عوامل عزت و ذلت از منظر قرآن – جلسه اول

شکرانه

اذن حضور در مجلس اباعبدالله علیه السلام لطفی است که با هیچ زبانی از عهده شکر آن بر نخواهیم آمد، چه بسا افرادی که در خاک هستند و  به ما غبطه می‌خورند. حضور ما در مجالس اباعبدالله علیه‌السلام فقط داستان رسیدن به محرم نیست بلکه داستان قیمتی شدن ما است، غراضه‌ای که تاکنون مشتری نداشت ناگهان مشتری‌ای پیدا می‌کند به نام «حسین»، تا به امروز کسی ما را در شمار نمی‌آورد اما از امروز ما را دو ماه در مجلس اباعبدالله علیه‌السلام دعوت می‌کنند، از امروز هم اشکمان خریدار پیدا می‌کند، هم سوز سینه‌مان مشتری دارد، هم قدم‌هایی که بر می‌داریم جهت‌مند و هدف دار است و با عنایت اباعبدالله علیه‌السلام زندگی دیگری آغاز می‌کنیم و زندگی‌مان از سرگردانی و بی هدفی خارج می‌شود.

ظاهراً اجازه صد سلام روزانه (در زیارت عاشورا) به ما داده می‌شود اما بازگردان این سلام‌ها میلیاردها سلام است، گرچه ما متوجه نیستیم هر سلامی چه حیاتی در زندگی مرده ما ایجاد می‌کند اینجاست که جا دارد بگوییم:

مُرده بدم زنده شدم

(روضه) محرم آمده تا ما سربلند باشیم ، می‌دانید سر بلند یعنی چه کسی؟ کسی که سرش روی نیزه در حرکت است، یک سربلند آمده است به میدان تا همه ما را سربلند کند.

بر آستان جانان گر سر توان نهادن                        گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد

 

ندایی آمده که سرتان را بالا بگیرید، مولایتان حسین علیه‌السلام دعوتتان کرده است تا راه سربلندی را به شما بیاموزد.

 

روایتی است از اباعبدالله الحسین علیه السلام که :

«مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ فَقُلْتُ: مِنْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ؟! فَقَالَ: مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ، حَتَّى قَالَهَا- ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي؟»[1]

هرکس عاشق ما شود از ما اهل بیت شده است راوی می گوید یعنی از شما شده است؟ فرمودند :«منا اهل البیت» بله، از ما شده است. راوی مجدد با حالت تعجب سؤال می کند از شما اهل بیت؟ می‌فرمایند بله از ما اهل بیت. بار سوم مجدد راوی سوال می کند حضرت می فرمایند :آیا نشنیدی قول بنده صالح را که اگر تبعیت کنی از ما می شوی؟!

 

 عاشقی یعنی تبعیت، امام رضا علیه السلام می‌فرمایند ما از روز اول محرم محزون هستیم، مگر می‌شود امام‌مان محزون باشد و ما محزون نباشیم؟! ما نیز اقتدا به پیامبر و آل پیامبر علیهم‌السلام می‌کنیم و محزون هستیم. بعد از این تبعیت می‌گویند تو  از خودمان شدی، شناسنامه‌ات را باید عوض کنی، دیگر از ما هستی، فامیلت حسینی شده است.

اگر فردی که یک عمر عام بوده و سید نبوده است یکباره سیادتش معلوم شود چه میزان خوشحال می شود حال به ما می‌گویند از ما اهل بیت شده‌ای که به یقین از سیادت بالاتر است ، چه بسا فردی سید است ولی عنوان «منّا اهل البیت» را ندارد، کسی که این عنوان را دارد  به حضرت بسیار نزدیک شده است.

 

عزت و ذلت

 

یکی از شعارهایی که از وجود مقدس حضرت اباعبدالله علیه‌السلام شنیده شده است شعاری است یقینی

«هَيْهَاتَ‏ مِنَّا الذِّلَّة»

«از ما خاندان، ذلت دور است»

در این ایام در محضر قرآن بررسی می‌کنیم چه اموری ذلت محسوب می‌شود که به تبع ما هم باید خودمان را دور نگه داریم، و چه اموری عزت محسوب می‌شود که ما باید طلب کنیم.

