عوامل تحکیم خانواده – بخش هفتم

در محضر قرآن و عترت با عوامل تحکیم خانواده آشنا می‌شدیم، بر این باور بودیم که خدای سبحان این بنیان را محکم بنا کرده است به همین جهت عقدی بین طرفین منعقد می‌شود، و اگر تزلزلی در این بنیان صورت می‌گیرد به جهت عدم معرفت ما است. هرقدر نگاهمان را به این بنیان صحیح‌تر و با دستورالعمل‌های حفظ این بنیان بیشتر آشنا شویم خدای سبحان این بنا را تا قیامت پایدارتر نگه می‌دارد.

 

بهشتی همراه با تمام لذات

 

اگر بنیان خانواده در این عالم از سلامت لازم برخوردار باشد باطن آن بهشتی است با تمام لذاتی که در آن وجود دارد و در مقابل اگر این بنیان تزلزل داشته باشد باطن آن جهنّمی است که تحمّل ناپذیر است.

 

منزلت خانواده

 

خانواده به قدری منزلت دارد که در قرآن سوره‌ای به نام خانواده‌ای نامگذاری شده است: سوره آل عمران.

قرآن خانواده‌های مختلفی را با مصادیق مختلف به ما معرفی می‌کند، آنچه قرار است مورد توجه قرار گیرد آسیب‌های احتمالی است که ممکن است بر خانواده وارد شود و موجب تزلزل بنای آن گردد. نقش ما همان‌قدر که در تحکیم خانواده اهمیّت دارد در تزلزل آن نیز اهمیّت دارد به همین جهت در بحث آسیب، از هرگونه فرافکنی پرهیز می‌کنیم و آسیب رسان را خود می‌دانیم و دیگران را مقصر فرض نمی‌کنیم.

 

اهمیّت نقش زنان در خانواده

 

نقش بانوان در خانواده از نقش مردان بسیار بیشتر است، حتی بیشتر از نصف.

امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرماید:

«فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ لَيْسَتْ‏ بِقَهْرَمَانَةٍ»[1]

«زیرا زن مانند گل ظریف است، نه پهلوان خشن»

 در کلام حضرت زن مانند گل در خانواده معرفی شده، نقش گل نشاط آفرینی و شاداب کردن دیگران است، هر جا گلی زیبا وجود دارد ناخوداگاه نظر اطرافیان را به خود جلب می‌کند در مقابل اگر گل بسیار پژمرده باشد فقدانش باعث زیبایی و آراستگی فضا می‌شود زن نیز باید توجه افراد خانه را به خود جلب کند و از هر پژمردگی به دور باشد تا خانواده با حضور او نشاط لازم را بیابد.

جهت تحکیم خانواده باید از برخی امور پرهیز کرد که به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:

 

پرهیز از تحقیر

 

تحقیر سیاستی فرعونی

 

یکی از سیاست‌هایی که باید از آن اجتناب کرد سیاست تحقیر دیگران است که در زبان عرب استخفاف نام دارد. این سیاست سیاستی فرعونی است، قرآن در بیان رویّه فرعون می‌فرماید:

«فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقين‏»[2]

«فرعون قومش را تحقیر کرد پس آنها مجبور به اطاعت شدند (گرچه) آنان خود قومی فاسق بودند.»

گاهی اوقات نظرات ما نظرات صحیحی نیست و تنها بر اساس میل و سلیقه خودمان است و نظری است که نه پشتوانه دینی دارد و نه پشتوانه فرهنگی اما با این وجود انتظار داریم دیگران نظرمان را بپذیرند و از آن اطاعت کنند و در صورت نپذیرفتن نظرات‌مان آنان را تحقیر می‌کنیم.

به عنوان مثال گاهی خانواده همسرمان را که مطابق با میل ما رفتار نمی‌کنند تحقیر می‌کنیم و می‌گوییم فرهنگ آنان امروزی نیست و فرهنگی قدیمی است.

 

اطاعتی موقت

 

اطاعتی که دیگران در پی استخفاف و تحقیر دارند، اطاعتی است موقتی که به زودی به طغیان منجر خواهد شد. در فضای استخفاف محبّت حاکم نیست، درحالیکه  برای حفظ استحکام بنیان خانواده باید از هرگونه تحقیری پرهیز کرد، تحقیر باعث تخریب اعتبار و منزلت افراد می‌شود و پس از آن باعث تخریب خانواده. یکی از مهمترین کارها برای تربیت کودکان ممانعت از تحقیر آنان بالاخص در سنین بلوغ است، در این سن باید در عین حفظ استقلال طلبی‌شان برای بارور کردن نظراتشان از آنان خواست برای نظراتشان دلیلی ذکر کنند.

به عنوان مثال اگر بر امری اصرار دارند به آنان بگوییم برای انجام آن دلیلی ارائه کنند و بگوییم حتما آنان به چیزی توجه دارند که ما از آن غافلیم و با این برخورد از تحقیر آنان بپرهیزیم.

 

نقش عزت در تربیت کودک

 

در تربیت اسلامی گفته شده کودک در هفت سال اول نقش رئیس را دارد و باید از درخواست‌های او اطاعت کرد و در هفت سال دوم مانند عبد است که باید پذیرای نظرات والدین باشد و در هفت سال سوم نقش مشاور را برای والدین دارد که نظرات او به قدری صحیح است که باید مورد تامل و بررسی از جانب والدین قرار گیرد، این امر در صورتی به صورت صحیح محقق خواهد شد که تخریب و تحقیری نسبت به آنان در کودکی صورت نگرفته باشد و عزت و کرامت نفس آنان حفظ شده باشد.

 

پرهیز از سلطه‌گری

 

در زندگی مشترک هرگز نباید سلطه‌طلب بود، سلطه طلبی نه تنها هیچ نفعی نمی‌بخشد بلکه نتیجه‌ای برعکس خواهد داشت. اگر برای خدا کار کنیم و تمام تلاش‌مان را در بهبود روابط خانواده بکار بگیریم خداوند ما را بر قلب همسرمان مسلط می‌کند.

امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرمایند:

«مَنِ‏ اسْتَطَالَ‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ بِقُدْرَتِهِ‏ سُلِبَ الْقُدْرَةَ»[3]

«(طول به معنی قدرت است) کسی که طلب قدرت بر مردم کند قدرت از او سلب می‌گردد.»

یکی دیگر از راهکارهای سلطه بر قلب، ایمان و عمل صالح است. خداوند مومنین و صالحین را نیز محبوب القلوب قرار می‌دهد و آنان را بر قلب مردم مسلط می‌کند.

قرآن کریم می‌فرماید:

«إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»[4]

«مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار می‌دهد!»

 

 

تاریخ جلسه: 98/5/1- جلسه 4

این جلسه ادامه دارد…

«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»

 


[1] – نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه 31، ص 938

[2] – سوره مبارکه زخرف، آیه 54

[3] – عيون الحكم و المواعظ (لليثی)، ص: 459

[4] – سوره مبارکه مریم، آیه 96

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *