اعتقادات صحیح ، عامل عزت
سوره مبارکه بقره، آیه 3
«الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَیقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ»
«آنان كه به غیب ایمان مىآورند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به ایشان روزى دادهایم انفاق مىكنند»
قرآن گروهی را به عنوان مفلحین و رستگاران معرفی می كند. این دسته به یقین نزد خداوند عزیز هستند
ـ ویژگی این افراد سه امر است:
1.«یومنون بالغیب» اعتقادات این افراد به حدی قوی است كه به غیب و آنچه قابل مشاهده نیست ایمان دارند.
2.«یقیمون الصلوه» رابطه شان با خداوند بسیار قوی است.
3.«مما رزقناهم ینفقون» رابطه بسیار خوبی با خلق دارند.
ـ گاهی اوقات اعتقاداتمان صحیح است اما در عمل مشكل پیدا میكنیم و گاه برعكس، گاهی باخلق رابطه صحیحی نداریم درحالیكه رابطه عبادیمان با خداوند بسیار قوی است و گاه برعكس. مفلحون فاقد تمام این خصایص هستند و در تمام این موارد كاملند.
ـ اعتقادات در زندگی ما نقش بسیار مهمی دارد، هر نقصان و عدم تعادلی که در عبادت و اخلاق و رفتار ما با خلق و خالق مشاهده میشود به جهت نقص اعتقادی است و مانع نیل به عزت می شود. در زیارت آل یس اعتقاداتمان را به طور کامل به حضرت عرضه میکنیم و ایشان را شاهد بر اعتقاداتمان میگیریم و می گوییم: «فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَیه».
لزوم تعادل و عدم نقصان را از فعل مضارع بودن افعالی كه در آیه عنوان شده برداشت میكنیم كه از لحاظ نحوی از آن اراده حال و آینده می شود.
در امور دینی باید به یک ثباتی راه پیدا کنیم ممکن است مثلاً شما کمیت پرداخت یا عبادتتان در زمانهای مختلف تفاوت كند اما كیفیت باید علی الدوام ثابت باشد.اگر چنین باشد « وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ »[1]
کتمان فطرت الهی و قابلیت کمالات، عامل ذلت
سوره مبارکه بقره، آیه 6 و 7
«إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یؤْمِنُونَ *خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ »
«در حقیقت كسانى كه كفر ورزیدند چه بیمشان دهى چه بیمشان ندهى بر ایشان یكسان است [آنها] نخواهند گروید *خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پردهاى است و آنان را عذابى دردناك است »
- هرکس بر توحید و فطرت الهی اش پرده اندازد و آن را کتمان کند گرفتار ذلت می شود (یکی از معانی کفر کتمان است) مصداق این کتمان اعتماد بر غیر خدا است؛ این تصور که اگر فلان کس نباشد زندگی ام لنگ می شود یا گرفتار می شوم و … .
- قابلیت انواع کمالات و محاسن در یکایک ما وجود دارد؛ کتمان این قابلیت ها و باور نکردن قدرت اصلاح خود نوعی کفر و کتمان است و انسان را گرفتار عذاب عظیم و به تبع ذلت میکند.
اطمینان از خود، عامل ذلت
سوره مبارکه بقره، آیه9
«یخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یشْعُرُونَ »
«با خدا و مؤمنان نیرنگ مىبازند ولى جز بر خویشتن نیرنگ نمىزنند و نمىفهمند »
- یکی از عوامل ذلت اطمینان از خود است. قرآن گروهی را مطرح میکند که نه با خالق صادق هستند و نه با خلق و علی الدوام خدعه و نیرنگ میزنند؛ زمانی که در جمع مؤمنین قرار دارند خود را متدین نشان میدهند و در میان بی دینان اظهار برائت از دین میکنند. این افراد مدعیانی دروغین هستند که برای خود نقشی قائلند و خداوند را فراموش میکنند. قرآن میفرماید این افراد در حقیقت خود را فریب میدهند زیرا خود را از وصال و قرب به حق و تقرب به اولیاء و نیل به کمالات محروم کرده اند. این افراد به قدری خود را فریب دادهاند و گرفتار توهم شدهاند که گمان میکنند زمانی که از دنیا رود با قلبی سلیم جان باختهاند.
تاریخ جلسه: 97/6/20 ـ جلسه 2
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه منافقون، آیه 8