اشتباه پنجم: باور به بدشانسی
کسانیکه دائم میگویند ما بدشانس هستیم تصورات اشتباه آنان محقق میشود. ذهن ناخودآگاه شوخی را شوخی نمیگیرد، باور به شانس بد، در ضمیر ناخودآگاه انسان ثبت شده و محقق خواهد شد. محکوم نمودن خود به بدبختی از اشتباهات زندگی است.
خدای سبحان در سوره مبارکه یس، آیه 18 میفرماید: هنگامی که فرستادههای حضرت عیسی علیهالسلام برای خیر آمدند، مردم گفتند ما شما را بدقدم میدانیم.
گاهی بد قدمی را به دیگران نسبت میدهیم و گاه بدبختی را به خود نسبت میدهیم.
با توکل و امید به خدای سبحان هیچکس بدبخت نیست.
اشتباه ششم: انتظار موفقیت بدون طی کردن مقدمات
یکی از اشتباهاتی که در زندگی افراد مشاهده میشود آن است که بدون طی مراحل و مقدمات، انتظار موفقیت دارند. در حالی که برای رسیدن به موفقیت تدارکاتی را باید در نظر گرفت، گامهایی را باید برداشت و مقدماتی باید طی شود تا فرد به موفقیتی نسبی راه پیدا کند، بعضی از افراد گمان میکنند تنها شانس، عامل موفقیت است. و برای گذار از مقدمات و کسب مهارت، آمادگی لازم را کسب نمیکنند.
یقیناً کسانی که به موفقیت دست یافتهاند یک سلسله مقدمات را طی کردهاند. هر موفقیتی پیش نیازی لازم دارد. با گذر از مراحل مختلف میتوان انتظار موفقیت داشت، اینکه ما گمان کنیم بدون طی کردن مراحل مقدماتی میتوانیم به موفقیتهای شگرفی دست یابیم اشتباه بزرگی است.
ملاحسن علی همدانی پس از بیست و سه سال زحمت و نرسیدن به مطلوب، به حرم امیرالمؤمنین علیهالسلام مشرف شد تا به حضرت شکوه و شکایت کند. در همین حین دید کبوتری برای آن که تکه نانی را به دهان بگیرد بیست و سه بار تلاش کرد. او پی برد که حضرت خواستند به او بیاموزند بایستی زحمت کشید و مقدمات را طی نمود تا به نتیجه رسید.
اشتباه هفتم: به تأخیر انداختن امور
گاه انسان در امور مختلف خیلی فکر میکند اما اقدامی انجام نمیدهد، برنامهریزی و تفکر دارد اما به عمل منتج نمیشود. و چندان اجرا را به تأخیر میاندازد که آسیبهای فراوانی میبیند.
در حالی که خداوند سبحان می فرماید:«فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّه»[1]
هنگامی که بعد از تفکر کردن به یک نتیجه قطعی رسیدیم دیگر مسامحه و درنگ جایز نیست، باید اقدام را انجام دهیم. بسیاری از افراد دائم اقدام صحیح را به تأخیر میاندازند، در عین اینکه به جمعبندی رسیده و کار درست را تشخیص دادهاند باز هم اقدام ننموده و کار را به تأخیر میاندازند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند:
«أكثر أهل النار صياحهم من سوف»[2]
«بیشترین فریاد اهل آتش از سوف سوف( به تأخیر انداختن) است»
برای نماز باید وضو گرفت اما اگر همین وضو گرفتن به جهت وسواس به اندازهای طول بکشد که زمان نماز از دست برود، اقدام او در زمان مناسب صورت نگرفته و از ثمرات آن بیبهره خواهد بود.
اشتباه هشتم:کپی برداری از زندگی دیگران
یکی از اشتباهاتی که زندگی ما را تلخ کرده است کپی برداری از زندگی دیگران است. خداوند سبحان افراد را مثل هم خلق ننموده است بلکه انسانها با هم بسیار متفاوتند. نوع تغذیه، سبک زندگی و … افراد و توانمندیهای آنها با یکدیگر متفاوت است. به همین جهت نمیتوان از زندگی دیگران کپی برداری کرد.
و هنگامی که تفاوتها ملاحظه شود جایی برای کپی برداری باقی نمیماند.
«وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوارا»[3]
«شما را گونه گونه آفرید»
و از آن رو که شرایط جسمی و روحی افراد با یکدیگر متفاوت است بعنوان مثال گاه فردی شکننده و آسیب پذیر است و دیگری مقاوم. به همین جهت نمی توانیم کپی برداریم.
حتی در معنویات هم نبایستی کپی برداری کرد؛ زیرا فردی با نماز و روزه رشد میکند و فردی دیگر با انجام مستحبات. محدود کردن خود و کپی از زندگی دیگران از خطاهای بزرگ است. تقلید و سطحینگری زندگی را برای ما حرام میکند.
پیروی از”مُد” یکی از مصادیق کپیبرداری است.
اشتباه نهم: تلاش برای تغییر دیگران
یکی از اشتباهات بزرگ افراد این است که دائم درصدد تغییر دیگران باشند. حتی حرف صحیح را که میشنویم به جای تغییر خود به فکر تغییر دیگرانیم. در حالی که آسانترین راه تغییر خود است. اگر در صدد تغییر دیگری هستیم بدون اینکه کوچکترین تغییری در خود ایجاد کنیم یقیناً بازی را باختهایم. به عنوان مثال اگر میخواهیم دیگران منظم باشند بایستی ابتدا خودمان منظم باشیم تا دیگران هم به تبع از نظم بهره مند شوند. و یا با فرد مغرور با تواضع رفتار کنیم تا او متوجه غرور خود بشود.
به جای آن که تلاش خود را معطوف به تغییر دیگران کنیم سعی در تغییر خود داشته باشیم که یقیناً دیگران هم در مواجهه با رفتار شایستهی ما، تغییر خواهند کرد.
زیرا که:
«الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر»
«آنچه را چشم می بیند در قلب ثبت می شود»
تلاش برای تغییر دیگران، توان و نیروی انسان را هدر میدهد، اما بالعکس تلاش برای تغییر خود، انسان را توانمند میسازد.
گلی خوش بوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی بهدستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گل نشستم
کمال هم نشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
به جای تحمل کردن رفتار ناشایست دیگران، رفتار و نگاه خود را به زندگی اصلاح کنید و از زندگی لذت ببرید. ما برای لذت بردن صحیح از زندگی آفریده شدهایم نه برای تحمل کردن رفتار ناشایست دیگران و این امر حاصل نمیگردد مگر با تغییر خودمان. صورت مسئله را نمی توان پاک کرد، اما با تغییر نگاه میتوان از زندگی لذت برد.
تلاش در جهت تغییر دیگران امری عبث و بیهوده است. بنابراین به جای تغییر دیگری به اصلاح رفتار خود بپردازیم؛ زیرا با انرژی مثبتی که از شما منتقل میشود، با گذر زمان دیگری را هم تغییر میدهد.
اشتباه دهم: جلب رضایت دیگران به جای رضای خدای سبحان
اشتباه دیگر تلاش برای جلب رضایت همه است. گاه از صبح تا شب تمام تلاش ما برای آن است که دیگران را از خود راضی نگه داریم غافل از آنکه هیچیک از آنان از ما راضی نخواهند بود. اما اگر تمام تلاشها برای رضایت خدا باشد، قطعاً همه از ما راضی خواهند بود؛ زیرا او تلاش کم و ناقص ما را در چشم دیگران زیاد و کامل جلوه می دهد. او«مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَار» است و قلب و دید انسانها را تغییر میدهد.
هنگامی که با خدا معامله کنیم، او به ما میآموزد تا با دیگران چگونه معامله کنیم. معاملهی با او از پرمنفعتترین معاملات است.
علت نارضایتی دیگران از ما آن است که اعمالمان را بر مبنای رضایت خدای سبحان انجام ندادهایم.
اشتباه یازدهم: تفکر نادرست
اشتباه دیگری که در زندگی از ما صادر میشود اشتباه «بد فکر کردن» است. به عنوان مثال به «شانس بد» باور داشته باشیم. اعتقاد به شانس بد در ضمیر ناحودآگاه انسان ثبت شده و به عمل تبدیل میشود. باور به شانس بد در فرهنگ قرانی «تطیّر» نامیده میشود. «تطیّر» یعنی باور به شوم بودن و بد قدمی. هنگامی که یقین داشته باشیم صدقه هفتاد نوع بلا را دفع میکند، میتوانیم با پرداخت صدقه بلاها را مرتفع کنیم بدون اینکه به فردی نسبت «بدقدمی» و یا «شور چشمی» بدهیم.
باور کنیم شومیها و بد قدمیها مُصلح دارد و مُصلح آن هم به دست ما است. با صدقه دادن و دعا خواندن میتوان بلاها را مرتفع نمود.
تاریخ جلسه: 99/4/17 ـ جلسه 2
«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی»
[1] سوره مبارکه آل عمران، آیه 159
[2] مجموعه الورام، ج1، ص 276
[3]سوره مبارکه نوح، آیه14