مقدمه
«بهداشت روان» یکی از مباحث اثرگذار در زندگی بشر بوده که امروزه مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفته است. برخی از روانشناسان، بهداشت روان را اینگونه تعریف کردهاند:
«برخورداری فرد از ظرفیتها و تواناییهای خاص در جهت تطابق و سازش با تغییرات به وجود آمده در محیط پیرامون»
تلازم تدین با بهداشت روان
خداوند گرایش به کمال و کسب منفعت و به تبع آن نفرت از نقص و زیان را در فطرت انسانی به ودیعه نهاد. بنابراین انسان همواره در پی کسب منفعت بیشتر بوده و از بروز ضرر و نقصان جلوگیری مینماید. در این میان، دین با ارائه برنامه جامع و کاملی مسیر منفعتطلبی و زیانگریزی فرد را مشخص نموده است تا او از هر وسیله و در هر مسیری برای تحقق هدف خود تلاش ننماید.
مطابق آموزههای شرعی، انجام حسنات و خیرات دارای سود دنیوی و اخروی بوده و انجام سیئات و امور ناپسند، ضرر دنیوی و اخروی به دنبال دارد. بنابراین آن که مطابق گرایشات فطری خود، طالب انجام امور خیر و دوری از امور نادرست است؛ از سلامت روان برخوردار میباشد.
در محضر امام سجاد علیهالسلام و در بستر صحیفه سجادیه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت:
همسویی حرکات ظاهری و باطنی
دعای نهم دعاییست که حضرت به جهت اشتیاق به آمرزش الهی میخواندند. در فراز هفتم این دعا آمده است:
«وَ اجْعَلْ هَمَسَاتِ قُلُوبِنَا وَ حَرَكَاتِ أَعْضَائِنَا وَ لَمَحَاتِ أَعْینِنَا وَ لَهَجَاتِ أَلْسِنَتِنَا فِی مُوجِبَاتِ ثَوَابِكَ حَتَّى لَا تَفُوتَنَا حَسَنَةٌ نَسْتَحِقُّ بِهَا جَزَاءَكَ وَ لَا تَبْقَى لَنَا سَیئَةٌ نَسْتَوْجِبُ بِهَا عِقَابَكَ»[1]
«پروردگارا! رازهای پنهانی قلبهایمان و حرکات اندام ظاهریمان و نگاههای پنهانی و کوتاه چشمانمان و سخنانی را که بر زبانمان جاری میشود؛ در آن چه که باعث ثواب تو میشود قرار ده تا انجام هیچ حسنهای را که سزاوار پاداش توست؛ از دست نداده و کار ناپسندی که به وسیله آن مستوجب کیفر تو شویم؛ برای ما باقی نماند»
همس به معنای گفتگوی پنهانی و با صدای آهسته در درون.
بنده در این فراز از خدای سبحان درخواست مینماید که همه حرکات آشکار و پنهان او، در یک راستا و به سوی کسب موفقیت و منفعت هر چه بیشتر انجام شود. به بیان دیگر، انجام امور ظاهری و باطنی، قلبی و قالبی و حرکات ارادی و غیرارادی فرد در جهت کسب ثواب و دفع عقاب باشد. این درخواست نماد بهرهمندی فرد از سلامت روان است.
گفتگوی درونی(همس قلوب)
گاه افراد در درون خود، با خود گفتگو کرده به گونهای که اطرافیان از آن مطلع نمیشوند. از این عمل با عنوان «حدیث نفس» نیز یاد میشود. این گفتگوی درونی، گاه در جهت مثبت و گاه در جهت منفی، گاه تأیید و گاه توبیخ خود میباشد.
حضرت در این فراز از خدای سبحان میخواهند که گفتگوی درونی ایشان را در جهت کسب ثواب و دوری از عقاب قرار دهد.
اهمیت این امر از آن جهت است که گفتگوی پنهانی فرد با خویش، در شخصیت و عملکرد وی مؤثر بوده و در ضمیر ناخودآگاه او جای میگیرد. لذا لازم است که این عمل نیز مورد رضایت خدای سبحان و در راستای جلب منفعت و دفع ضرر باشد.
بیماری «خودملامتگری» نوع اختلال روانی-اضطرابی است که فرد مبتلا به آن، همواره خود را به جهت وجود کاستی ها و انجام اشتباهات مورد سرزنش و تحقیر قرار داده و تنها جنبههای منفی زندگی را نظارهگر هستند. آنها با کمالگرایی افراطی، از خود انتظار بیش از حد داشته و به سبب ترس از اشتباه و خطا با نگرانی زندگی میکنند.
فردی که از سلامت روان برخوردار است؛ ضمن ارتباط سالم با دیگران، با خود نیز تعامل صحیحی برقرار کرده و نگرش صحیحی به شخصیت خود دارد. نگاه او تنها متمرکز بر عیوب و کاستیهای خویش نبوده و ضمن رفع نواقص خود، به الطاف الهی نیز توجه دارد. همچنین، شخصیت خود را به جهت انجام امور ناپسند تحقیر و تمسخر نکرده و انتظار بیش از حد و غیر معقول از خود ندارد.
البته لازم به توضیح است که بررسی عملکرد، تشخیص نقاط ضعف و رفع آن امری صحیح و ضروری است و در مباحث دینی از آن با عنوان «مراقبه و محاسبه» یاد میشود. لکن در بهداشت روان، فرد ضمن انجام این عمل صحیح، به نقاط قوت خویش و الطاف الهی نیز توجه دارد. اگر توجه انسان تنها به امور منفی و نواقص خویش معطوف شود؛ در گذر زمان تبدیل به شخصیت ناتوان و ناکارا خواهد شد.
در قرآن کریم آمده است:
«وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث»[2]
«و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن!»
بازگویی الطاف الهی که به جهت شکر و حمد الهی -نه به جهت برتریجویی- انجام شود؛ علاوه بر آن که میزان عبودیت بنده را افزایش داده و اثرات مطلوب اجتماعی دارد؛ موجب آرامش و نشاط روح و جان نیز خواهد شد.
بنده، در دعای کمیل اینگونه عنایات و الطاف الهی را به خویش یادآور میشود:
«اللَّهُمَّ مَوْلَای كَمْ مِنْ قَبِیحٍ سَتَرْتَهُ وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلَاءِ أَقَلْتَهُ وَ كَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَیتَهُ وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِیلٍ لَسْتُ أَهْلًا لَهُ نَشَرْتَه»[3]
«خدایا، ای سَرور من! چه بسیار نازیباییهایی که بر من پوشاندی و چه بسیار بلاهای سنگینی که از من بازگرداندی و چه بسیار لغزشهایی که نادیده گرفتی. چه بسیار امور ناپسندی که از من دور کردی و چه بسیار ستایش نیکویی که شایسته آن نبودم و تو در میان مردم پخش کردی!»
حرکات ظاهری(حرکات أعضاء)
بنده با بیان عبارت بعد، از خدای سبحان درخواست میکند که تمامی حرکات ظاهری و قالبی او زمینهساز دریافت پاداش و ثواب باشد. گاه انسان به عملی پرمشقت اشتغال دارد که سود دنیوی و اخروی برای او نداشته و تنها توان او را از بین میبرد مانند وسواس در نظافت.
فردی که از سلامت روان برخوردار باشد؛ توان و تدبیر خود را در جهت جلب منفعت به کار گرفته و از انجام حرکات و تلاشهای بیثمر پرهیز مینماید.
نگاههای پنهانی و کوتاه(لمحات عیون)
لمح به معنای یک چشم بر هم زدن(پلک زدن) که عملی است غیراختیاری و کنایه از نگاه کوتاه مدت و پنهانی میباشد.
بنده کمالطلب، از پروردگار خویش درخواست مینماید که علاوه بر امور اختیاری، امور غیراختیاری او نیز موجب ثواب و سودآور باشد.
البته مفید بودن اعمال غیراختیاری مشروط به آن است که شخص با مراقبه بر اعمال اختیاری خویش، به طور کامل بر نفس خود مسلط شود تا نگاه خود را از امور ناپسند منصرف کرده، نسبت به برخی امور تغافل داشته و توجه خود را به امور نیک معطوف سازد.
(در بیان اهمیت تغافل همین بس که یک سوم روابط اجتماعی سالم را تغافل و نادیده گرفتن جزئیات کمارزش تشکیل میدهد![4])
به بیان دیگر، با عبارت «لمحات عیوننا» بنده از خدای سبحان درخواست میکند که قدرتی به او عنایت نماید تا برای لحظهای نیز ذهن او معطوف به امری ناپسند و یا کم ارزش نشود. یکی از مصادیق این امر آن است که انسان در پی کسب موفقیتی، این دستآورد را تنها نتیجه عنایت و لطف پروردگار و نمونهای از قدرتنمایی الهی دانسته و کمتر از آنی، توانایی و مدیریت خویش را مؤثر در این امر نداند:
«وَ ما تَوْفیقی إِلاَّ بِاللَّه»[5]
«و توفیق من(موفقیت) تنها از جانب خداوند است»
فردی که از سلامت روان برخوردار باشد لحظهای نسبت به امور پست توجه نداشته و از امور متعالی و مهم نیز غافل نخواهد بود.
سخن گفتن(لهجات ألسنة)
فردی که از سلامت روان برخوردار باشد؛ توانایی مدیریت تمامی رفتارها و گفتارهای خود را خواهد داشت. بر این اساس، به خود اجازه نخواهد داد که هر سخنی را بر زبان جاری ساخته و آن را بیان نماید. گفتار سالم، بر اساس عقل و شرع بوده، موجب توهین به دیگران نبوده و فرد پس از بیان آن گرفتار پشیمانی نخواهد شد.
به بیان دیگر در بهداشت روان، فرد توانایی مدیریت گفتار خود را داشته و سکوت یا سخن گفتن او در راستای جلب منفعت و دفع ضرر خواهد بود. لکن فردی که از سلامت روان بیبهره باشد؛ آن جا که باید سخن بگوید، سکوت کرده و آن جا که لازم است سخنی نگوید؛ کلام نادرستی را بر زبان جاری میسازد.
تاریخ جلسه: 98/9/11 ـ جلسه 6
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] صحیفه سجادیه، دعای نهم
[2] سوره مبارکه ضحی، آیه11
[3] مفاتیح الجنان، دعای کمیل
[4] تحف العقول، النص، ص353: قال الصادق علیهالسلام: «صَلَاحُ حَالِ التَّعَایشِ وَ التَّعَاشُرِ مِلْءُ مِكْیالٍ ثُلُثَاهُ فِطْنَةٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ»
[5] سوره مبارکه هود، آیه88