد، بلکه سعی در حفظ همه چیز برای خود دارد.

قرآن کریم می فرماید: اگر به کسی اجازه اظهار بخل داده نشود قطعاً موفق است و موفق قطعاً توانمند است: «فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

 

 

عامل توانمندی؛

 

پرداخت صحیح

 

عامل توانمندی این است که فرد بخیل نبوده و در پرداخت امساک و امتناع نداشته باشد. زیربنای دوری از بخل آن است که فرد هر آنچه را که دارد عنایت الهی دانسته و خود را تنها مصرف کننده بداند. چنین فردی رزاقیّت خدای سبحان را مشاهده نموده و به سهولت پرداخت دارد، و قطعاً چنین پرداختی دریافت بیشتری به همراه دارد و با دریافت مجدداً توانمند می شود.

 

 

عامل توانمندی؛

 

«وَالَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ یقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ»[2]

«و كسانى كه بعد از مهاجرین و انصار آمدند، مى‌گویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ایمان بر ما سبقت گرفته‌اند، بیامرز و در دل‌هاى ما كینه مؤمنان را قرار نده. پرورگارا! همانا تو رئوف و مهربانى»»

 

  • هجرت و حرکت صحیح

 

عامل توانمندی هجرت و حرکت صحیح در مسیر دین و تحوّل است. «وَالَّذِینَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ»

 

  • کینه نداشتن

 

فقدان کینه عامل توانمندی است: «وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا» کینه غل است و انسان را زنجیر می‌کند، و فرد زنجیر شده ناتوان است.

سینه خود را از رذایل اخلاقی تخلیه کنیم؛ زیرا ظرفی که با بدی پر شد جایی برای خوبی نخواهد داشت و ایجاد ناتوانی می‌کند. توانمند کسی است که از مؤمنین کینه ندارد، شرح صدر دارد و به همین جهت همه فیوضات و رحمات و برکات الهی را دریافت می‌کند.

 

  • حسادت

 

یکی از اموری که به شدت ایجاد ناتوانی می‌کند حسادت است. «غِلّ» در بعضی از تفاسیر به حسادت تعبیر شده است. «وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِینَ آمَنُوا»  خدایا! ما قادر به دیدن کسانی باشیم که در کمالات و رشد و معنویات به مقاماتی دست یافتند. حتی در امور مادی نیز از  راه حلال و صحیح از زندگی مناسبی بهره‌مند شده‌اند.

به میزانی که کینه نداشته باشیم و قادر به دیدن کمالات دیگران باشیم ظرف وجودی ما گسترده می‌شود؛ و به میزانی که نتوانیم رشد اطرافیان را اعم از مادی و معنوی تحمل کنیم گویا خود را زنجیر کرده‌ایم و کسی که زنجیری است بسیاری از قدرت‌ها را از دست می‌دهد. اما اگر نگاه خود را به زندگی تغییر داده و باور کنیم که خداوند رزّاق است و می‌تواند موجودی بی‌نهایتی نصیب ما کند، توانمند می‌شویم.

نه تنها بخل و کینه و حسد و حرص زنجیر است بلکه تمام رذائل اخلاقی زنجیری است که در دل پنهان شده و انسان را از دریافت فیوضات عاجز می‌کند.

از آیه در می‌یابیم: توانمندیِ دل بسیار بیش از توانمندی جسم است، سفره‌ی دل که گسترده باشد دریافت بیشتری هم خواهد داشت.

 

  • دعا برای سبقت‌گیرندگان در ایمان

 

«رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمان» دعا برای سبقت گیرندگان، شهداء و مومنینی که قبل از ما بودند، به ما توان می‌بخشد. بازتاب دعای آن‌ها در زندگی ما آن است که ظرف وجودی ما را گسترده می‌سازد.

کاسه جایی رود که باز آید قدح!

عامل توانمندی دعاگویی به سبقت گیرندگان در ایمان و درخواست لطف و مغفرت و رحمت برای کسانی است که در ایمان پیشی گرفتند. این عقیده که آنها نیازی به دعا ندارند خود عامل ناتوانی است.

در رأس همه مخلوقات وجود مقدس پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله قرار دارند به ما توصیه شده است از خدای سبحان درخواست درود بر پیامبر را داشته باشیم تا از این طریق جلوه‌گری پیامبر در تاریخ افزون گردد زیرا یکی از آثار دعا این است که با دعا پرده‌برداری صورت می‌گیرد و کمالات جلوه می‌کند.

 

  • دیدن خدمات دیگران

 

یکی از عوامل توانمندی این است که خدمات دیگران را به حول و قوه الهی ببینیم و برای‌مان عادی نباشد. نعمتِ «وجودِ پیشی گیرندگان» در خیرات را دریابیم و در قالب دعا شاکر باشیم. که در این صورت، بازتاب این شکر موجب افزایش توان ما است. اگر خدمات آنان را نادیده بگیریم و به نظر ما امری عادی جلوه کند، از دعای خیرآنها محروم شده و ناتوان می‌شویم.

عامل توانمندی آن است که باور کنیم بسیاری از افراد برگردن ما حق دارند؛ به همین جهت سفره دعای خود را گسترانده و سهمیه ای از دعای خود را به آنها اختصاص دهیم، بازگردان دعای آنان قوّت عجیبی را نصیب ما می‌کند.

 

 

عامل توانمندی؛

 

هم‌بستگی قلوب

 

«لَا یقَاتِلُونَكُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاء جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَینَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یعْقِلُونَ»[3]

«آنها هرگز با شما بصورت گروهى نمى‏‌جنگند جز در دژهاى محكم یا از پشت دیوارها! پیكارشان در میان خودشان شدید است، (امّا در برابر شما ضعیف!) آن‌ها را متّحد مى‏‌پندارى، در حالى كه دل‌هایشان پراكنده است. این به خاطر آن است كه آنها قومى هستند كه تعقّل نمى‏‌كنند!»

 

در این آیه به عامل ناتوانی اشاره شده است اما از مفهوم مخالف آن به عامل توانایی پی می‌بریم: «تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ»

قرآن کریم می‌فرماید: صرف حضور در اجتماعات افراد را توانمند نمی‌کند، آنچه موجب توانمندی است ائتلاف قلوب است؛ قلب‌ها باید به یکدیگر نزدیک شود.

* هنگامی که در فضای خانواده درگیری حاکم است قلب‌ها از هم فاصله دارد به همین جهت اهل خانه ناتوان می‌شوند؛ ناتوان از اِعمال عواطف، ارتباط صحیح و دست‌یابی به توفیقات.

بیش از آن که پیوند قلوب افراد با یکدیگر موجب توانمندی است؛ پیوند قلوب افراد با ائمه علیهم‌السلام، موجب توانایی می‌شود. برای مثال سلام بر اباعبدلله علیه‌السلام و بر اصحاب ایشان موجب  همدلی با حضرت شده و ما را توانمند می‌سازد. این توانمندی از آثار پیوست قلبی است: «یا لَیتَنی کُنتُ مَعکُم»

توان بنده چنان افزایش می‌یابد که آماده کمک به امام زمانش می‌شود به همین جهت در زیارت آل‌یس می‌گوید:

«و نُصرَتی مُعدّة لَکُم»[4]

«یاری من برای شما مهیاست»

در مقابل، قلوب منافقین پراکنده است و ارتباطی بین قلوب آنها برقرار نیست و به جهت این تفرقه از قدرت و توان لازم برخوردار نیستند.

قلوب پراکنده، ناتوان و عاجزند و به همین جهت ترسان و لرزان هستند. منافق دائماً نگران است، و قدرت صحیح فکر کردن را ندارد. توانمند نگرانی ندارد، او از توان فکری بهره‌مند است و به خود اجازه بدبینی نمی‌دهد.

عامل توانمندی پیوست قلبی با خوبان، حب آنان و ارتباط و خدمات‌رسانی به ایشان است. ما باید بتوانیم دل خود را به دل خوبان عالم گره بزنیم تا توانمند شویم. حتی اگر توانمند هم نیستیم اما توانمندان را دوست داریم این دوست داشتن، توان بسیاری در ما ایجاد می‌کند.

 

 

 

تاریخ جلسه: 1399.10.13 ـ جلسه یازدهم

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] سوره مبارکه حشر، آیه 9

[2] سوره مبارکه حشر، آیه 10

[3] سوره مبارکه حشر، آیه 14

[4] مفاتیح الجنان، زیارت آل‌یس

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *