مقدمه
خانواده جایگاهی است که در آن زندگی میکنیم؛ اما گاهی اوقات در بازنگری به این کانون، متوجه قصوری میشویم که مدتها از آن غافل بودهایم. خانواده سلول جامعه است؛ بنابراین هرچقدر به این نهاد کوچک، بیشتر توجه کنیم به سلامت جامعه کمک کردهایم. به جهت نقش عظیم جایگاه خانواده، اولویت اول زندگی ما رسیدگی به این کانون است و شغل و تحصیل و برنامههای دیگر در اولویتهای بعدی قرار میگیرند. به یقین حرکت در مسیری غیر از این مسیر، خطاست و در درازمدت به اشتباه خود پی خواهیم برد، البته گاه جبران این اشتباه دیگر ممکن نیست.
ماندگاری ارزشها در خانواده
در زمانهای خاص به ما توصیه شده است برای خانواده دعا کنیم. دعاهایی با مضامین بسیار متعالی که از نگاه من، خانوادۀ آرمانی را هم با ویژگیهایی که منظورنظر شرع است، به ما معرفی میکند.
در دعا هنگام طلوع خورشید درخواست میکنیم:
«اللَّهُمَّ صَبِّحْنِي وَ أَهْلِي بِبَرَكَة وَ عَافِيَة وَ سُرُورٍ وَ قُرَّةِ عَيْنٍ وَ رِزْقٍ وَاسِع»[1]
«خدایا صبح من و خانوادهام را به برکت و عافیت و شادی و شادمانی و رزق واسع بهخیر کن.»
در این نگرش، برای خانواده ماندگاریِ ارزشها را درخواست میکنیم. «برکت»، ماندگاری امور خیر است. بهطور مثال گاهی اوقات دغدغۀ افراد این است که فرزندم تا چندی پیش نماز شب میخواند یا خیلی اخلاقی و مُتقی بود؛ اما مدتی است نماز واجباش را هم نمیخواند و تقوا و اخلاق را کنار گذاشته است؛ یعنی امر خیر او ماندگار نبود و برکت نداشت. گاهی اوقات تنها با ورود به دانشگاه یا با ازدواج، تحول قَهقرایی ایجاد میشود و بسیاری از کمالات و خیراتی را که عمری برایش زحمت کشیدیم از بین میرود، یا حتی افراد با هجرت از کشور به کشوری دیگر از ارزشهایشان جدامیشوند. در این دعا درخواست برکت میکنیم؛ یعنی پایداری در کمالات.
«عَافِيَةٍ»
طلب «عافیت»، یعنی طلب سلامت روح و جسم و همۀ خُلقیات پسندیده. از خدا درخواست میکنیم خانوادۀ ما تنگنظر، بخیل، حریص، سوءظنی و متکبر نباشند و جسم و روح سالم را با هم داشته باشند.
«سُرور»
«سرور» خوشیِ باطنی است. از خدا درخواست میکنیم خانوادۀ ما نعمتهای خدا را ببینند و اهل شُکر باشند و بدین جهت از درون احساس شادکامی کنند و از بودن با یکدیگر و ارزشهای زندگی لذت ببرند.
«قُرَّةِ عَيْنٍ»
«قُرَّةِ عَيْنٍ» نورِ چشم است؛ اما من «قرّة العین» را چشم برنداشتن از چیزی معنا میکنم. از خدا میخواهیم خانوادۀ ما را بهگونهای قرار بدهد که از آنها چشم برنداریم؛ یعنی مایۀ نفرت نباشند. «قرّة العین» نماد محبوبیت است؛ یعنی به ارزشهایی متعالی متصف هستند و چنان محبوبیتی به آنها داده شده است که نمیتوان از آنها چشم پوشید.
«رِزْقٍ وَاسِع»
برای خود و خانواده رزق واسع طلب میکنیم. وقتی به ما دستور میدهند در صبحگاه این ارزشها را برای خود و خانوادهمان درخواست کنیم؛ یعنی خانوادۀ سالم، خانوادهای است که در ارزشها مُتزلزل نباشد؛ بلکه خصلتهای شایسته در آن ماندگار باشد. البته ابتدا برای خودمان این درخواستها را میکنیم؛ چون مایۀ خفت است که افراد خانواده دارای صفات نیکو باشند و ما از قافلۀ فضایل آنها عقب بمانیم.
بایسته است که در خانواده خوشی حاکم باشد. خانوادهای که اعضای آن از بودن با هم لذت نمیبرند و از هم نفرت و گریز دارند،خانوادۀ سالمی نیست. برای رفع این مشکل باید علت را پیدا کنیم. کسانی که روزی در میانشان عشق حاکم بود و همه با علاقه در کنار هم جمع میشدند؛ چرا از هم فرار میکنند؟ ابتدا باید خودمان را بررسی کنیم. آیا افراط و تفریط نداشتیم؟ آیا روش نامناسبی را درزندگی به کار نگرفتیم؟ راهکار این است که با رعایت برخی اصول، شیوۀ اجرا را تغییر دهیم تا آن سرور به خانواده بازگردد.
نقش دعا در سلامت خانواده
با توجه به مضمون دعاها میآموزیم جامع و کامل دعا کنیم و همه امور متعالی را «فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَه » درخواست کنیم. چه بسا مشکلات موجود در خانواده بدین جهت است که درخواستهای خود را ناقص مطرح کردهایم و فقط برای معنویات و آخرت افراد دعا کردهایم؛ در حالی که دست خدا برای اعطا بسته نیست که محدود طلب میکنیم.
دعایی نقل شده است که در قنوت خوانده میشود:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ لِي وَ لِوَالِدَيَّ وَ لِوُلْدِي وَ أَهْلِ بَيْتِي وَ إِخْوَانِي الیَقینَ وَ العَفو وَ الْمُعَافَاه وَ الْمَغْفِرَة وَ الرَّحْمَة وَ العَافِیة فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَه»[2]
«الیَقینَ» همان پایداری و نبود تزلزل و«العَفو» بلندنظری است؛ یعنی از خطاهای یکدیگر بادیدۀ اِغماض بگذریم. «الْمُعَافَاه» عفو طرفینی است. گاهی دیگران را میبخشیم و بهگونهای رفتار میکنیم که دیگران هم ما بهراحتی ما را میبخشند. آنقدر بخشیدن را سریع انجام دادیم که دیگران هم از خطای ما به آسانی صَرفنظر میکنند؛ چون بر این مطلب آگاهی دارند، خطای ما، صرفاً از روی جهل بوده است نه بهجهت عناد و منیّت و جدل. «وَ الْمَغْفِرَه»مغفرت را برای خود و همۀ افراد خانواده درخواست میکنیم، روی عیوب ما پردهای کشیده شود تا این نقائص موجب تخریب یکدیگر نشود. در این دعا وجود کمالی را درخواست میکنیم.
درخواست برکت برای خانواده
در دعای دیگری از قول پیامبر آمده است:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْ لِي فِي نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ وَلَدِي وَ وَالِدَيَّ وَ مَنْ يَعْنِينِي أَمْرُهُ وَ يَخُصُّنِي الْبَرَكَةَ التَّامَّةَ وَ كُنْ لِي وَ لَهُمْ رَاحِماً وَ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ رَازِقاً وَ مُعِيناً»[3]
«خدایا، بر محمّد و خاندانش درود فرست و برای من، خانوادهام، مالم، فرزندانم، پدر و مادرم و هرکسی که کارش برای من مهم است و خصوصیت دارد، برکت کامل قرار ده و برای من و آنها رحم کننده، سرپرست، حافظ، یار و روزیدهنده و کمک کننده باش.»
«الْبَرَكَةالتَّامَّة»؛ یعنی برکتی که هیچ نقیصهای در آن نباشد، دنیا و آخرت، گفتار و رفتار، نیات و حالات فرد مبارک باشد. حضرت عیسی میفرماید: «وَاجعَلنی مبارکاً اینَ ما کُنتُ»؛«خدایا، هرجا هستم مرا مبارک قرار بده.» ما مأموریم که برای خانواده برکت تام را درخواست کنیم، برکتی که هیچ نقصی در آن نباشد.
«وَكُنْ لِي وَ لَهُمْ رَاحِماً وَ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ رَازِقاً وَ مُعِينا»نمیخواهیم ما برای آنها کاری انجام دهیم؛بلکه از تو درخواست میکنیم هم برای ما و هم برای آنها راحم باش. به ما رحم کن؛ یعنی به ما وجود بده. سرپرست و حافظمان باش. به ما کمک کن و رازقمان باش. وقتی از خدا میخواهیم ما و آنها را تحت پوشش و سلطۀ خود قرار بدهد، دیگر دغدغۀ خانواده را نداریم و بیجهت، غصه نمیخوریم. غصه زمانی است که خودمان گردانندۀ امور باشیم.
از این مجموعه دعاها میآموزیم که اگر نقیصهای وجود دارد، به این علت است که تا به حال برای خودمان نسبت به خانواده نقش مستقل قائل بودیم و در همۀ زمینهها تا این اندازه به دعا احساس نیاز نمیکردیم. مثلاً گمان میکنیم ما میکنیم در خوشی خانواده خودمان نقش داریم؛ در حالی که ایجاد سرور و انبساط در خانواده هم مثلِ رزق خانواده، کارِ خداست.
برخی از این دعاها برای خواندن در قنوت نماز وارد شده است. وقتی در قنوت نماز واجب به عنوان مستحب مؤکد، برای خانواده دعا میکنید، قطعا آن دعا در معرض استجابت است؛ چون دعا از لسان معصوم و دعای کامل است.
ارتباط با خانواده در سیره پیامبر
در روایتی نقل شده است:
«وَكَانَ النَّبِيُّ إِذَا أَصَابَتْ أَهْلَهُ خَصَاصَةٌ نَادَى أَهْلَهُ يَا أَهْلَاهْ صَلُّوا صَلُّوا»[4]
«نبى اكرم چون براى اهل بيتش مشكلى پيش مىآمد ميفرمود: اى اهل من، نماز بخوانيد،نماز بخوانيد.»
«خَصَاصَةٌ » یعنی گرفتاری و مشکل. سیرۀ پیامبر این بود که هرگاه برای خانواده مشکلی ایجاد میشد، میفرمود: خودتان نماز بخوانید و با خدا ارتباط را برقرار کنید! پیغمبر نمیگفتند: من به عنوان بزرگترخانواده دعایتان میکنم تا مشکلتان حل شود؛ بلکه میفرمود: «صَلّوا، صَلّوا» ارتباط با خدا کمرنگ شده که مشکل پیش آمده است. به میزانی که ارتباط با خالق را تقویت کنید و به سرچشمه، وصل بشوید، مشکل رفع میشود.
«صَلّوا صَلّوا» بهنظر من یک کلید است. اندک نیستند مادرانی که ذکرهای سنگین برای بچههایشان برمیدارند، نه این که ما به عنوان مادر برای فرزندانمان دعا نکنیم؛ اما لازم است خود افراد هم اعلام نیاز کنند. خانواده را وابسته به حق بار بیاوریم نه وابسته به شخص، ما که همیشه نیستیم؛ اما خدا همیشه و همه جا هست.
توجه به حقیقت هستی نه اسباب مادی
در نگاهی دیگر از روایت میآموزیم، قبل از این که امور ظاهری را در چشم فرزندان پررنگ جلوه بدهیم، ارتباط با حقیقت هستی را برای آنها برجسته کنیم. هنگام مواجه شدن با مشکلات، آنها را متوجه مسبب الاسباب کنیم نه اسباب مادی. این حقیقت را به آنها القا کنیم که اگر با خدا ارتباط داشته باشند، او اسباب را در اختیارشان قرار میدهد. ارتباط با خدای سبحان را در رأس امور قرار بدهیم، او خود راههای خروج از مشکل را آموزش میدهد، نه این که در پایان کار به او مراجعه کنیم.
گرفتاریها زمینۀ ارتباط با خدا
نکتۀ دیگر این که ارتباط با خدا را آسان جلوه بدهیم. کوچک و بزرگ، پیر و جوان، معصیتکار و غیرمعصیتکار در این خانواده میتوانند با خالق خود ارتباط برقرار کنند. افزون بر این، در زمانهایی که بستر مناسبی برای ارتباط با خدا فراهم شده است، از این فرصت حُسناستفاده را بکنیم. در هنگام گرفتاری زمینۀ ارتباط با خدا مهیاست، بلافاصله فضای ارتباطی را فراهم کنیم. مثلا برای رونق کسب و کار کسی که اهل نماز نیست، پیشنهاد نماز اول وقت بدهیم؛ چون در تنگنا و مضیقه است، هر پیشنهادی به او بدهید قبول میکند.
در مثال دیگر فردی که به راحتی غیبت یک ولیّ خدا را میکند، هنگام مواجه شدن با گرفتاری مادی به او پیشنهاد بدهیم، تصمیم بگیرد کوچکترین اعتراضی نسبت به این ولیّ خدا نداشته باشد، سپس شاهد گشایش در زندگیاش باشد. زمانی که این فرد درگیر مشکل مالی است، این راهکار، محرکی است برای او تا با خود بیندیشد که شاید علت قبض روزی من همین امر باشد و نسبت به کلام خود مراقبه داشته باشد؛ در حالی که غیر از این زمان به سخن ما بها نمیدهد.
از منظر مدیریتی، ما به عنوان «سَیدُة بَیتِها» از تنگناهای زندگی برای ارتباط صحیح افراد خانواده با خالق استفاده کنیم.
شخصیت بخشیدن به افراد خانواده
«عَن أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع )قَال: كَانَ أَبِي (ع )إِذَا حَزَنَهُ أَمْرٌ جَمَعَ النِّسَاءَ وَ الصِّبْيَانَ ثُمَّ دَعَا وَ أَمَّنُوا»[5]
«امام صادق میفرماید: پدرم امام باقر هر زمان مسئلهای ایشان را محزون میکرد،خانمها و بچهها را جمع میکردند، پدرم دعا میکرد آنها آمین میگفتند.»
امام باقر علیهالسلام به افراد خانواده شخصیت میدهد و برای آنها اعتبار قائل میشود، در فضای خانواد نقش اساسی آن است که برای تک تک افراد جایگاه خاصی در نظر بگیریم.
بسیاری از اوقات به مادرهایی که فرزند شیرخوار دارند، توصیه میکنم، هنگامی که به فرزندت شیر میدهی، دستهایش را به دعا بلند کن و به او بگو برای مشکل پیش آمده دعا کند، او میشنود؛ ودر شخصیت او بسیار اثر گذار است. آیا چنین فردی که در کودکی دارای شخصیت شد، در بزرگسالی گنهکار میشود؟! افرادی که خیلی شریف تربیت شدهاند، از انجام امور پست امتناع دارند چون با شخصیتشان سازگار نیست.
خانواده؛ جمعی نورانی
از روزنۀ دیگر اینکه جمعها را جدی بگیریم. حضرت افراد خانواده را جمع کردند تا دعا بکنند و آنها آمین بگویند؛ یعنی در فضای خانواده، جمعِ فرزند، نوه، عروس، داماد، پسر و دختر، کانون انرژی است و مُقدس و نورانی، از این جمع بهینه استفاده کنیم.
سخنرانی لازم نیست! دعاکنیم که انشاءالله خدا به همۀ ما عافیت جسم و روح بدهد و نگاهش را از هیچ یک از ما برندارد، دربهای رحمت خدا همیشه به روی ما باز شود، زندگیمان پربرکت باشد، توفیق شُکر به ما داده شود وجمع ما، رزق واسع حلال طیب داشته باشیم.
آموزش ضِمنی در فضای خانواده
امام نیازشان به بارگاه حق را اظهار میکردند و خانواده برای استجابت نیاز ایشان آمین میگفتند. هنگامی که نیاز متعالی خود را اظهار میکنیم، ضِمنی و تلویحی سطح نیاز بقیه را ارتقاء میدهیم. اعضای خانواده از بزرگتر خانواده میآموزند که سطح نیاز خود را اوج بدهند.
«حَزَنَهُ أَمْرٌ»: ظلمی که صورت گرفته حضرت را محزون کرده است. حضرت با اظهار این مطلب در فضای خانواده، متذکر میشوند که لازم است برای تباهی این حکومت جور و جایگزینیِ حکومت خیر، دعا بشود. با این نگاه افراد خانواده متوجه میشوند احساساتشان را کجا خرج کنند. از نگاه بنده « دَعَا» نوعی آموزش ضمنی است در فضای خانواده؛ نه رسمی.
یکی از مشکلات جامعۀ فعلی ما فاصله بین افراد خانواده است. آرام آرام، گسست ایجاد میشود. بهبهانۀ رشد یک نفر، دیگری پایین میماند! ضروری است روش مناسبی اتخاذ کنیم تا این فاصله ایجاد نشود. امام آنقدر خانواده را به خودشان نزدیک کردهاند که «آمینِ» آنها را لازم میداند؛ یعنی شما خیلی به من نزدیک هستید، پس شما وجود بسیار مهم و معتبری هستید.
روابط سالم در خانواده
امیرالمؤمنین علیهالسلام به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام وصیت میکند:
« أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ انِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا رَسُولَ الله يَقُولُ، صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ»[6]
«شما و تمام فرزندان و خاندانم و كسانى را كه اين وصيّت به آنها مى رسد، به ترس از خدا و نظم در امور زندگى و ايجاد صلح و آشتى در ميانتان سفارش مى كنم.»
شما را به سه چیز سفارش میکنم:
- «بِتَقْوَی اللَّهِ»: از خدا پروا کنید؛یعنی او را در همه جای زندگیتان ناظر ببینید و با او معامله کنید؛
- «وَنَظمِ اَمرِکُم»: منظم باشید. بعد از تقوا نفرمودند «اقامه صَلاة» یا «ایتاء زکاة»! بلکه روی نظم تأکید کردند، نظم چه نقشی در فضای خانواده دارد که حضرت بعد از تقوا در اولویت دوم به آن توصیه میکنند؟
- «صَلاَحِ ذاَتِ بَینِکم»: سفارش دیگر اینکه با هم روابط صالحی داشته باشید؛ یعنی روابط، روابط نافع و صحیحی باشد. حضرت روی روابط صحیح خانوادگی تأکید میکنند که پیشنیاز آن تقوا و نظم است.
سپس حضرت میفرماید: روابط خانوادگی سالم، برتر است از یک سال نماز و روزه پیوسته!: «عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ». یک سال نماز برای ما چه حال خوبی ایجاد میکند؟ یک سال روزه چقدر نفس ما را صیقلی میکند؟ امیرالمومنین میگوید: روابط سالم خانوادگی از یک سال نماز و روزه بالاتر است؛ یعنی قُرب به خدای سبحان بسیار به ما نزدیک است. با همۀ وجودمان تلاش کنیم تا فضای خانواده مکدّر نشود؛البته گاهی افراد خود را در این امر ناموفق میدانند که لازم است راهکار دیگری را به کار بگیرند؛ مثلا گاهی در خانواده بسیار، عملگرا هستیم؛ اما این مهارت را نداریم که از یکی از افراد خانواده تعریف کنیم، بنابراین آن محبوبیت را نداریم و در فضای خانواده از احترام خاصی برخوردار نیستیم، که در این صورت باید روش خود را تغییر دهیم.
گاهی اوقات فکر میکنیم برای سلامت محیط خانواده هر کاری انجام میدهیم؛ درحالی که اتفاقا آنچه که آسان بوده است را انجام ندادیم و ناقص کار کردیم.
انشاءالله خدای سبحان به همۀ ما توفیق بدهد بیشترین ارتقاء از طریق فضای خانواده باحُسن عاقبت و عافیت کامل و سهولت نصیبمان بشود.
تاریخ جلسه: 99/5/29 ـ جلسه 4
«برگرفته از بیانات استاده زهره بروجردی»
[1]. مکارم الاخلاق، ص298 / بحار الانوار، ج87، ص356
[2]. بحارالانوار، ج86، ص250
[3]. بحارالانوار، ج86، ص377
[4]. مکارم الاخلاق، ص334
[5]. کافی، ج2، ص487
[6]. نهج البلاغه، نامه47