علل مشکلات زندگی
جهالت افراد
عمدهی مشکلاتی که در زندگی افراد وجود دارد، صرفاً به جهت جهالت آنهاست؛ یعنی اگر افراد علم خاصی نسبت به هر مسئله داشته باشند معمولاً مشكلي نخواهد داشت. مشكل زماني پيدا ميشود كه آگاهي نسبت به مسائل كم است، اگر آنچه را الان میدانيم بيست سال پیش میدانستیم مشكلاتمان كم و به حداقل ميرسيد، انسان اگر با دشمني به نام جهل مبارزه کند، مملکت وجوديش و فضای اطراف او امن و نوراني میگردد.
گذر زمان نشان دهنده ناکارآمدی برخی از آموزشها
مشكل ديگر اين است كه اتفاقاً در بسياري از اوقات به نظر خودمان بسياري از امور را ميدانيم و اصلاً نسبت به آنها خود را جاهل نميدانيم، مثلاً مادری، خواهری، دوستی، معلمی ، آشنايي، همسایهای بوده كه آنها را به ما آموزش بدهد اما بعد از گذشت زمانی به نادرستی آن آموزشها واقف میشويم. در اين كلاس ميخواهيم آموزش ببينيم اين چرخه در زندگی ما تکرار نشود كه مرتب چيزي را ياد بگيريم بعد مجدداً متوجه شويم كه اشكال داشته و راه كار درستي نبوده و مسير ديگري را تجربه كنيم.
ما آزمودهايم در این شهر بخت خويش بيرون كشيده باید از این ورطه رخت خويش
برای رسیدن به مطلوبترین ثمرات چه اقدامی کنیم؟
زندگی يك عمر محدود دارد این عمر براي آزمون و خطا ساخته نشده تا دائم آزمايش كنيم و اگر به نتيجه صحيح نرسيم گذر كنيم و آزمايش ديگری داشته باشيم بلكه میخواهيم اموری را انجام دهیم كه مطلوبترین ثمرات را براي ما داشته باشد بدون آنكه کوچکترین خسارتی بر ما وارد شود.
ما میخواهيم در عرصه زندگی پذیرای نظرات كسانی باشیم که به عصمت آنها معتقدیم و باور داريم آنها نه تنها نظر خطايی ندارند بلکه آنی تصورِ خطا هم بر آنان غالب نشده، در میان خلایق به سراغ معصومین ميرويم و نظر آنها را جستجو میكنيم.
بررسی عنوان «راهکارهای اصلاح خانواده»
قبل از بیان «راهکارهای اصلاح خانواده» عنوان آن را میشکافیم:
«راهکارها»
اوّلاً: وقتی بحث از راهکارهای اصلاح است بحث از ترميم و چيدمان صحيح زندگی است، يعني امکان اصلاح در ذهن هست كه سخن از اصلاح است. هر چند مشكلات فراوانی خانوادهها را تهديد كند، امّا همچنان امکان اصلاح آنها هست.
ثانياً: امکان اصلاح خانواده از طریق تک تک افراد قابل اجرا است، یعنی هيچ كس اجازه ندارد بگويد: دانستن اين امور ده سال قبل تعيين كننده بود امّا حال فايدهای ندارد. وقتي گفته میشود: «راهكارهای اصلاح» عبارت مطلق است، يعنی سنّ خاص و شخص خاصی در نظر گرفته نمیشود، ذكوريت يا انثيت مطرح نيست.
ثالثاً: كلمه راهکارها بيان كنندهی آن است كه اگر يك راهكار را آزمايش كردم و به نتيجه نرسيد راهكار دوم را آزمايش میكنم و اگر همچنان به جواب نرسيدم راه ديگری را پي میگيرم، البته چنين نيست كه امر اصلاح به چند مسیر منتهی شود همه در حقيقت به يكجا منتهي میشود. امّا مسيرهای حركت برای هركس میتواند متفاوت باشد. از سوی ديگر میتوان گفت: هر يك از ما به ميزان شناختمان از انسان در اين مسيرها موفقتريم.
انسان یک لایه ظاهری دارد كه از او فقط يك صورت فيزيكی مشاهده میشود، امّا در پشت پرده اين صورت، عقل و روح و قلب و سرّی نهفته است و در اين سّر لايههای مختلفي وجود دارد. راهكارهايی كه براي چنين موجودی ارائه میشود راهكارهای سطحي و ظاهری و صوری نيست. چون راهكارهای صوری به پيكره انسانيت او آسيب میزند. مثلاً چنين نيست كه فردی چند صباحی را با خانوادهاش زير يك سقف زندگی كند و بعد از مرگ هر كس به سراغ كار خود برود، بلكه بايد خانوادهایی شناسایی شوند که بعد از انتقال از این عالم به عالم دیگر هم با هم باشند. زيرا در آن طرف چشم زيبايیهای فراوانی را میبيند، امّا مهم آن است كه انتخاب فرد عوض نشود هم منتخِب باشیم و هم منتخَب، هم توسط خانوادههايمان انتخاب شويم و هم آنها ما را انتخاب كنند.
به همین جهت خانواده نبايد در عرصهی دنیای صِرف در نظر گرفته شود و در صورت وجود نقیصه بايد از طريق صحیح مرتفع شود و به عالم دیگر منتقل نشود.
«اصلاح»
سراغ كلمه «اصلاح» میرويم، قانونی هست كه میگويد: «یعرف الأشیاء بأضدادها» هر چیزی با ضدش شناسايی میشود، اگر بخواهيم اصلاح را شناسايی كنيم ابتدا بايد افساد را بشناسيم، «إفساد» باب إفعال است و ريشه آن فسد است، كه با فساد همخانواده است، اگر فاسد شناسايی شود مفسد مشخص میگردد.
ملاصدرا میگويد: فاسد يعني غير نافع، شیر فاسد شيری است كه قابل استفاده نيست، گوشت فاسد ديگر قابل استفاده نيست، به عبارت دیگر «هست و به تحلیل نرفته امّا قابل مصرف صحیح و قابل مصرف عادلانه نیست.»
اولین گام در اصلاح خانواده
هر امر مثبتی ابتدا بايد براي خود شخص نفع داشته باشد، انسان منفعت طلب است ابتدا بايد به خود او نفع برسد، چون خود او از همه محتاجتر است. دقیقاً خلاف آن نگرشی كه ميان عامه مردم است كه معتقدند ابتدا به همه نفع برسان بعد به خودت. ما میگويیم: در امور معنوی سخن چنين است كه هركس بايد بيشترين بهره را برای خود بردارد، بالاترين بندگی، بيشترين عبادت، وسيعترين علم و … . نفعرسانی به ديگران مربوط به ماديات و عالم ماده است، در امور معنوی هر كس خود اولين محتاج است و بعد فرزندش و بعد همسرش و … درشمار محتاجين هستند.
با چنين نگرشی هيچ كس منّتی بر ديگران ندارد، زيرا اصالتاً فايده هر كار مثبتي از آنِ خود اوست و دیگران به تبعِ او فايده میبرند نه بالإصاله. اين ديدگاه ديدگاهی است كه بايد از ابتدا شروعش درست باشد، چون تا بحث اصلاح خانواده مطرح میشود نگاه همه به سوي اعضای ديگر خانواده معطوف میشود و هيچ كس در فكر اصلاح خويش نيست. در این مبحث تأکید میشود که اصلاح خانواده يعنی از خودت شروع كن.
اگر سؤال شود اين نگاه چه ريشه اسلامی دارد؟ در پاسخ میگوييم: در زيارت عاشورا میخوانيم:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي مَقَامِي هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْكَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ » «خدایا! مرا در جايگاهی كه قرار دارم به گونهای قرار بده كه دائم بر من درود بفرستی و رحمتت را بر من جاری كني و عیوبم را دائماً مستور کنی»
اگر هر فرد در خانواده ـ که یک کانون اصلی است ـ خودش درست باشد و حرکت صحیحی داشته باشد در اين حالت منفعت از او به ديگري سرایت میکند، یعنی لایههای عبور افراد لايههایي بسيار شفاف میشود و خير از آنان به فرزندانشان، به همسرشان، به زيردستانشان، به بالا دستيهای آنها و پايين دستیهايشان سرايت میكند و خود به خود درود خدا بر آنها نازل میشود، درودهایی متعدد به جهت صبوری هر كس در امر اصلاح خويش، همچنين به جهت اعتمادشان بر حق و به جهت اینکه میخواهند در عرصه کمال قرار گيرند و به موجودی معنويشان راضی نیستید.
تاریخ جلسه: 93/5/14 – بخش اول
این جلسه ادامه دارد…
«برگرفته از کلام استاد زهره بروجردی»