 

معانی عزیز:

 

  • نفوذ ناپذیر، در لسان عرب به زمینی که بیل در آن فرو نمی‌رود ارض عزاز می‌گویند. وقتی در انسان الهی، شیطان راه نیابد عزیز و غیر قابل نفوذ  است، در مقابل ذلیل به معنی رام و قابل نفوذ است، کسی‌که به راحتی شیطان در او نفوذ می‌کند ذلیل است.
  • بی نظیر، مؤمن بی‌نظیر و تک است اما ذلیل مانند حیوانات است و مشابه زیاد دارد.
  • گران‌قیمت و محترم، و در مقابل ذلیل به معنی بی ارزش و فاقد اعتبار است.

 

عوامل عزت و ذلت

 

در سوره مبارکه حمد یک گروه به عنوان عزیز معرفی می‌شوند و دو گروه به عنوان ذلیل معرفی می‌شوند، یک گروه به نام أَنعَمتَ عَلَيهِمْ به قدری عزیز هستند که روزانه ما بارها از خدای سبحان درخواست می‌کنیم راه آنها را طی کنیم، دو گروه نیز به قدری ذلیل هستد که در عمرمان صدها و هزاران بار از خداوند درخواست می‌کنیم در مسیر آنها حرکت نکنیم.

 

«صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ»[2]

«راه آنان كه گرامى‏شان داشته‌‏اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان»

 

طلب کمال، رمز عزت

 

راه «أَنعَمتَ عَلَيهِمْ» راهی با معرفت، عاشقانه، با پایداری و ثبات و بدون انحراف و لغزش است، راهی که رهرو این راه به تصریح آیه 69 سوره مبارکه نساء با خوبان عالم در حرکت است:

« فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقا».

مسیر عزت با جهالت، انحراف، ضلالت سازگار نیست و بدون تبعیت از خوبان، معرفت آنان و همراهی با ایشان ممکن نیست.

 

رمز عزت، طلب کمال است. در مسیر عزت طلب باید انسان طالب کمال و رسیدن به انواع خیرات باشد ،بی رغبتی به این امر و عدم درخواست کمال سبب ذلت است، به همین جهت وقتی جریان عاشورا را می‌شنویم به اصحاب اباعبدالله می گوییم «يَا لَيْتَنِي‏ كُنْتُ‏ مَعَكُمْ‏ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيما»

 

پیروی از مسیر شریعت و خوبان عالم، رمز عزت

 

یکی دیگر از رموز عزت طی کردن مسیری است که خوبان رفتند و شریعت آن را معرفی می‌کند، به عنوان مثال در روضه و عزاداری حضرت اباعبدالله علیه السلان آنچه تاکنون بین اولیا مرسوم بوده بکاء و عزاداری است نه نی زدن.

 

ضالین و مغضوب علیهم هردو ذلیل و خوارند

 

  • برخی تفاسیر معتقدند «مغضوب علیهم» کسانی هستند که فقط به ظواهر شرع توجه می‌کنند و از باطن ان غافلند و «ضالین» کسانی هستند که فقط به باطن شریعت کار دارند و به ظاهر آن بی‌توجهند.
  • «مغضوب علیهم» کسانی هستند که معصیت کردند و «ضالین» کسانی هستند که طاعت انجام دادند اما نه برای خدا و قرب حق بلکه برای نیل به دنیا و شهرت و قدت و… .
  • «‌مغضوب علیهم» سلوکی ندارند و متوقف هستند و «ضالین» کسانی هستند که سلوک دارند اما سلوکشان در مسیر حق نیست به همین جهت حرکت‌شان بر بُعد آنان از حق می‌افزاید. کاری که نفسانی و برای لذت نفس باشد مصداق این امر است همچنان‌‌که خداوند خطاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله می‌فرمایند:

«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ‏ اتَّخَذَ إِلهَهُ‏ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ …»[3]

 

  • «مغضوب علیهم» کسانی هستند که تمام توجهشان به مادیات است و در مقابل«ضالین» کسانی هستند که تمام توجه‌شان به عالم معنا است.
  • مسیر عزت مسیر تعادل است و مسیر ذلت مسیر افراط و تفریط

 

برمشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا              بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

معمولا شب‌های اول ماه محرم، عرض می‌کنیم

کربلا منتظر ما است بیا تا برویم، یوسف فاطمه تنها است بیا تا برویم

«السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْحُسَيْنِ‏ وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى اولادِ الْحُسَيْنِ  وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن‏»

 

تاریخ جلسه: 97/6/19

«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»

 


[1]  نزهۀ الناظرو تنبیه الخاطر ، ص85

[2]  سوره مبارکه حمد، آیه7

[3]  سوره مبارکه جاثیه، آیه23

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *