مشکلات، تهدید یا فرصت؟
دعای بیستم دعاییست که حضرت به جهت درخواست مکارم اخلاقی میخواندند. در فراز پانزدهم این دعا آمده است:
«اللَّهُمَّ إِلَى مَغْفِرَتِكَ وَفَدْتُ وَ إِلَى عَفْوِكَ قَصَدْتُ وَ إِلَى تَجَاوُزِكَ اشْتَقْتُ…»[1]
«پروردگارا! به سوی آمرزش تو آمده و قصد بخشش تو را نمودم و مشتاق گذشت تو هستم…»
در این فراز بنده عملکرد خود را دارای خطا نقصان دانسته و از خدای سبحان طلب عفو مینماید.
پیش از این دانستیم که یکی از خصوصیات فردی که از بهداشت روان بهره مند است؛ توانایی یافتن راه حل مناسب هنگام مشکلات است. او هرگز خود را در بن بست ندیده و با مقاومت در برابر فشارهای درونی و برونی، به راهحل صحیح دست مییابد. همچنین فرافکنی نداشته و ریشه مشکلات را در خویش جستجو میکند؛ زیرا آسانترین و دردسترسترین راهحل را، برطرف کردن خطای فکری و عملی خویش میداند.
دنیای بدون مشکل وجود ندارد
یکی از خطاهای فکری آن است که فرد گمان میکند زندگی، باید خالی از مشکلات باشد در حالی که یکی از ویژگیهای زندگی مادی، وجود مشکلات و موانع است. امیرالمؤمنین علیهالسلام در این باره میفرمایند:
«الدُنیا… دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَة»[2]
«دنیا خانهای است پوشیده شده با بلاء!»
داشتن عقیده نادرست در این زمینه موجب میشود که فرد به محض بروز هر معضلی، ولو کوچک و محدود، آرامش خود را از دست داده، احساس ناتوانی نموده و در نهایت عملکرد نامناسبی از خود نشان دهد.
با اصلاح این دیدگاه، شخص نه تنها وجود مشکلات را عادی بلکه ضروری میداند؛ زیرا مشکلات فرصتی برای به فعلیت رساندن استعدادهای پنهان فرد است. دنیای بدون مشکل وجود ندارد؛ آنچه مهم است شیوه عبور فرد از آن میباشد.
دیده فرو بر به گریبان خویش!
دیدگاه نادرست دیگر آن است که فرد ریشه همه مشکلات را عوامل بیرونی دانسته و خود را کاملاً بیتقصیر قلمداد نماید. نتیجه این دیدگاه، قرار گرفتن فرد در یک چرخه معیوب میباشد بدین صورت که او خود باعث به وجود آمدن برخی معضلات و مشکلات میشود لکن به دلیل مقصر ندانستن خود، اقدام به رفع عیوب خویش نکرده و با تکرار خطا، بر شدت مشکلات میافزاید.
گاه انجام معصیتی موجب گرفتاری فرد شده و گاه عدم ارتباط صحیح با خالق یا خلق یا خویش، انسان را در تنگنا قرار میدهد.
با اصلاح این دیدگاه، نه تنها فرد نسبت به وجود مشکلات بیتفاوت نیست بلکه ریشه آن را در خویش جستجو نموده و با رفع علل و عوامل، از وقوع مجدد گرفتاری جلوگیری مینماید.
پناهندگی به خدای سبحان
فردی که از سلامت روان برخوردار است به خوبی میداند که مهمترین راه برونرفت از مشکلات، برقراری ارتباط صحیح و قوی با خدای سبحان است. به همین جهت در این فراز از خدای سبحان طلب مغفرت مینماید. «مغفرت» از ریشه غفر، به معنای پرده و پوشش میباشد. خدای غفار عیوب بنده را با پوششی از صفات الهی، مستور مینماید تا جمال حق از او مشاهده شود.
بنده تنها به پنهان ماندن عیوب خویش اکتفا نکرده و در عبارت بعدی خواستار رفع کامل آنهاست. «عفو» به معنای محو بوده و خدای عَفُوّ عیوب و نازیباییهای بنده را به طور کامل از بین میبرد.
به علاوه، او در این عرصه نه تنها ناامید نیست بلکه خود را مشتاق به گذشت خداوند معرفی مینماید؛ زیرا میداند خدای سبحان قابلیت تغییر را به وی عطا نموده و او میتواند از طریق عبور از این مشکل آن چنان پیشرفتی نماید که گویا ابدا هرگز در وادی معصیت و غفلت حضور نداشته است.
به بیان دیگر، فرد، گرفتاری را زمان مناسبی برای شناسایی و برطرف کردن ضعفهای خود دانسته و امداد الهی را در این زمینه خواستار است. این امر نمونهای از تبدیل تهدید به فرصت است. بنابراین در بهداشت روان، فرد با عبور از مشکلات به وجود آمده؛ آن را تبدیل به پلکان رشد و عاملی برای تحول مثبت مینماید.
تمایل به بهتر شدن
در فراز بیست و یکم این دعا امام سجاد علیهالسلام به خدای سبحان عرضه میدارد:
«وَ أَصْلِحْنِی بِكَرَمِكَ»[3]
«پروردگارا مرا با کرم خود اصلاح نما»
در گذشته بیان شد فردی که از سلامت روان برخوردار است؛ برای خود احترام قائل بوده، خویش را شایسته امور نادرست و منفی چون بخل، حسادت و… نمیداند و از انجام عمل یا بیان گفتاری که به شخصیت او صدمه وارد کند؛ پرهیز مینماید. از سوی دیگر، در صورت وجود این امور، رفع آن را ممکن دانسته و آنها را به لطف حق قابل درمان میداند.
بنده در این فراز اعلام میدارد که راضی به عیوب خویش نبوده و حاضر به ماندگاری امور ناشایست در وجود خود نیست؛ بنابراین از پروردگار خویش میخواهد که کریمانه عیوب و نازیباییهای وی را برطرف نماید.
این درخواست نشان میدهد که فرد، اشتباهات خود را با دستاویز قرار دادن اموری چون ژنتیک، ماه تولد یا… توجیه نکرده و با پذیرش واقعیت، خواستار رفع عیوب خویش است.
با توجه به آن که متضاد لفظ «صلاح»، «فساد» به معنای غیرنافع بودن است؛ فرد با این درخواست خواهان آن است که وجودی سراسر خیر و منفعت داشته و از ارتکاب هر گونه عمل غیرنافع پرهیز نماید.
تو تنها میتوانی آخرین درمان من باشی!
در عبارت بعدی میفرماید:
«وَ دَاوِنِی بِصُنْعِك»[4]
«بارالها! به وسیله احسان خویش (بیماریهای روحی و جسمی ام را) معالجه نما»
گاه افراد خود بر نقصان سلامت روان خویش واقف بوده و با پذیرش این امر، اقدام به درمان مینمایند که این امر نویدبخش رسیدن آنها به سلامت کامل روان میباشد.
بنده در این فراز از خداوند میخواهد خود طبیب او شده و با احسان الهی مداوایش را بر عهده گیرد. او میداند بهترین درمان، درمانی است که از طریق طبیب حقیقی صورت گیرد؛ به همین دلیل امر درمان را به پروردگار خویش واگذار نموده و یقین به بهبودی کامل دارد.
این درخواست نشانه روحیه امیدوارانه فرد است و به دلیل آن که طبیب خود را در اوج قدرت دیده؛ رفع انواع عارضهها جسمی و روحی را ممکن میداند.
به علاوه با بیان عبارت «دَاوِنِی» گویا خواستار آن است که با او همچون بیمار ویژهای برخورد شده و طبیب همراه با محبت و عطوفت به درمان او اقدام نماید.
*ناگفته نماند که در مواردی برای درمان بیماریهای روانی، علاوه بر توکل بر خداوند و تفویض امور به او، مراجعه به مشاور یا روانشناس نیز لازم است.
کمال طلبی در بهداشت روان
در فراز بیست و یکم دعای مکارم الاخلاق آمده است:
«وَ وَفِّقْنِی إِذَا اشْتَكَلَتْ عَلَی الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا وَ إِذَا تَشَابَهَتِ الْأَعْمَالُ لِأَزْكَاهَا وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا»[5]
«پروردگارا زمانی که امور بر من مشکل میشود مرا به انجام صحیحترین آنها و هنگامی که کارها بر من مشتبه گردد به انتخاب پاکیزهترین آنها و آنگاه که روشها مخالف یکدیگر شوند؛ به برگزیدن پسندیدهترین آنها موفق گردان»
فردی که از سلامت روان برخوردار است به میزان اندکی از امور مثبت اکتفا نکرده و همواره خواهان ارتقاء سطح کیفیت عملکرد خویش میباشد؛ زیرا از توانمندیهای خدادادی خویش آگاه بوده و ظرفیت رسیدن به بهترینها را در وجود خویش مییابد. همچنین به دلیل آن که خواهان افزایش مهارت ها و نیز به فعلیت رساندن هر چه بیشتر استعدادهای پنهان خویش است؛ طالب برترینها میباشد.
گاه در زندگی موقعیتهایی پیش میآید که امور بر انسان مشتبه شده و قدرت تصمیمگیری را از وی سلب مینماید. در این هنگام از خدای خویش درخواست مینماید که او را به سوی عملی رهنمون شود که نسبت به سایر اعمال، مفیدتر، صحیحتر و زیباتر باشد و رشد شخصیتی و وصال هر چه بیشتر به حق را در پی داشته باشد.
گرچه همه گزینه های فراروی او نیکو است اما چون فرصت خویش را محدود میبیند؛ میخواهد از کاملترین گزینه و بهترین عملکرد بهرهمند شود.
- او صرفاً خواستار رشد و پیشرفت نیست بلکه بیشترین میزان رشد و ترقی را می طلبد.
- صرفا خواستار نافع بودن نیست بلکه بیشترین میزان منفعت را طالب است.
- صرفا خواهان خوب بودن نیست بلکه هدف او بهترین بودن است.
توجه به این نکته که هر فردی در هر سنی رخصت قرائت این دعا را داشته و طالب بهترین عملکرد است نشان میدهد که در بهداشت روان گذر عمر و بالا رفتن سن، سبب قناعت فرد به سطح عادی از خیرات نخواهد شد. بهترین بودن محدودیت سنی ندارد!
تاریخ جلسه: 98/12/19 ـ جلسه 10
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] صحیفه سجادیه، دعای بیستم
[2] نهج البلاغه(فیض الاسلام)، خطبه 217
[3] صحیفه سجادیه، دعای بیستم
[4] صحیفه سجادیه، دعای بیستم
[5] صحیفه سجادیه، دعای بیستم